آرکی تایپ سایه ی طلایی و ققنوس درون

اغلب ما با آرکی تایپ های سایه ی تاریک آشنا هستیم. نیمه تیره و تاریک وجودمان. اما احتمالا تا کنون چیزی درباره آرکی تایپ های سایه ی طلایی نشنیده باشیم. گوهر ارزشمند اما سرکوب شده، در قلب تاریکی های وجود مان.

 

سایه ی طلایی، به یکی از علت های زیر است که درون ما شکل می گیرد:

*  شجاعتی که به موقع بروز داده نشده و از آن خودداری شده است.

*  استعدادهای پنهانی که هرگز شکوفا نشده اند.

*  احساسات سرکوب شده ای که فرو خورده شده اند.

*  و خلاقیتی که پیش از جوانه زدن، خاموش شده است.


سایه طلایی، پتانسیل تحقق نیافته ایست که انسان ها به دلیل ترس و یا عدم ریسک پذیری، نخواستند آن را ببینند و توسعه دهند. انرژی عظیم درونی که نادیده گرفته شده. سایه تاریک 

اما در روح فردی که تبدیل به انسانی متعادل و متحد با خودش می شود، در روح انسان های تشنه حقیقت و خودشناسی، کنجکاوی شدیدی در مورد تاریکی های درونی وجود دارد. همین کنجکاوی روشی عمیق برای کشف سایه طلایی است که درون او پنهان شده است.

 


هم اکنون از راستمرد دریافت نمایید: “فایل صوتی سابلمینال شکوفایی خلاقیت و استعدادها


آگاه شدن به تاریکی

  یونگ می گوید: “تکثیر و ازدیاد حیات وحش، تمدن انسانی را از بین میبرد و رشد بی رویه تمدن، از انسان ها حیوانات وحشی می سازد”.    

سایه بخشی از انسان بودن است. همه ما بخش تاریک داریم. هنگامی که رشد می کنیم ضروری است که جنبه های مسلم طبیعت حیوانی خود را سرکوب کنیم.  سرکوب سایه ها به منظور انطباق با جامعه، متمدن بودن، سلامت بودن و پذیرفته شدن به عنوان عضوی کارآمد در اجتماع، ضروری و مهم است. بدین طریق از دیوانگی، خشونت و توحش ما کاسته می شود و این علاوه بر نظم و ترتیب دادن به هویت ما، خودآگاه پنداری ناخودآگاه را در پی دارد.

این فرآیند در واقع به آن معناست که ما در طی فرآیند رشد، بطور آگاهانه سایه و تاریکی را در خودمان سرکوب کرده ایم. در یک شکل هنری این سایه را ساخته و پرداخته ایم و به وجود آن درونمان آگاهیم. اما جز این هیچ کار دیگری برای شکوفایی انسان متعالی نمی توان انجام داد. تنها راه دستیابی به تعادل و یکپارچگی در انسان همین سرکوب بوده است. این سایه و تاریکی است که ما به وجود آن درونمان آگاهیم. می دانیم که همیشه این خو آنجا درون ماست.


مقاله ی مربوط: ادغام نیمه ی تاریک و روشن وجود


همانگونه که یونگ می گوید: هیچ کسی با تصور اشکال نورانی به روشنیدگی نائل نمی شود، اما با آگاه شدن به تاریکی، می شود.

سایه یک آرکی تایپ یا کهن الگو است. وحشی و شهودی است. مرکزی و بطنی ست. در نوجوانی سرکوبش کردیم تا به نظم و بلوغ برسیم. در بلوغ سرکوبش کردیم تا روشن فکر شویم.

اما بالاخره باید با آن آشتی کنیم و اجازه دهیم که ما را در بر بگیرد. اگر ما سایه ی خود را انکار کنیم، قوی تر، تاریک تر و خشمگین تر می شود. و تبدیل به چیزی پلید و سلطه گر می گردد. تا آن جایی که مانند یک عروسک گردان، ما را در زیر ابر تاریک به ساز خود می رقصاند.

اینکه بخواهیم با تاریکی های خود مواجه شویم، شجاعت و اراده خیلی جدی می طلبد. هیچ چیزی در زندگی یک انسان، به اندازه ی آگاه شدن به تاریکی های وجودش اهمیت ندارد. مخصوصا زمانی که هدف ما خودشناسی، تعادل، یگانگی، تحقق خویشتن و اشراق است.


