چطور با همسر و شریک زندگی خود، رابطه معنوی عمیق برقرار سازیم؟
وقتی همدیگر را ملاقات کردید، آن شور و هیجان و رابطه بینتان، شدید و جادویی بود.
زندگی پر از زیبایی بود و روی ابرها سیر میکردید. گویی هیچ کس جز شما و عشقتان بر این کره خاکی وجود نداشت.
بعد از گذشت پنج، ده، بیست سال و یا بیشتر از زندگی، هردوی شما غرق مسئولیتهای زندگی مثل فرزندان، شغل و.. میشوید و بدین ترتیب با این برنامه زمانی فشرده، وقتی برای خود و همسرتان نمی یابید.
نمیدانید چرا.. ولی انگار چیزی در رابطه تان کم است. آن شور و شوق اول رابطه تان محوشده. شاید حتی تمام تلاشتان را برای بدست آوردن آن جس و حال اولیه با همسرتان بکنید و دائم فکر کنید که« چه چیز در رابطه مان غلط پیش رفته؟»
خوب زندگی پر از خواسته ها، وظایف، تعهدات و استرس است. با وجود اینها شاید برقرار نگه داشتن یک رابطه عمیق معنوی با شریک زندگیمان کمی سخت باشد.
رابطه معنوی چسیت؟
رابطه معنوی یک احساس پیوند و نزدیکی عمیق بین دو فرد است. این نزدیکی عمیق، فرای ویژگیهای فردی سحطی، دوست داشتن ها و دوست نداشتن ها و یا علایق مشترک می باشد. رابطه معنوی یعنی اینکه ارزشها، باورها، اهدافتان در زندگی و رویاهایتان اساساً مشابه و یا بهم نزدیک باشد. افرادی که با هم رابطه ی معنوی دارند، طرز فکر و طول موجی مشابه هم داشته و میتوانند همه چیز را با هم درمیان بگذارند.
زوج هایی با رابطه معنوی عمیق اغلب دارای خصوصیات زیر میباشند:
- صداقت
- توانایی شنیدن خوب و با درک
- احترام مقابل
- قدرشناسی نسبت به یکدیگر
- اعتماد متقابل
- بحث و صحبتهای معنادار و عمیق
- رابطه جنسی گرم وصمیمی
- استقلال و آزادی دو طرفین
- عشق بلاشرط
ذات و طبیعت دوره ای بودن عشق
هیچ رابطه ای همانطور که بوده باقی نمیماند. چرا که ذات زندگی نیز، تغییرات لحظه به لحظه است. زمانی بشدت بهم کشش دارید و گاهی از هم فاصله میگیرید.پس بیاد داشته باشید که این چنین تغییراتی کاملاً نرمال است.
.
۹ راه برای ایجاد رابطه ای معنوی با شریک زندگیتان
ایجاد کردن یک رابطه معنوی خوب به این معنی نیست که همسرتان را مجبور کنید که هرباور و علاقه ای دارید را دوست داشته باشد. این رابطه معنوی به معنی تغییر دادن یکدیگر هم نیست. هر دوی این کارها عدم بلوغ شما را میرساند و به رابطه تان آسیب خواهد رساند.
در عوض برای داشتن رابطه معنوی باید ارتباطی عمیق بین روح های شما برقرار گردد. رابطه معنوی یعنی نسبت به هم متعهدتر، باملاحظه تر، باز تر و پذیراتر باشید.
در اینجا توصیه هایی بدین منظور را عنوان کرده ایم:
۱. تماس چشمی بیشتری برقرار کنید.
یکی از ناراحت کننده ترین چیزهایی که در بین زوج ها مشاهده میشود، همین نداشتن تماس چشمیشان با یکدیگر است. اینطور زوج ها گاهی در کل یک گفتگو، حتی نگاهی به هم نمی اندازند.
