چاکرا های پارسی

d8e295d443092c2f79cebee562c4ccd1 در سنت یوگای هند، بدن دارای هفت مرکز انرژی به نام چاکرا می باشد که هر چاکرا خویشکاری خود را در بدن دارند.
از سوی دیگر می دانیم که ریشه های مشترکی بین هندوها و آریایی های ایران وجود دارد، هم از نظر نژادی و هم از نظر اعتقادات. به گفته ی «مهاریشی ماهش یوگی» این حقیقت دقیق و قطعی است که بگوییم «بسیاری از آیین هایی که در قرون بعد از [وداها] پدیدار شده اند، مانند شاخه هایی هستند که از اطراف تنه عظیم و جاودانی طریقتی که توسط وداها عرضه شده اند، ظاهر گشته اند. (وداها قدیمی ترین متون مذهبی دنیا هستند که متون مقدس هندوها می باشند).


هم اکنون بخوانید: “چاکرا چیست و چگونه عمل می کند؟ راهنمای مقدماتی چاکراها


بی شک، همانطور که بسیاری از دین پژوهان می دانند، ادیان ایرانی، از جمله مزدیسنا (زرتشتی گری)، ریشه در آیین ودایی دارد. پس وجود مشترکات تاریخی و ریشه ای بین این دو دین غیر قابل انکار می باشد. و خوب می دانیم که مزدیسنا در طول تاریخ خود بارها و بارها تغییر کرده است و فلسفه های بسیاری را وام گرفته است و با خود تلفیق کرده است.
با توجه به این موضوع، در این مقاله سعی می کنم معادلی برای چاکراها در ایران باستان بیابم.

photo_2016-09-26_10-55-06در اساطیر زروانی آمده است که پس از آنکه دو جبهه ی نور و تاریکی یعنی اهریمن و اورمزد (اهورامزدا) وارد نبرد شدند، هر یک در ابتدا ۶ زیردست برای خود آفریدند که در واقع تجلیات خودشان بود. اورمزد شش امشاسپند آفرید و اهریمن شش کماله دیو. اورمزد و شش فروزه اش که به هفت امشاسپند معروفند، هر کدام وظیفه ای در این دنیا را بر عهده گرفتند. همچنین اهریمن و شش دیو نیز هر کدام به عملی مشغول شدند. به باور ایرانیان باستان، این هفت امشاسپند، جدای از وظیفه ای که در کیهان دارند، هر کدام وظیفه ای نیز در قبال انسان دارند. در واقع از هر امشاسپند یا دیوی که در عالم هست، نمونه ای نیز در نهاد هر انسان قرار دارد.
اگر بخواهیم وظایف هر امشاسپند را با خصوصیات هر چاکرا مقایسه کنیم، متوجه شباهت های فراوانی در این دو سیستم می شویم.


برای اطلاع از فعال یا غیرفعال بودن چاکراهای خود به تست چاکراها از اینجا وارد شوید.


بگذارید به مقایسه ی یک به یک امشاسپندان و چاکراها بپردازیم. من در این همسان سازی، ترتیب چاکراها و ترتیب امشاسپندان را تغییر نداده ام.

photo_2016-09-26_10-54-58
نخستین چاکرا، «مولادارا» یا ریشه می باشد. این چاکرا متعلق به ایجاد امنیت در هماهنگی با قواعد طبیعی می باشد. این چاکرا بیشتر به جسم مربوط است. امشاسپند نخست، «وهومن» می باشد. وهومن به معنای منش نیک است و امروزه آن را بهمن می نامیم. این امشاسپند نمادی از انسان کامل است و وظیفه ی او در مورد انسان، نگهداری از سلامت اندیشه می باشد. وهومن نزدیک ترین تجلی اورمزد به طبیعت است؛ آنقدر به وحش نزدیک است که میراثش، نامگذاری سردترین ماه سال به نام اوست.


هم اکنون مراقبه های مخصوص باز کردن چاکراها را از راستمرد دریافت کنید.


چاکرای دوم، «سوادیستانا» است. چاکرای جنسی می باشد و مربوط به تولید مثل و سلامتی می باشد. امشاسپند دوم، «اشا» است. برای اشا معنایی در زبان امروزی نمی توان یافت، اما بهترین ترجمه برای آن کلمه راستی می باشد. وظیفه ی این امشاسپند سلامت تن انسان است.


چاکرای سوم، «مانی پوراکا»ست. چاکراییست که میل به فعالیت را مفرط می کند، آتش درونیست که می سازد و ویران می کند. امشاسپند سوم، «خشترا» است. امروزه آن را شهریور می نامیم. این امشاسپند حافظ و نگهبان قدرت و تسلط کامل انسان بر مخلوقات است.


