سایه های ما_ هیولای درون شما کدام یک از اینها است؟

rain_shadows

نیمه ی تاریک وجود یا هیولای درونتان کدام است؟

سایه ها بخشی از روان را توصیف میکنند که یک فرد ترجیح میدهد به آن اذعان نکند. ”  جان الدر

همه ی ما شیطان درون داریم. گاهی اوقات مچ آنها را میگیریم، گاهی شاهد آنهاییم و با آنها روبرو میشویم، ولی بیشتر اوقات وجودشان را نادیده گرفته و خاک میکنیم. حالا یا بخاطر ترس، یا حس گناه، و یا خجالت.

برای اینکه زندگی موفق و هوشیارانه ای داشته باشیم، لازم است تا از ذات و شخصیت سایه های خود؛ هیولاهایمان، آگاه شویم. جهت رشد و جلو رفتن در زندگیمان میباست تا خودمان را با بخش تاریک وجود خود آشنا کنیم.

هدف این مقاله این است تا سطح آگاهی شما را بالا ببرد و تشویقتان کند تا هیولای درون خود را کشف کنید.

۱۳ نوع از سایه های ما

در زیر ۱۳ نوع از سایه های مختلف و خصوصیات بارز آنها آمده که بعضی با هم وجه اشتراک دارند و بعضی بهم مرتبطند. پس داشتن بیش از یک یا دو هیولای مختلف عادی است.

۱-هیولای نفسانی

خصوصیات: متکبر، خود خواه، پر فیس و افاده، بی ملاحظه، خود محور، خودشیفته، مغرور افراطی

۲.هیولای عصبی

خصوصیات: پارانویا، وسواسی، مشکوک، سخت گیر و بهانه جو، پرتوقع

۳.هیولای احساسات بی ثبات

خصوصیات: دمدمی مزاج، نالان، حساس، بی فکر

۴.هیولای غیرقابل اعتماد

خصوصیات:آب زیرکاه، بی فکر، سبکسر، بی مسئولیت، مکار، غیرقابل اطمینان

۵. هیولای کنترل گر

خصوصیات: مشکوک، حسود، سلطه گر، عقده ای، پرمدعا

۶.هیولای بدبین

خصوصیات: منفی نگر، ایرادگیر، خودبرتر بین؛ تلخ، تندخو

۷.هیولای خشمگین

خصوصیات: سنگدل، کینه ای، بدجنس، تندخو، دعوایی

۸. هیولای جدی و خشک

خصوصیات: گرفته و در هم، متعصب، خود رای، بی گذشت، انعطاف نا پذیر، کوته فکر

۹. هیولای چرب زبان

خصوصیات: سطحی نگر، موذی، منافق، حیله گر و فریبکار

۱۰. هیولای سهل انگار

خصوصیات: سرد و بی عاطفه، غیرصمیمی، بی تفاوت، بی محبت و بی بخار

۱۱.هیولای بسیار حساس

خصوصیات: بسیارحساس و نازک نارنجی، عصبی، واکنش گر، پر از تنش

۱۲. هیولای بزدل

خصوصیات: بی عرضه، مطیع، خجالتی، ترسو

۱۳. هیولای احمق

خصوصیات: رفتاری بچه گانه و نا پخته، بی منطق، ساده لوح، بی خرد

با هیولای خود روبرو شویم

چگونه میتوان که با هیولایمان ، با سایه های خود روبرو شد؟ چطور میشود که امید داشت تا هارمونی و هماهنگی بیشتری در زندگیمان بوجود آوریم؟

جواب: با آگاهانه کار کردن بر روحمان که میتواند شامل این موارد شود:

-اختصاص دادن زمانی به تفکر و درون نگری. مثلاً از خود پرسید:”بزرگترین هیولاهای من کدامند؟”

-رشد بیشتر خودآگاهی ( که به شما اجازه میدهد تا از کلمات، افکار، احساسات و رفتارهایتان آگاه تر شوید و در نتیجه عیب و ایرادهای خود را شناسایی کنید.)

-از دوستان، همسر یا کسیکه دوست دارید بپرسید که فکر میکنند بزرگترین عیب شخصیتی شما چیست؟

-مطمئن شوید که رفتاری تحلیلگر ولی بخشنده و مهربان را با خود دارید. شما نباید در نقش یک دادستان یا قاضی و یا مدافع عمل کنید. چون این کار شما را از به آغوش کشیدن سایه تان باز میدارد.

