سیری در طبیعت_۷ راه برای رسیدن به آرامش و تندرستی با اتصال بدن به طبیعت
“چگونگی برقراری اتصال بدن به طبیعت”
در این مقاله در کنار هم به سیری در طبیعت خواهیم پرداخت و حقیقت وجودی انسان را به یاد خواهیم آورد. این حقیقت در واژه “طبیعت” خلاصه می شود. مردم راستین آنهایی هستند که خود را طبیعت می دانند و طبیعی ترین سبک زندگی را دارند. برقراری ارتباط میان جسم و طبیعت نیازمند باور یک حقیقت است. بایستی قلباً باور کنید که نه تنها از طبیعت جدا نیستید، بلکه بخشی از آنید. اتصال بدن به طبیعت با دانستن این علم معنا می یابد که بدن های ما از عناصر، مواد معدنی و انرژی های مشترک سازنده این سیاره تشکیل شده است. بنا بر یافته های بسیاری از فلاسفه و دانشمندان فیزیک کوانتوم، “هر چه روی این سیاره وجود دارد اثر و نشانه ایست از آگاهی انسان و جسم انسان.”
همه ما می دانیم که گذراندن زمان در طبیعت، بطور چشمگیری استرس و آشوب را از بین می برد. محققان پی برده اند که احساسات مثبتی که افراد در طبیعت تجربه کرده اند، به سیتوکین (پروتئین هایی که به سیستم ایمنی پیام میفرستند تا فعال شوند)های پیش از تحریک، پیوند خورده اند. اگرچه این درست است که ما مخلوقاتی ذاتاً طبیعی هستیم و طبیعت درون همه ما جاریست، اما هر زمان ممکن است از مرزهای طبیعی خودمان فاصله بگیریم. انسان همواره می تواند سقوط کند و از هارمونی با طبیعت خارج شود. واژه “طبیعت” به معنای سرشت و فطرت یا همان ذات و درون است.
پس بدیهی است که طبیعت، نوعی آگاهی است که درون همه ماست. هماهنگی با این آگاهی منجر به تندرستی روح و جسم انسان می شود. به عنوان مثال همه ما در ساعت مشخصی از شب خسته می شویم و چه بخوابیم یا نه، این ریتم شبانه روزی بدنمان است. گوش دادن به راهنمایی های بدن، به خود ما بستگی دارد و همین امر می تواند تفاوت میان سلامتی و بیماری باشد.
بنابراین کلید رسیدن به تندرستی و آرامش، در بازگشت به اصل خودمان به عنوان بخشی از طبیعت و همچنین اتصال به آرامش طبیعتی است که خارج از هیاهوی شهر ها قرار دارد.
__________________________________
مقاله مرتبط: چگونگی برقرای اتصال با زمین و طبیعت و نحوه مراقبه بر طبیعت
اکنون همراه با من هفت گام برای بازگشت به طبیعت بردارید:
- تفکرتان درباره طبیعت را تغییر دهید.
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، بایستی به این باور برسید که طبیعت محدود به یکسری مکان بخصوص بیرون از شهر نمی شود. بخشی از طبیعت، وجود خود شماست. ما و طبیعت یکی هستیم. همان آبی که در اقیانوس ها و طبیعت جاریست در بدن ما نیز جریان دارد.
تمام ویتامین ها و مواد معدنی موجود در طبیعت، در واقع ماده سازنده اسکلت و بدن ما هستند.
انسان و درختان در تبادل اکسیژن و کربن در اکسید هستند. در واقع میان ما و درختان نوعی همزیستی برقرار است. هر دوی ما عناصر ضروری را برای تنفس، رشد و بقای یکدیگر فراهم میکنیم.
آتشی که می سوزد تا بدن ما را گرم کند همان آتشی ست که در هر شعله و حتی در خورشید میبینیم.
جسم ما ساخته طبیعت است و در نهایت این جسم را به مادر زمین بازمیگردانیم. اتصال بدن به طبیعت در حین مراقبه و یا سفر به طبیعت، رخ می دهد چرا که در این زمان به آگاهی گسترده درونمان وصل می شویم.
- سیر در ابر ها و ستارگان.