تماس چشمی نشانگر صمیمیت شما باهم است. وقتی با همسرتان تماس چشمی برقرار میکنید در واقع دارید به او میگویید که به شنیدن صحبتهایش علاقمندید و عمیقاً توجه دارید. تماس چشمی نه تنها نشانه ای از احترام است، بلکه بهترین راه برای ارتباط با روح یکدیگر است.
۲. هر روز زمانی را به «دونفره» هایتان اختصاص دهید.
گاهی زندگی آنقدر پرمشغله میشود که زمانی برای حفظ یک رابطه نمیگذارد. یکی از راحت ترین کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که هر روز زمانی در برنامه تان را برای خلوت کردن با هم و گذراندن اوقات دونفره اختصاص دهید. حتی تماشای یک فیلم خوب روی کاناپه نیز میتواند شروع خوبی برای عمیق کردن رابطه معنویتان باشد.
۳. به درسهای معنوی که شریکتان به شما میدهد توجه کنید
رفتار، کلمات و افکار شریک زندگیتان میتواند چیزهای زیادی را به شما بیاموزد. داشتن رابطه معنوی یعنی یاد بگیرید تا چگونه در کنارهم، از لحاظ معنوی رشد کنید. پس در هر لحظه ببینید که همسرتان چه درسی به شما میدهد؟ بیاد داشته باشید که همسران اغلب نقاط ضعف ما را میبینند و گاهی بدون منظور خیلی چیزها را درموردمان آشکار میکنند.
۴.بیشتر همدیگر را لمس کنید
لمس فیزیکی بخش مهمی از ایجاد رابطه معنوی میباشد.انرژی که از طریق لمس با یکدیگر رد و بدل میکنید آنقدر قوی است که باعث نزدیکی و پیوند بیشتر شما باهم خواهد شد. لمس فیزیکی آرامش بخش است و گاهی حتی میتواند بیشتر از کلمات، احساس را بیان کند.
۵. بحث و گفتگوهای بامعنا و عمیق داشته باشید.
چه چیز در قلبتان میگذرد؟ آن چیزی که برایتان خیلی مهم است و دوست دارید با کسی درمیان بگذارید؛ چیست؟ چه شهوداتی را تا کنون تجربه کرده اید؟ مکالمه ای را با همسر عزیزتان شروع کنید. میتوانید اینکار را در هنگام پیاده روی صبحتان باهم انجام دهید. هر چه در ذهن دارید را با هم به اشتراک بگذارید و برای انجام منظم و متداول اینکار، زمان و مکانی را در نظر بگیرید.
۶. راه هایی برای با هم خندیدن پیدا کنید.
خنده قلب را باز میکند و سریعاً رابطه معنویتان را عمیق تر میسازد. یادبگیرید که چطور وقتی با یکدیگرید بتوانید خیلی خوش و خرم به خودتان، همسرتان، و هردوتایی تان؛بخندید. حتی دیدن ویدیوهای بامزه بایکدیگر هم میتواند رابطه تان را عمیق تر کند. .
۷. خیلی راحت درباره احساساتتان صحبت کنید.
اغلب رابطه های سرد شده، گقتگوهایی باز و راحت را کم دارند. مکالمه باز داشتن یعنی توانایی بیان کردن صادقانه افکار و احساسات در حین گذاشتن احترام متقابل به یکدیگر. وقتی بهردلیلی رنجیده اید، عصبانی شدید، احساس تنهایی میکنید و یا هر حس دیگری که دارید؛ آنها را برای همسرتان بیان کنید. تصور نکنید که او میتواند ذهن شما را بخواند. بیان کردن باز و راحت احساسات، سنگ بنای یک رابطه صادقانه است که با توجه، احترام و عشق متقابل ساخته شده است.
۸. عشق ورزیدن به خودرا تمرین کنید.
