کنترل ایگو

چگونه کنترل ایگو را بر خود کاهش دهیم؟

رهایی از کنترل ایگو

کنترل ایگوسازوکار ایگو به گونه ایست که به شما این حس را القا می‌کند که وجود و هستی خود را در قالب ایگو ببینید؛ یعنی فکر می‌کنید ایگوی شما خود شماست. ایگو در طی فرایندی طولانی‌مدت و آهسته به وجود می‌آید و قدرتمند می‌شود به حدی که می‌تواند باعث ایجاد مشکلاتی مانند برداشت اشتباه از موقعیت، سوءتفاهم‌های مختلف و یا مسائل روحی و روانی شود.

 در مسیر پیشرفت معنوی و رشد روحی، از ایگو به نام مانع پیش رو اسم برده می‌شود که باید آن را از بین ببریم. هرچند از بین بردن تمام و کمال ایگو تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد چون بخشی از وجود و ساختار انسان محسوب می‌شود، اما روش‌های بسیاری وجود دارند که به ما کمک می‌کنند کنترل ایگو را به حداقل ممکن برسانیم و بتوانیم خود واقعی‌مان را پیدا کنیم:

۱. مشاهده‌گر خود باشید

اولین قدم برای کاهش کنترل ایگو ، دیدن اوست. موقعیت‌هایی که ایگو کنترل وجود شما را در دست گرفته است، پیدا کنید و آن‌ها را تجزیه‌وتحلیل کنید. ایگوی روحیکلید پیدا کردن این موقعیت‌ها، احساسات سمی و برآمده از خودشیفتگی، میل به کنترل گری، خودبرتربینی، شک و تردیدهای طولانی و فرسوده کننده و… هستند.

به‌عنوان‌ مثال هنگامی‌ که در حال مشاجره با فردی هستید، سعی کنید متوجه شوید که این شما هستید که در حال بحث و گفتگوست یا ایگوی شما؟ آیا خود را بالاتر یا پایین‌تر از فرد روبرویتان می‌بینید؟ اگر جواب مثبت است، پس ایگوی شما کنترل را در دست گرفته است و سعی می‌کند به هر طریقی مخاطبتان را متقاعد کند. اگر متوجه این احساسات ناسالم شدید، تلاش کنید کمی آرام‌تر شوید. به حرف‌های طرف مقابلتان گوش بدهید و لحن مکالمه را تغییر دهید. اگر مخاطبتان هم مانند شما درگیر کنترل ایگو و منیت اش نباشد آنگاه شما دو فرد آگاه از نظر عاطفی و احساسی هستید که سعی دارید دیدگاه‌هایتان را به اشتراک بگذارید.

۲. کنترل ایگو گاهی می‌تواند به کمک شما بیاید

کریستف آندره می‌گوید: ایگو یک شر ضروری است، مانند یک ماشین اجاره‌ای. ما در زندگی حداقل به‌ منظور حرکت و جابه‌جایی به آن نیاز داریم. در بیشتر مواقع کنترل ایگو باعث گمراهی فرد می‌شود اما این حرف به این معنی نیست که ایگو هیچ‌وقت نمی‌تواند به ما کمک کند.

محمدعلی کلی، بزرگ‌ترین بوکسور دنیا روزی گفته بود: «من به شما نشان خواهم داد که تا چه حد بزرگ و قدرتمند هستم». بعد از گفتن این جمله بود که او در مسابقات بسیاری برنده شد و لقب بزرگ‌ترین بوکسور دنیا را یدک کشید. او باانگیزه، عزم و تلاشش الهام‌بخش میلیون‌ها انسان در دنیا بود؛ اما آیا بدون کمک ایگویش می‌توانست تبدیل به چنین فرد تأثیرگذاری بشود؟

۳. پذیرش نقاط قوت و ضعفمان

فکر می‌کنید وقتی در موضع قدرت هستید ایگوی فعال‌تری دارید یا وقتی در موقعیت ضعف قرار می‌گیرید؟ معمولاً ایگو در مواقع ضعف بیشتر فعال می‌شود؛ اما نکتهٔ مهم این است که ما در دایرهٔ رابطه با اطرافیانمان نقش مکمل را بازی می‌کنیم.ترمیم روابط احساسییعنی هرکدام از ما نقطه‌ ضعف و قوت خاص خود را دارد به‌ گونه‌ای که می‌تواند هم‌زمان به دیگران کمک کند و از آن‌ها کمک بگیرد. پس می‌توانیم به‌جای رقابت کردن بر کمک و همکاری تمرکز کنیم.

اگر مشاهده‌گر ماهری باشید به‌ محض اینکه سروکلهٔ کنترل ایگو پیدا شد آن را تشخیص می‌دهید و به‌ جای افتادن در تلهٔ بالادست یا پایین‌دست بودن، می‌توانید با کمک گرفتن از نقاط قوتتان به دیگران کمک کنید و باعث پیشرفتشان شوید!


مقاله پیشنهادی راستمرد: “تبدیل شدن به یک مشاهده گر


 معمولاً وقتی افراد (آگاهانه یا ناآگاهانه) به سراغ شما می‌آیند به‌ طور ضمنی درخواستی از شما دارند. سعی کنید همراه و همدل باشید نه اینکه از له کردن و نابود کردن فرد کمک گیرنده لذت ببرید. همچنین نقش ناجی را هم‌ بازی نکنید چون در این حالت خودتان را بالاتر از فرد مقابل قرار داده‌اید. بخشی از قدرت یا دانش خود را که به آن نیاز دارد اختیار آن فرد قرار دهید یا به‌ سادگی با او همدلی کنید.