چاکرای چهارم، «آناهاتا» می باشد. آناهاتا محل احساسات و عشق آدمیست. جالب اینجاست که امشاسپند چهارم «آرمیتی» نام دارد که به اسفند یا سپندارمزد هم شناخته می شود. این امشاسپند حامی و راهنمای احساسات و قلوب آدمیان است و آرامش و مهر می افزاید. فرشته ی سپندارمزد، زن است و از این رو با آفرینش و با احساسات، مهر و دوستی همبستگی نزدیک دارد. شباهت این چاکرا و امشاسپند جالب است.


مقاله مرتبط:راه های عملی درمان چاکرای قلب


چاکرای پنجم، چاکرای «ویشوددا» یا «ویشودهی» می باشد. چاکرای اخلاق انسانی و معرفت او می باشد، مکان هوشیاری برتر و هماهنگی کامل است. امشاسپند پنجم، «هروتات» می باشد که اکنون با نام خرداد آن را می شناسیم. قبل از توصیف این امشاسپند بگویم که زبانشناسان می گویند نام فرشته ی «هاروت» در ادیان ابراهیمی از این امشاسپند وام گرفته است. در هر صورت این امشاسپند در انسان راهنمای «وجدان» است که او را به سوی رسایی و کمال رهنمون شود. شباهت این دو نیز بسیار شگفت انگیز است.


چاکرای ششم، «آجنا» نام دارد. انسان در اینجا به شهود می رسد و خودش را به صورت یک مجموعه می بیند، در اینجا، آگاهی، ضمیر ناخودآگاه و برتر از آگاهی در هم جریان می یابند. امشاسپند ششم نیز «امرتات» یا همان مرداد خودمان می باشد که اینجا نیز زبانشناسان او را با «ماروت» یکی می دانند. در مورد انسان، این امشاسپند نگهبان بهترین زندگی برای اوست.


چاکرای هفتم و آخر «ساهاسرارا» یا چاکرای تاج است که همان شعور کیهانی یا خرد برتر یا الوهیت می باشد. امشاسپند آخر همان «اهورامزدا» یا خدا است. اهورامزدا را فردوسی «خداوند جان و خرد» ترجمه کرده است که بهترین معناست (اهورا به معنای توانا و آفریننده است و مزدا به معنای خردمند). شباهت این نیز شایان توجه است.


مقاله مرتبط: “۶۸ نشانه بیداری کندالینی و گشایش چاکرای تاج


همچنین می توان چنین مطالعاتی را بر روی ارتباطات کماله دیوان و چاکراها داشت که اتفاقا در غرب تلاش هایی به این منظور شده است.
در هند با انجام تمرینات خاص و اعمال متفاوت به فعال نمودن چاکراها اقتدام می کنند. ایرانیان باستان نیز باور داشتند که با انجام اعمال پرهیزکارانه می توان هر امشاسپندی را در وجود خود خوشنود نگه دارند تا از موهبات آنان بهرمند گردند. اما با توجه به مسلک های عرفانی و باطنی در ایران باستان که می دانیم بسیار در این علم سرآمد بوده اند، به گمان زیاد ارتباط نزدیک تری بین عارفان و موجودات تن انسان برقرار بوده است.


سایر مقالات مربوط به چاکراها:

ارتباط میان غذا و چاکراها _ رژیم غذایی مناسب هر چاکرا

موسیقی درمانی/ چاکراهایتان را با موسیقی و ارتعاشات شفا بخشید!

چرا پاکسازی چاکراها و هاله انرژی اهمیت دارد؟

باز کردن چاکراها چه فوایدی دارد؟ آیا خطری در این کار وجود دارد؟

هفت چاکرا + هفت تمرین ذهن آگاهی برای هر چاکرا

نوشته‌های مشابه

30 دیدگاه

  1. ممنون جناب مانی برای این مقاله ی زیبا که بخش هایی ش واقعا واسمون آشنازا بود و هر کداممون آگاه یا غیرآگاه به نظرم دریافت های درونی در درجات مختلف از برخی شان داشته ایم.واقعا راهنما و روشنگره دانسته شدن ارتباط و انطباقاتِ هفت امشاسپند با هفت نور/چاکرا

  2. درود بر مانی و نگاه عمیق اش به ریشه ها…این تلاش های خوب و تطبیقی در ریشه های معرفت کهن ، جای امیدواری داره و خوشحالی…سهروردی هم در حکمت خسروانی ، روی امشاسپدان و ارتباطش با نورالانوار نگاه مشابهی داره ، اون معتقده این امشاسپندان تجلیات و پرتوهای نورالانوار با هفت نور اسپهبدی که در مرکز وجود نفس انسان نهفته س ارتباط داره….ممنون برادرنور و ظلمت ام

دیدگاهتان را بنویسید