دوره روانکاوی تحلیلی یونگ که در آموزشگاه راستمرد برگزار میشود به نحوه شناخت سایه و نقاب های شما و برطرف کردن آنها بطور علمی و کاملا ریشه ای می پردازد.

jung-horizon-1

و در آخر میتوان به این نقل قول از “ویلیام لا” اشاره کرد:

“چه کسی بوده که تا بحال احساسی از تلخی، خودخواهی، بدجنسی و غرور از خود ندیده باشد؟ حسی که نداند میخواهد با آن چه کند یا چگونه این حس بد خود را تحمل کند که انگار بدون رضایت او رخ میدهد و مانند سیاهی دور افکارش را میگیرد…برای ما بسیار خوب و مفید است که این آتش تاریک و آشوبگر روحمان را کشف کنیم. چرا که وقتی که درست و با شناخت با این سایه رفتار کنیم؛ میتواند بنای بهشت را نیز همانند جهنمی که ساخته بود، برای ما بسازد.”

 

نوشته ی ویرایش شده ای از:Aletheia Luna

view-source:https://lonerwolf.com/shadow-selves-monster

نوشته‌های مشابه

15 دیدگاه

  1. با تشکر. این مطلب, موضوع بسیار مهمی را توصیف می کند و دلایل بعضی از رفتارهای انفجاری, بدون کنترل و عجیب ما را که بعدا سبب تعجب و قضاوت دیگران و خودما می شود, بخوبی روشن می کند (اختلاف بین کاشفان بزرگ روانکاوی, دکتر فروید که ریشه همه اختلالات خلقی و روانی را در لیبیدو می دانست و دکتریونگ که انها را به وجود سایه ها, مرتیط می دانست). ما از هنگامیکه به زندگی اجتماعی (همبازی های کودکی- مهد کودک- دبستان و…) وارد می شویم همراه با انچه می شنویم, می بینیم اموزشی مطابق با عرف, اخلاقیات و قوانین مذهبی و اجتماعی فرا می گیریم که چندان با تمایلات طبیعی ما یا بعضی از دوستان یا همراهان بزرگسال بیمار و یا…, تطابفی نداشته یا جور نیست بدلایل فراوانی گاه دچار افکار و رفتارهایی می شویم که از دید قوانین سنتی کهن ما و اخلاقیات پوسیده, دچار انحراف از معیار شده و در صورت افشا, مجرم شناخته می شویم که حداقل مجازات, بی ابرویی یا رسوایی است در صورتیکه به تقریب همه جامعه به نحوی در گیر انند در این شرایط پاکی (ناموجود) شخصیت دیگری در ما شکل می گیرد که مراقب و مواظب است همه رفتارها و ارتباطات, حتا افکاریکه که بظاهر یا واقعی, سبب اسیب رسیدن به شخصیتی که من در ذهن خودم برای دیگران و با توهم ساخته ام, خللی وارد نشود و حداقل در معرض دید دیگران واقع نشود پس انها را از روشنایی دور کرده و در کنج بی نور نمور ناخوداگاه و در سایه پنهان می کنم تا کسی نفهمد ولی انرژی منفی حاصل از انها را چه خواهم کرد؟ انها خرج و باروت, انفجارهای زندگی ما هستند که در تمامی انتخابهای ما در زندگی تاثیری منفی برجای می گذارند. برای رهایی شدن از ستمی که بر خود روا میداریم بایستی سایه های درون خودمان را به زیر نور بکشانیم خودواقعی را بشناسیم و با خود اشتی کنیم همه بغض, خشم, نامهربانی, بی عشقی, ناامیدی, خلا روحی و روانی, بیزاری, غرور, بی ایمانی, بدخواهی, حسادت, شهوت داشتن هرچیزی, خودترحمی, خودازاری, بی انگیزگی و… … که در سردابه نمور ذهن ما در حال زاد و ولد هستند مانند یخ در زیر افتاب شروع به اب شدن می کنند. از طولانی شدن یادداشت عذر می خواهم چون مطلب بسیار مهمی بود و خود تا حدودی تجربه رهایی از این هیولاها را دارم. ارزنده ترین کتاب در این زمینه در ایران کتاب “نیمه تاریک وجود” اثر خانم دبی فورد است (دوست بسیار نازنین و گرامی به آن اشاره کردند) با ترجمه ای فاخر از خانم فرناز فرود و نشر انتشارات حمیدا.

دیدگاهتان را بنویسید