به همان میزان هنگامی‌ که در موضع ضعف قرار می‌گیرید از کمک خواستن دریغ نکنید. یکی از راه‌های رهایی از چنگال کنترل ایگو شناخت نقاط ضعف است. ما نمی‌توانیم در همه زمینه‌ها عالی و یا حتی خوب باشیم. آن حیطه‌ای که شما در آن ضعف دارید. نقطهٔ قوت دوست، همکار یا خانواده شماست. از آن‌ها کمک بگیرید و به آن‌ها کمک کنید و مکمل همدیگر باشید.

۴. اجتناب از یکسان‌سازی هویت خود با عوامل بیرونی

ایگو همیشه خودش را از طریق ارتباط با یک موقعیت بیرونی می‌سازد؛ یعنی همیشه در حال کنش و واکنش با محیط بیرون از شماست. دوستم چه گفت؟ کنترل ایگوچرا همکارم آن رفتار را انجام داد؟ دیگران دربارهٔ لباسم پوشیدنم چه برداشتی می‌کنند و… تلاش کنید تا حد امکان از این موضوع دوری‌کنید. شما هیچ‌وقت نمی‌توانید محیط اطرافتان را به‌ طور کامل و طبق میل تان کنترل کنید.

بنابراین به‌ جای کنترل محیط بیرون، بر اعمال و افکار و آنچه در قدرت شماست تمرکز کنید. از خودتان بپرسید حتی اگر کنترل یک موقعیت بیرونی به‌ طور کامل در اختیار شما باشد آیا کمکی به ساخته‌ شدن هویت واقعی و حقیقی شما می‌کند؟ آیا برند ماشینتان یا سطح تحصیلاتتان می‌تواند هویت واقعی شما را مشخص کنند؟ با در اختیار داشتن بهترین ماشین دنیا یا بالاترین مدرک تحصیلی، شما نهایتاً، قدرت و توان مالکیتتان را به دیگران نشان می‌دهید.

اما آنچه هویت شما را مشخص می‌کند رفتار روزانه و فعالیت‌های کوچکی است که انجام می‌دهید. آنچه از عمق وجود شما جاری می‌شود وبر اساس ارتباط قلبی شما با اطرافیان است. با دور شدن از یکسان پنداری هویت خود با اشیا و افراد بیرون از وجودتان به خود واقعی‌تان اجازه می‌دهید که خودش و خواسته‌های اصیلش را به شما نشان بدهد.

۵. به خودتان اعتماد داشته باشید

داشتن اعتماد به‌ نفس یکی از بهترین راه‌های ممکن برای رهایی از کنترل ایگو است زیرا اعتماد به‌ نفس یک ویژگی ذاتی و درونی است. ما به کسی برای اینکه سوار پورشه می‌شود و ویلایی چند صد متری رو به دریا دارد اعتماد نمی‌کنیم بلکه چون یک فرد به خودش اعتماد دارد و اعمال و افکارش در هماهنگی با هم هستند به او اعتماد می‌کنیم.

اعتماد به نفس شکل‌ گرفته توسط کنترل ایگو کاذب است؛ زیرا بر اساس ویژگی‌ های ناپایدار ساخته‌ شده است مانند زیبایی، قدرت بدنی، پول، موفقیت‌های مادی و… اما اعتماد به‌ نفس واقعی به‌ طور متناقضی در غیاب ایگو خودش را نشان می‌دهد. اعتماد به‌ نفسی که برآمده از ایگو نباشد به‌ نوعی یک آزادی بنیادین است که زیر سلطهٔ نیازهای احساسی و مادی نیست، در برابر قضاوت‌ های دیگران خدشه‌ دار نمی‌شود و خود را به شکل یک پذیرش عمیق و درونی تمام شرایط (خوب یا بد) نشان می‌دهد.


پیشنهاد ویژه راستمرد: “بسته جامع تقویت اعتماد بنفس با سابلیمینال کوانتومی (نسل جدید)


فراموش نکنید هنگامی‌ که ایگو از پیروزی‌ های شما تغذیه نکندخود واقعی تغییر رویه می‌دهد و با قرار دادن شما در وضعیت قربانی از شکست‌های شما انرژی می‌گیرد. او با نشخوارهای منفی مداوم و رنج‌های پی‌درپی وجود خودش را به شما اثبات می‌کند.

ایگو بر اساس ویژگی‌های ناپایدار به وجود آمده و بر آسیب‌ پذیری و متزلزل بودن خود، آگاه است. او به هر شیوه‌ای سعی می‌کند خود را تقویت و محافظت کند و از هر چیزی که او را تهدید کند، بیزار است. متأسفانه این احساس جاذبه و دافعه منشأ احساسات متناقض بسیاری در وجود ما می‌شود.

ما این ایگو نیستیم، ما این خشم یا ناامیدی یا شادی پس از له کردن اطرافیانمان نیستیم. آنچه باید به دنبالش باشیم و هدف قرار دهیم، آگاهی ناب و خالص است. آن آگاهی‌ای که پایه و اساس تجربه‌ها و احساسات حقیقی ما قرار می‌گیرید.


برگرفته از

https://tinallagi.com/fr/posts/comment-se-liberer-de-son-ego-pour-trouver-le-bonheur-21

https://enzohonore.com/se-liberer-emprise-ego/

L’illusion de l’ego

نوشته‌های مشابه

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید