۴ نشانه ی تحریک بیش از حد چشم درون

آیا می دانستید، اگر غده صنوبری شما بیش از حد تحریک شده باشد، باید چه کارهایی را انجام دهید؟

Untitled

توسعه ی شهود و بصیرتتان، بخش مهمی از توسعه ی شخصی شماست. یک شهود سالم و قوی به ما کمک می کند تا به تصمیماتمان اعتماد کنیم، ما را ایمن و محافظت شده نگه می دارد و ما را با هدفمان بر روی کره ی زمین هماهنگ نگه می دارد.

 یکی از رایج ترین مسائلی که عده بسیاری در حین تقویت چشم سوم (مرکز بصری) با آن رو در رو می شوند؛ این است که افراد به تحریک بیش از حد غده ی صنوبری می پردازند و پایه ای قوی برای انرژی ایجاد نمی کنند. تحریک بیش از حد چشم سوم می تواند مشکل ساز شود.

چاکرای های قسمت بالایی بدن ما، بیش از آنچه که باید، مورد تحریک قرار می گیرند و این باعث می شود تا قسمت بالایی از پایین سنگین تر باشد. چاکراهای بالایی بدن ما، در طول تمرینات تقویت قدرت های درون، مورد توجه زیادی قرار می گیرند. شما باید به همان اندازه که به تحریک چاکرای چشم سوم یا آجنا می پردازید به ۵ چاکرای دیگر هم توجه معطوف دارید؛ چاکراهای گلو، قلب، شبکه ی خورشیدی، سوادهیستانا و در نهایت چاکرای ریشه. با تحریک بیش از حد چشم سوم و غفلت از سایر چاکراها، نمی توانید به تعادل برسید.


ابتدا اینجا را بخوانید: نشانه های باز شدن چشم سوم کدامند؟


https://rastmard.com/15764


 در نتیجه ی تمرینات انفرادی مربوط به چشم سوم، تحریک بیش از حد چشم سوم اتفاق می افتد. پس از اینکه این اتفاق برای شما رخ داد، شروع به تجربه این ۴ علامت خواهید کرد، غده ی صنوبری در مرکز چشم سوم بدن شما قرار گرفته است. این غده به ما کمک می کند تا به ابعاد دیگر متصل شویم و شهود توانایی های برتری مثل پیش بینی آینده را بدست بیاوریم.

۴ نشانه ی تحریک بیش از حد چشم سوم :

۱-مشکل و اختلال در تمرکز و تقلا برای متمرکز ماندن بر سر یک موضوع

۲-سردردها و احساس درد در ناحیه پیشانی

۳-تاری دید، فشار در چشم، حساسیت به نور

۴- بی خوابی

حال، چه کاری می توان انجام داد؟

** یکی از روغن های گراندیک را بر روی مکان چشم سوم خود بمالید. این روغن ها شامل، نعناع هندی، نعناع فلفلی، چوب صندل، بابونه، صمغ کندر، کاسنى‌ برى آبی (دکمه طلایی آبی) هستند و موجب تسکین درد شما می شوند.

** چشم سوم خود را با یک کلاه، سر بند و یا یک بیندی (خال مصنوعی هندی) بپوشانید.

** یکی از کریستال های چشم ببر، هماتیت، آمیتیست یا فلوریت را بر روی چشم سوم خود قرار دهید، چنین کاری به تسکین غده ی صنوبری بیش از حد تحریک شده کمک می کند.

** این کریستال ها را هم اینک میتوانید از فروشگاه سنگچین تهیه کنید:

** در جلسات ریکی و یا ماساژ جمجمه‌ اى و خاجى‌ شرکت کنید.

** یک درخت را در آغوش بگیرید، این کار به شما کمک می کند تا انرژی های منفی را به سمت زمین بفرستید.


مقاله مرتبط: راهنمای تصویری دریافت انرژی از درختان


– غذاهای ریشه ای مانند هویج، سیب زمینی شیرین، شکلات تلخ و یا پروتئین مصرف کنید.

-به انجام تمرینات یوگا و یا تمرینات تنفسی بپردازید، این کار باعث می شود تا انرژی “چی” (پرانا) در مراکز انرژی شما جریان یابد.

-برای چند روز از ازدحام و شلوغی اجتناب کنید.


جهت شرکت در دوره کندالینی مقدماتی برای باز کردن اصولی تمام چاکراها، کلیک کنید.