ای یک حقیقت است: اگر نتوانید به خود عشق بورزید و در آغوش بگیرید، هرگز قادر به دوست داشتن و عسق ورزیدن به فرد دیگری نخواهید بود. در عوض، توقعات، خواسته ها و عقایدتان را بر او تحمیل میکنید و او را با باید و نبایدهای رفتاریتان احاطه میکنید. با تمرین کردن عشق به خود و پذیرش تمام خوبی ها و تاریکی های درونتان، رابطه معنوی با همسر خود را عمیق تر خواهید کرد. تغییرات حقیقی همیشه از درون می آیند، بنابراین اگر میخواهید رابطه تان پرمعناتر شود باید اول رابطه تان با خود را بهتر سازید.
۹. دلخوری های گذشته را ببخشید.
کینه به دل گرفتن وشمردن کارهای غلط یکدیگر، راهی مطمئن برای به فنا دادن رابطه تان میباشد. هر چه بیشتر بدنبال گله و شکایت از او باشید، رابطه تان از هم بیشتر فاصله خواهد گرفت. پس سعی کنید کینه ها را رها کرده و قلبتان را برای بخشش بیشتر باز کنید. بهترین اینکار این است که با همسرتان خیلی راحت اما محترمانه و بدون خشونت، درباره احساسات خود نسبت به خطایی که کرده صحبت کنید تا مسئله مورد نظر را خاتمه دهید.
حتی رابطه های جفت روحی و نیمه گمشده نیز گاهی طراوتشان را از دست میدهند.
حقیقت این است که مهم نیست چه نوع رابطه و با چه توافق کارمایی داشته باشید، همه رابطه ها گاهی دلسردی را تجربه میکنند. هیچ رابطه ای نمیتواند همیشه پر از هیجان باقی بماند. اما نکته اینجاست که بتوانید تفاوت بین دلسردی دوره ای که طبیعی است را با روابط عمیقاً ناسالم تشخیص دهید. گاهی در روابطی گرفتار میشویم که باعث میشوند در معنویت درجا بزنیم و یا نقش یک قربانی، فرد فداکار، نجات دهنده و یا معتاد عشق را ایفا کنیم.
شما چه راه هایی را برای ایجاد یک رابطه معنوی با شریک زندگی توصیه میکنید؟
منبع:
۹ Ways to Create a Deep Spiritual Connection With Your Romantic Partner
باید به درون رفت و رها زندگی کرد
به نظر توی رابطه ای که افراد برای فرار از مشکلات و تنهایی ها به ازدواج رو آوردند و منتظر یک منجی برای زنذگیشون هستند تا اونا رو از بند مشکلات رها کنه شکل گیری یک رابطه معنوی و درک متقابل چیز دشوار و سختی هست
افرادی که با دید باز و قبول مسئولیت وارد رابطه می شوند به مرور زمان با شناخت بیشتر همدیگر این احساسات را ناخودآگاه بیشتر با هم تجربه می کنند
به امید آگاهی بیشتر برای همه مردان ، زنان و مادران و پدران و فرزندان زمینی
ایکاش همه آگاهانه ازدواج کنن
جالب بود
عمیق بشی همه چی درست طی میشه
مرسی
ممنون
درود و سپاس
عالی
عالی
عالی
تشکر
بسیار عالی بود
مطالب خوببی هست
این موارد برای زمانی که متاهلی و یه سری چیزا از روز اول نبوده اصلا، آوردنش واقعا سخته، بعضیاشم که نمیشه
در نتیجه تنها راه این میمونه که رو خودت خوب کار کنی که باعث تغییر خودت و بیرونت بشه بمرور و درونت راه رو نشونت میده با شرایط آماده که بری از این رابطه یا بمونی
فقط صبر میخوات و تمرین و آگاهی
ممنون بسار عالی
ممنون عالی بود
امیدوارم افراد با خوندن و عمل کردن زندگیشون مملو از شادی باشه همیشه
عااالی بود
ممنون از مطالب خوب و کاربردیتون
من تقریبا همه ی موارد فوق رو تو رابطم امتحان کردم و نتیجشون خیلی خوبه. حداقل اینکه توی ۵ سال زندگیم ذره ای از ارتباط روحی من و همسرم کم نشده و تازه بیشتر هم شده.
