دژاوو یا آشناپنداری چیست؟ اگر دچار آشناپنداری شدیم چکار کنیم؟
آیا تا به حال دچار “آشناپنداری” شده اید ولی نمی دانید که وقوع آن به چه معناست؟
“لحظه ی حال تنها زمان موجود در دسترس ما و درگاهی به سوی زمان های دیگر است”.
تیچ نات هان، راهب بودایی
آیا قبول دارید که شما در هر لحظه، گذشته، حال و آینده خودتان هستید؟ بیایید با هم کاوشی در این زمینه داشته باشیم.
ازنظر علمی، ما میدانیم که فضا و زمان تنها دو مفهوم نسبی هستند که بر حرکت فرد ناظری که در حال پیمایش آنهاست، بستگی دارند. از این واقعیت ساده و برای کسانی که به جاودانگی روح اعتقاددارند، میتواند قابل درک باشد که نسخههایی که از خود ما در آینده وجود دارند، اکنون در حال مشاهدهی ما از طریق خاطراتمان هستند. واقعاً شگفتانگیز است، اینطور نیست؟ بگذارید تنها برای دقیقهای به جملهی بالا فکر کنیم و بعد به ادامهی مطلب بپردازیم.
هدف راستین آفرینش انسان و جهان هستی چیست؟_قسمت اول: پرسش های بنیادین را بخوانید.
این بدان معنی است که شما در حال حاضر مردهاید، بهتازگی متولدشدهاید و هرلحظهی بین آنها در ابعاد دیگری از واقعیت اتفاق میافتد. چگونه چنین چیزی ممکن است؟
اگر چنین چیزی برای شما بعید به نظر میرسد، ابتدا باید مفهوم و ماهیت انرژی را درک کنید زیرا همانطور که میدانیم انرژی نه به وجود میآید و نه از بین میرود بلکه از شکلی به شکل دیگری تبدیل میشود.
“وقتی که میمیریم، این کار را نه در ماتریس تصادفی توپ بیلیارد، بلکه در ماتریس غیرقابلاجتناب زندگی، انجام میدهیم. زندگی دارای یک بعد غیر-خطی است. زندگی مانند یک گل ابدی است که در جهانهای چندگانه شکوفا میشود.” رابرت لانزا، زیست شناس برجسته آمریکایی
همانطور که رابرت گفت خود زندگی غیر-خطی بوده و از زمان و مرگ، آزاد می باشد.
این سوال پیش می آید که زمان چیست؟
زمان ابزاری است که ما آن را برای اندازهگیری فاصلهی بین افکار و تمایلاتمان تا آشکارسازیشان ابداع کردهایم. به زبان سادهتر زمان فضای بین افکار شما و تحقق ظهور در لحظه فعلی واقعیت است.
بنابراین وقتی که ما به صحبت در مورد ابعاد میپردازیم، منظورمان فضای قابلمشاهدهای است که به جدا کردن تجارب فردی انتخاب شده ما به قبل و بعد از تجسد پیدا کردنشان میپردازد.
هم چنانکه به الگوی بعدی صعود میکنیم، آنچه را که در حال حاضر شاهد آن هستیم، شتاب آشکارسازی ما به “یک سطح بعدی بالاتر“ هست. اگر بخواهم کاملاً رک و پوستکنده بگویم یعنی: فضای بین افکار و خواستههای ما هم چنانکه ما تبدیل به گذشته و حال و آینده خودمان که یک آگاهی جاودانهی ابدی است میشویم، کوچکتر میشود.
حتما بخوانید: همزمانی به یک دلیل مشخص رخ می دهد. هیچ اتفاق و تصادفی وجود ندارد!!!
حالا بهتره به اصل مطلبمان که “آشناپنداری” بود، بپردازیم.
دژاوو یا آشناپنداری چیست؟
تا حالا انسانهای بسیاری دچار آشناپنداری شدهاند و به همین خاطر است که من این موضوع را انتخاب کردم تا در موردش جستجو کنم. نکتهی جالب اینجاست که آن چیزی را که همیشه دنبالش بودید، تمام مدت، درست جلوی روی شما قرار داشته است.
در ابتدای این مقاله جملهای را از تیچ نات هان در مورد زندگی در لحظهی حال بیان کردم. در حال حاضر افراد بسیاری در دنیا وجود دارند که قادرند به زندگی در لحظهی حال اعتماد کنند و قبول دارند که این کار ثبات احساسی را به ارمغان میآورد و باعث بهبودی و ایجاد تندرستی میشود که برای افزایش جریان انرژی بسیار مفید است. اما آنچه اکنون قادر به درک آن نخواهیم بود، منافع بسیاری ست که زندگی در زمان حال برای معنویت ما ایجاد میکند و برای درک این امر باید بفهمیم که معنویت به عنوان “اتصال به چیزی که بزرگتر از خودمان است” تعریفشده است.
“دژاوو یا آشنا پنداری – چقدر این صحنه به نظرم آشناست!(قسمت اول)“
به همین شکل، هنگامیکه ما انتخاب میکنیم که با روشی معنوی به زندگی ادامه دهیم، هدف اصلیمان این است که به زندگی خودمان معنایی بخشیده باشیم و هنگامیکه ارتباط ما با خود برتر برقرار شد، آنچه را که بزرگتر از خودمان است تجربه میکنیم و این یعنی پیدا کردن بینشهای پربها و دستیابی به خرد ژرف.