 

استخراج طلا

“قهرمانان، طلایی هستند که زیر شعله سوزان ساخته شده اند”. نیکیتا گیل

هنگامی که به تاریکی آگاه شدیم، می توانیم شروع به حفاری مقدس کنیم! اما این آسان نخواهد بود. تنها چیز سخت تر  از استخراج طلا در تاریکی، آگاه شدن به تاریکی است. این به این دلیل است که این تاریکی، سایه ای برّنده و تیز است. کوره ای عظیم از انرژی مذاب است که همه ی خشم، غم و اندوه، شرم، گناه، خشونت سرکوب شده ی ما و دیوانگی عظیم در آن غلیان کرده است.


استخراج طلا در چنین محیطی، به یک راهکار واقعی نیاز دارد.استراتژی مناسب، رفتن به داخل تاریکی است. قدم بعدی پس از آگاه شدن به سایه، مهار کردن قدرت آرکی تایپ فونیکس یا همان ققنوس است (زندگی فریبنده، مرگ و تولدی دوباره). این کار تنها در صورتی انجام می شود که یک آرکی تایپ دیگر را در مقابل این آرکی تایپ قرار دهید. یعنی ققنوس را در مقابل سایه قرار دهید. اینگونه شجاع و سازگارتر و انعطاف پذیر ترخواهیم شد.

کشف طلا در چنین شرایطی ارزش دارد. زیرا این طلا اعتماد به نفس و شجاعت ما را تقویت می کند. عزت نفس ما را بالا می کشد. ما از نظر روحی قوی تر خواهیم شد. این مساله استعدادهای پنهان، احساسات و غرایز سرکوب شده، و خلاقیت های خاموش شده را نمایان می سازد.


برای به دست آوردن شجاعت لازم برای حفاری طلا در سایه، باید ابتدا شجاعت آگاه شدن به تاریکی را دارا باشیم. این به مانند نقل قول پارادوکسی جورج اورول است:

تا زمانی که آن ها آگاه نشوند هرگز شورش نخواهند کرد، و زمانی که شورش کنند دیگر هرگز نمی توانند آگاه شوند.

چیز بد و خوب در مورد ناخودآگاه این است که حتی اگر از آن آگاه شویم، باز هم در پشت صحنه کار می کند. در درجه ی نخست اگر ما به حد کافی خوشبخت باشیم، زندگی ای را تجربه می کنیم که باعث می شود ناخودآگاه ما به سمت شجاعت لازم برای آگاهی به تاریکی سوق پیدا کند. در درجه دوم ما می توانیم شجاعت خود را به واسطه ی کشف سایه طلایی درون مان بالا ببریم.


در نهایت با آگاه شدن به تاریکی، ما مانند ققنوس با آتش می سوزیم و احیا می شویم. ما سایه طلایی مقدس را خواهیم دید. از میان تاریکی های بی کران عمیق ترین احساسات ناآشکار، استعدادهای پنهان، خشونت و ترس و پلیدی، بالاخره طلای ارزشمند و  خلاقیت های ذاتی مان را حفاری خواهیم کرد.

از نتیجه این حفاری مقدس، می توانیم آشتی سایه و تهذیب اصالت را ادامه دهیم. با سایه ی قدرتمند به عنوان متحد نه دشمن، با یکپارچگی به جای جدایی، به عنوان الماس نه دیو، با ردایی ضد شکنندگی، شخصیت مان را پوشش داده و مسیر غلبه بر خود و روشنگری را توسعه دهیم.


منبع:

The Golden Shadow: Stepping into the Power of Who You Really Are

نوشته‌های مشابه

18 دیدگاه

  1. سلام
    همین! فقط توضیح دادید چی هست؟
    خوب چطوری استخراجش کنیم؟ چطوری بهش دست پیدا کنیم؟ حتی اشاره هم نکردید که توی آموزه های شما هست یا نه؟
    ممنون میشم توضیحات تکمیلی رو بگذارید یا بگویید در کدام دوره آموزشی خودتون می تونیم ادامه اش رو پیدا کنیم.
    سپاس

دیدگاهتان را بنویسید