هفت تغییری که یک تاثیر ماندنی و بادوام در زندگی به جای می گذارد

۷ نیروی یک تغییر ماندنی و بادوام

مقاله ی زیر نتیجه ی بررسی هزاران مطالعه ی علمی و معتبر است.


۱. نردبان دوپایه

علم می گوید که تمرکز بر روی قدم های کوچک، شانس بهتری برای موفقیت به شما می دهد. با این وجود حتی زمانی که مردم از چنین چیزی آگاهی دارند، برای بارها تلاش شان در ایجاد تغییرات پایدار منجر به شکست می شود؛ دلیلش هم این است که نمی دانند تا چه اندازه نیاز دارند تا قدم هایشان کوچک باشد و نمونه و سرمشقی برای هدایت کردن شان وجود ندارد.


۲. مهار اجتماع

ما دوست داریم فکر کنیم که منحصر به فرد هستیم و انبوه مردم را دنبال نمی کنیم. اما باید بدانید که مردم می توانند قدرت اجتماع را برای دستیابی به تغییری پایدار در خودشان و دیگران مهار کنند.


کلیپ انگیزشی: دیدت را تغییر بده تا زندگی ات را تغییر دهی


۳. پراهمیت بودن

اگر می خواهید مردم به روال تناسب اندام بچسبند و یا محصول شما را خریداری کنند، عمل و اقدام باید برای آن ها از اهمیت برخوردار باشد. شما باید یاد بگیرید که دوباره آنچه که مهم است را تعریف کنید.


۴. آسانی

از کنترل محیط تا محدود کردن انتخاب های یک نفر، روش های زیادی برای آسان کردن کارها و پایداری آن ها وجود دارد.


۵. هک مغز اعصاب

“افکارتان را تغییر دهید و اینگونه اعمالتان هم تغییر می کند” یک عبارت مشهور است. مردم به وسیله ی  ذکر این جمله با خودشان که امسال متفاوت خواهد بود، به تصمیمات سال جدید خودشان توجه نمی کنند. حقیقت در جهت مخالف قرار دارد. مردم باید اعمال خودشان را تغییر دهند و اینگونه ذهن شان هم تغییر می کند. آن ها باید مغزشان را برای تحقق تغییر فریب دهند.


مقاله مرتبط:”چگونه می توانید سرنوشت خودتان را تنها در پنج قدم تغییر دهید؟


۶. دل باخته کردن

چطور می توانید چیزی را آن قدر جذاب کنید که مردم به انجامش ادامه دهند؟ خودتان امتحان کنید. دادن امتیاز، مدال و پول به مردم آن ها را به انجام آنچه که باید انجام دهند، وادار می کند.


۷. چاره ناپذیری

مغز انسان خواستار کارآمد بودن است و به طوری طراحی شده که مردم از کوچکترین تلاش یا فکر می توانند برای انجام کارها استفاده کنند. اگر چیزی را مدام، می بینید، می شنوید، انجام می دهید و یا حتی بو می کنید، مغز شما اطلاعاتش را ذخیره می کند تا شما بتوانید آن را سریع تشخیص دهید و بازیابی اش کنید. این فرایند الگویی چاره ناپذیری در مغز، به توضیح چرایی ترجیح یکسری از محصولات نسبت به بقیه، توسط مردم و توسعه ی عادت هایشان می پردازد.


منبع: www.success.com

نوشته‌های مشابه

7 دیدگاه

  1. با سلام و سپاس
    مقاله مفیدی است ولی نمیدانم چرا این مطلب بصورت, سیاسی یا بازرگانی (چگونگی بازاریابی) به نظرم می رسد (البته یادمان باشد که مقاله ترجمه است و ربطی به شرایط کشور ما ندارد) البته “ایتم” هایی که ما را رجوع می دهد چگونه دیگران (مردم) را با پول و قدرت به هوادارا ن خود تبدیل کنیم شاید در تصور من این معنا را شکل داده است؟!! (در تمام موارد بخصوص ۲-۳-۴-۶-۷- از واژه ویژه مردم صحبت میکند و چگونگی برخورد و نفوذ در انها…)
    ولی وقتی صحبت از تغییر می شود که متصورم امید همه ما برای رسیدن به ان است و تراکم مطاالب مفید در همین سایت بر اهمیت ان دلالت دارد صحبت, فردی و شخصی می شود یعنی تغییرات در هر انسان تا انسانی دیگر متفاوت است حتا اگر هر دو شخص در ظاهر یک ارمان و ایده را دنبال کنند…
    عمل و کارکرد انها می تواند دگرگون با دیگری باشد به یک دلیل ساده که ما انسانیم و صاحب تفکر و حق انتخاب و حتا اشتباه, هستیم نه یک شیئی. تمام تلاش همه حکومتها و بخصوص ساطه گرایان, بر یکسان سازی مردم تحت سلطه خویش استوار است وبرای همین شکست اتی خویش را برنامه سازی و برنامه ریزی می کنند شوروی را به یاد دارید ان قدرت به ظاهر بی همتا, عمرش به صد سال نکشید. این یک واقعیت است. حال برای ایجاد تغییرات درونی چه باید کرد؟ (متاسفانه تغییر هم مشکل و هم درداور است ذهن ما طوری برنامه نویسی شده است که یک اشتباه را صد بار تکرار می کنیم و هر بار توقع داریم تا نتیجه متفاوتی بگیریم.)
    ولی اگر از وضعیتی که داریم ناراحت هستیم خوشبختانه امکان تغییر وجود دارد.
    من بر اساس راهنمایی و مطالعه اینگونه عمل کردم :
    ۱- از تفییر دیگران دست برداشتم ممکن است با حربه هایی چون پول, قدرت و زور, ناز و عشوه و… عده ای را برای مدتی فریب داده و با خود همراه کنیم ولی مدت زیادی, ادامه ندارد فقط قدرت تغییر شخص شخیص خود را دارا هستیم ان هم بر اساس اگاهی و راهنمایی…
    ۲- نکته بسیار مهم, شناخت واقعی خودم (من) است چگونه؟ تمرین کنیم که به تنهایی و با صداقت در موارد زیر تفکر کنیم:
    من چگونه فکر می کنم ؟ (مهمترین موضوعاتی که به ان فکر می کنم و معمولا نقطه ضعف و پاشنه اشیل من است).
    من چگونه عمل می کنم ؟ (برای رسیدن به افکارم و در واقع خواسته هایم, چه کارهایی, حاضرم انجام دهم هر کاری؟)
    من چگونه زندگی می کنم؟ ( در حال حاضر زندگی من با انچه که می خواهم باشد چقدر فاسله دارد و دلیل یا اجبار به اینگونه زندگی کردنم چیست؟) من معمولا همه را مقصر در شرایط کنونی زندگی ام می دانستم به جز خودم, شما چطور؟
    البته که پرسش های دیگری هم وجود دارد ولی انها به من (در خلوت خودم) می گویند چگونه انسانی هستم فارغ از قضاوتهای دیگران و خودم از شخصیتی که دارم یا وانمود میکنم که دارم (صداقت اولین صفت ممتاز, ابتدا با خودم و سپس دیگران است).
    خوب, چگونه به نظر می ایم اگر همه چیز خوب و مرتب است و مشکلی نیست, عالی ولی سریعا باید حق قضاوت از خودم و جامعه را پایان دهم. من اکنون در شروع یافتن زندگی جدیدی برای راهیابی به شادی و خوشبختی هستم و این امکان دارد…
    و در اخر بدن ما معجزه عجیبی است ولی خودمختار عملی را انجام نمی دهد ذهن ما مرکز فرماندهی بدن است پس اگاهی خویش را باید توسعه دهیم. جسم ما ان کاری را می کند که ذهن بلد است و برعکس غیرممکن است…

دیدگاهتان را بنویسید