ما تنها در یک بعد زمانی و یا یک بعد از واقعیت وجود نداریم، روح ما در میلیونها نتیجهی احتمالی از واقعیت قرار دارد و ذهن ما مسیرهای بالقوهای در پیش پای ما برای پیمودن، میاندازد. در همان سطح به دلیل اینکه فضا و زمان نسبی هستند، هنگامی که ما خودمان را در یک مکان، در زمان پیدا میکنیم، هنگامی که ما آشناپنداری را تجربه میکنیم، آنچه در حال رخ دادن است، یادآوری خاطره توسط خودمان هست.
“در برخی موارد از آشناپنداری؛ خود آیندهی شما، این لحظهی دقیق را به یاد میآورد، یا به خاطر اینکه علاقهی زیادی به آن دارد و یا به خاطر اینکه از آن پشیمان است و امید دارد که خود حاضر ما، این لحظه را به یاد داشته باشد و نتیجه را تغییر دهد.”
“سفر به جهان های موازی و ملاقات با خود از طریق خواب و رویا“
پس حالا چگونه می توانیم هوش و حواسمان را در رابطه با آشناپداری تیز کنیم؟
آشناپنداری اهمیت زیادی در زندگی فعلی دارد، زیرا تنها در لحظهی حال است که آگاهی از تمام لحظات، گذشته و آینده و توانایی ادغام آنها در سطح خودآگاه هوشیاری ایجاد میشود.
در نهایت میتوان گفت که زندگی در لحظهی حال؛ شاه کلید معنویت، پیدا کردن معنای زندگی و اتصال به آن چه که برتر از خودمان است، میباشد.
مرگ یک توهم و زندگی یک رویا بوده و ما خالق تصورات خودمان هستیم.
مطالب عالی ای بودن و قبل این بارها باهاش مواجه شدم پس ملموس تر هست برام. اما جدای از این ها…. خط آخر جوهره ناب این مطلب بود
کلا مفهوم دژاوو خیلی راحته و نظر شخصیم اینه که دلیل وقوعش برونفکنی و رویای اگاهانه و لوسید دریم میتونه باشه.
درود ، اتفاقاً ديشب داشتم راجب اين موضوه صحبت مى كردم ! سپاس
درود بر شما
مطلب بسیار عالی و مفید و جالب
سپاس فراوان از همه آگاهی و اشتراک های زیبا
سپاسگزارم
جالب بود و البته مفهومشسنگین بود امیدوارم راجع به تناسخ هم مطلب بزارین
تناسخ که به نظر بنده صحیح نیست. اسلام هم تناسخ رو رد میکنه
بسیار مطلب عالی و قابل تاملی بود درورد بر شما
سلام این مطلب خیلی فهمیدنش سخته امابرزندگی درحال اشاره داره.
مطلب بسیار مفیدی بود و لازمه چندین و چند بار خونده بشه و بسی جای تفکر و تعمق داره. ممنونم.
لطف دارید.
با سپاس. برای شما اتفاق افتاده است که برای اولین بار به مکانی بروید و احساس اشنایی عجیبی به شما دست دهد که بدون تردید قبلا انجا بوده اید و با ان مکان اشنایی بسیار نزدیکی دارید در حالیکه از سوی دیگر مطمئن هستید تا بحال هرگز به ان مکان مسافرت نکرده یا نرفته اید. به این حالت دژاوو (Deja vu) گفته می شود کلمه ای فرانسوی به معنای ” پیشتر یا قبلا دیده شده” . در کتاب علائم ستاره ای نوشته لیندا گودمن (صفحه 44 – سایت راستمرد- کتایخانه) این موضوع مورد بحث قرار گرفته است. در سال 2006 هم فیلمی به همین نام و بازیگری دنزل واشینگتن و پائولا پاتن تهیه و اکران شده است که شاید به درک مطلب کمک بیشتری نماید.
سلام جناب خیام مطلب خیلی سنگینی هستش انگارکه من یک فلسفه خیلی پیچیده ای روبخوام درکش کنم نیازبه زمان زیادی برای درکش دارم وهمچنین احساس میکنم باید برای درکش مسایلی روبایدازقبل یادگرفته باشم مثل اینکه برای درضرب وتقسیم ابتدابایدجمع وتفریق روبدونیم اگرمیشه راهنمایی بفرمایین من میدونم شما مترجم زبردستی هستین امالطفا مطالبی که همه بتونن درکش کنن روبذارین.
مچکرم
سلام
روز و شب بر شما خوش katy
بله، یکسری از مطالبی که در مقاله ی بالا ذکر شد حتی درکشان هم برای خود من هم سخت بود، زیرا نویسنده از مفاهیم فیزیک و یا متافیزیک برای نگارش مطللب استفاده کرده است و این امکان وجود دارد که نتوانیم بعضی از جملات او را درک کنیم.
مطالعه ی دو لینک زیر برای آشنایی با مفهوم زمان، مفید هستند:
http://www.aftabir.com/articles/view/religion/philosophy/c7c1228368075_tim_p1.php/%D8%AA%D8%A7%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86
http://bigbangpage.com/science-content/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F/
همینطور در قسمتی از مقاله ی (آیا زمان واقعی است؟) در لینک بالا می خوانیم:
اینشتین نوشته بود: «او حالا کمی زودتر از من از این جهان عجیب و غریب رخت بسته است. ولی هیچ معنایی ندارد. کسانی مثل ما که به دنیای فیزیک اعتقاد دارند به خوبی میدانند که تمایز بین گذشته، حال و آینده توهمی بیش نیست؛ گرچه این توهم دیرینه و پایدار است.»
بسیار مطلب مفیدی بود اگه امکانش هست بیشتر در مورد این مطلب توضیح بدید..
لینک منبع این مقاله جهت ارجاع:
http://www.spiritualunite.com/articles/if-you-ever-had-a-deja-vu-here-is-what-it-means/