هر کدام از ما دارای استعدادهایی روحی هستیم و این استعدادها هم از فردی به فرد دیگری متغیر است. هنگامی که رشد خود را با دیگران مقایسه می کنیم، تنها در حال صدمه رساندن به خودمان هستیم. بعضی ها از زمان تولدشان دارای توانایی های روشن بینی هستند و بعضی دیگر برای کسب این توانایی ها باید زحمت بکشند. هنگامی که شایسته و آماده باشید توانایی های روحی شما ارتقا خواهند یافت. بی تابی و تلاش برای تسریع این روند تنها باعث می شود که شما از تعادل خارج شوید و به تجربه علائمی بپردازید که در بالا ذکر کردم.

عجله نکنید، از فرآیند لذت ببرید و انتظاراتتان را از اینکه کی و چطور قادر به دستیابی به اهدافتان خواهید بود، زمین بگذارید. استعدادها و توانایی هایتان تنها زمانی خودشان را نشان می دهند که به صلاح شما باشد. صبر و اعتماد بخشی از روند این توسعه است.


منبع: https://www.awakeningpeople.com/what-to-do-if-your-pineal-gland-over-stimulated.html

نوشته‌های مشابه

37 دیدگاه

  1. دقیقا فک کنم من یه همچین مشکلی دارم من اصلا هیچ وقت تلاشی برای فعال کردن این چاکرا یا بقیه چاکرا های بدنم نداشتم اما همشون فعالن و فک کنم این یکی فعال تر من به طور کاملا غیر ارادی یه سری اطلاعات رو دریافت میکردم همیشه. تقریبا همیشه اولین حسی درک میکنم نسبت یه چیزی درسته و وقتی شخصی رو برای بار اول به مدت چند دقیقه میبینم میتونم ناخوداگاه از شخصیتش و حتی یه سری از مسائلی که توی ذهنش می چرخه حرف بزنم و این همیشه اطرافیانم رو متعجب میکنه چند ماه پیش هم به طور خیلی مسخره ای به دوستم گفتم منتظر شیش ماه دیگه باش الان که شیش ماه شده براش خواستگار اومده(خخخخخ میخواد سر از تنم جدا کنه کلا) در مورد یکی استادامون جلسه اولی که دیدمش به بغل دستیم گفتم یکی از بچه هاش دانشجو هست بلا فاصله بعد از حرف من که اروم در گوش دوستم گفته بودمم گفت پسرم دانشجوی فلان جاست
    این اتفاقا زیاد میفته حتی وقتی تلفنی با کسی که نمیشناسمش از قبل و اون ویژگی ها رو ازش نمی دونم به عنوان مثال با یکی از اشنا های یکی دیگه از دوستام صحبت کردم تلفنی پنج دقیقه که بعدش به دوستم گفتم تو جیبش خودکار میذاره نوع نوشتنش به سمت راست متمایله ساعت استیل داره و بعدا که با اون فرد صمیمی تر شدم بهش گفتم بابات چپ دسته؟ و گفت اره تقریبا نود درصد حدسیاتم درسته و بوی خطر رو هم به خوبی حس میکنم نشده بگم حس بدی دارم و یه فاجعه ای دورم رخ نده
    من از این مسئله فقط برای یه سرگرمی استفاده میکنم ینی اصلا دست واقعیتش نمیدونم چطوری باید ازش استفاده کنم و این که من به نظر خودم زیاد هم عجیب نیستم اما از نظر قیه یکم زیادی میدونم یا یکم زیادی عجیبم و اینکه چندین بار تلپات برقرار کردم که در اون حین فشار زیادی تو چشمم حس میکردم چشمم اونقدر سنگین میشد و که به زور پپلکم رو باز نگه میداشتم و سردرد هم که طبیعیشه علاوه بر همه اینا از تمرکز کردن هم هراس دارم یبار تو ی ماکن عمومی تمرکز کردم و سعی کردم صداهای ضعیف تر رو بشنو و صدا های بلند تر و نشنوم تا یه هفته گیج میزدم خنده داره ولی اره واقعا اینطوریه و وقتی هام دارم روی کسی اینجوری فوضولی میکنم معمولا بم میگن چشمات خیلی عجیب غریب میشن نمیشه بهشون نگاه کرد درست مثل گردابی که تو رو به خودش بکش( من که تاحالا اونطوری ندیدم خودمو ولی نمیدونم چرا اینو میگن کلا من میشینم به تعابیر دوستام میخندم) حالا سوالم در کنار همه سوالای الانم اینه من واقعا عجیبم؟

دیدگاهتان را بنویسید