مهم ترینش اینه که نباید ما خودمون رو توی مسئولیت های روزمره زندگی فراموش کنیم و همواره باید زمانی برای رشد رابطمون داشته باشیم.
دید کاملی را داده بودید ممنونم….راهکارها عملی اند ولی زمان میخواهد و باید تمرین شوند.
با سپاس. بحث خوبی برای مزدوجین و اشخاصی است که در یک رابطه (نامزدی) اند و رعایت موارد فوق, بی شک یک ارتباط را بهتر می کند ولی بصورت قطعی آن را نجات نمی دهد. گمانم, مهمترین چیزی که در قبل از ازدواج لازم است آموخته شود به سادگی در دو پرسش خلاصه می شود. ۱- چرا می خواهی ازدواج کنی؟ بلوغ جسمی و جنسی, لازم است ولی کافی نیست. ۲- فرد مورد ایده آل شما چه کسی است و چرا؟ ایا به شناخت خود توجه داشته اید یا نه؟ از نظر شما یک مرد یا زن چه خصوصیات درونی یا بیرونی می بایست داشته باشد تا مرا عاشق و دارای پذیرش کند؟
از مقاله فوق استفاده میکنم که, جهان در حال گذر و گذار است تغییرات رو بنایی در سن, قیافه, افزوده شدن مسئولیتهای جدید و فرزندان و… و… که اگر بخواهیم بشماریم بی انتهاست, به نوعی زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد اخلاقیات و حتا شخصیت ما بشدت تحت نفوذ تغییرات بیرونی, عوض می شوند و چه بسا سلیقه ها و ذائقه ما…
تصور میکنم اشتباه بزرگ ازجایی منشا می گیرد که همه در یک رابطه یا ازدواج قرار می گیریم تا شاد و خوشبخت تر شویم, بندرت کسی پیدا می شود که بگوید میخواهم او (شخصی)؟!! را خوشبخت نمایم. اشخاص کمی پیدا می شوند که حداقل قرار بگذارند که همدیگر را شاد و خوشحال نگه دارند. نگاه دنیوی و مادی ما به “شادی و خوشبختی” سرابی است که… رنگ خواهد باخت. ما شاد نخواهیم بود و خوشبخت نخواهیم شد تا زمانی که دریابیم از زندگی و خودمان چه می خواهیم؟
از دنیا و مردمانش چیز کمی می دانیم, اموزش ندیدیم و به فرزندان خود هم اموزش نخواهیم داد چون بلد نبودند و بلد نیستیم. آگاهی یعنی به دنبال دانش بودن و عمل به ان است والا متاسفانه “خوشبختی” می شود واژه ای در خلا ذهن…
شادی را می شناسم و میدانم در مقدار جهیزیه, جشن عروسی, پول و… نیست انها به سادگی قرار است جای نداشته های مرا پر کند.
شاید فقط اشاره به کمبودهای مالی, کمی زیاده روی باشد و ممکن است تاکید برشکوه و عظمت مراسم و بعدها زندگی , قرار است جای عواطف و احساسات نبوده و تهی مرا پر نماید. در واقع من از انسانیت و عشق حقیقی خالی و بی اطلاع هستم. ایا می بایست همیشه اینگونه باشد و زندگی کردن یعنی سرگردانی میان این تمایلات بی پایان…
به این موضوع معتقدم که قلم و دفترچه ای در دست ماست که می شود با آگاهی, فردای خود را ترسیم و شکل دهم علیرغم هر اتفاقی که بیافتد. زندگی بزرگترین هدیه تکرار نشدنی به من در این زمان است…