تماشای آسمان می تواند راهی فوق العاده برای پا فراتر گذاشتن از بعد مکان و زمان باشد.
بسیاری از تمدن های کهن برای کسب قدرت و راهنمایی به ستارگان می نگریستند. غرق شدن در آسمان بکر شب و تعمق در ستارگان چشم درون را برای انسان می گشاید. تقدس آسمان برای شمن ها غیرقابل انکار است.
هر چه آن بالاست، این پایین هم هست!
ما از جنس ستارگانیم و ستاره شناسی به ما کمک می کند تا از مسائل پیش پا افتاده دنیوی فراتر برویم و به آگاهی برترمان متصل شویم. مثل کودکی هایتان، غرق در ابرها شوید. تماشای ابرها نوع دلپذیری از مراقبه است. آسمان هم بخشی از ماست. همین هواست که ما را زنده نگاه می دارد. تماشای آسمان انرژی خالص و نابی برای روشن بینی به ما می دهد. اگر امکان پذیر بود به کویر سفر کنید تا آسمان بکر را لمس کنید. اما اتصال به طبیعت در هر مکانی ممکن است. می توانید این تمرین را حتی روی پشت بام آپارتمانتان هم انجام دهید.
- سیر در ماه و خورشید.
بارها پیش آمده که شب ها به ماه در آسمان، به عنوان روشن ترین شیء نگاه کرده ایم. اما آیا تابحال برای مدت طولانی، عمیقا در این نور شبانگاه سیر کرده اید؟ همه می دانیم که ماه علت جزر و مد آب اقیانوس هاست. اما آیا این را هم میدانید که همین ماه مسئول نوسانات آب های درون بدن ما و همچنین نوسانات افکار و احساساتمان است؟ قطعا این را به خوبی میدانیم که عادات ماهانه خانم ها و چرخه تولید مثل مستقیماً تحت تاثیر هلال و بدر ماه است. ماه نیروی فوق العاده ایست که تنها بخشی از تاثیراتش بر حیات روی زمین توسط علم انسان کشف شده است. در مکاتب باستانی ماه همواره به عنوان نیرویی عظیم برای کمک به انسان و راهنمایی او شناخته میشده.
مراقبه ماه در بدر کامل مراقبه ای بسیار قدرتمند است که می تواند نیروی خارق العاده ای را در زندگی تان جاری کند.
از گذشته های بسیار دور، تماشای خورشید در ادیان و فرهنگ های باستانی به عنوان یک تمرین قدرتمند معنوی قلمداد میشده. تمارین معنوی مربوط به خورشید با کمک گرفتن از عنصر آتش انجام می شود. مراقبه های آتش معمولا در زمان های خاصی از روز(معمولا در طلوع و غروب) انجام می شوند. در این زمان ها نور خورشید ضرری برای چشم ها ندارد، حتی گفته می شود که انرژی، قوا و درخشش بینایی را افزایش می دهد. اینگونه اتصال بدن به طبیعت از مسیر چشم ها اتفاق می افتد. زمان گرگ و میش و تلفیق نورها، زمانی خارق العاده با بالاترین سطح انرژی در زمین است. در هنگام پیوند تاریکی ها و روشنایی های زمین، انرژی و نیروی حاکم بر حیات زمین به اوج خود خواهد رسید و مراقبه در این زمان ها حیات شما و طبیعت را یکی خواهد ساخت. خورشید به عنوان نور هستی، هر روز برکت و نیروی فوق العاده اش را برای ما می فرستد. کافیست این بار با دید یک معجزه به آن بنگرید تا انرژی آن را در زندگی خود لمس کنید.
- پابرهنه راه بروید.
حساسیت های پوست و تمام مشکلات و بیماری های پوستی انسان مدرن به دلیل فاصله ایست که انسان از طبیعت گرفته است. هوای مسموم شهرها، طبیعت را از جسم انسان دور ساخته. پوست ما از راه زمین نفس می کشد و ویتامین و مواد معدنی جذب می کند. با پاهای برهنه، اجازه اتصال بدن به طبیعت را بدهید. به عنوان مثال پابرهنه قدم زدن در ساحل، باعث می شود یون های منفی از نمک طبیعی ماسه و دریا، از طریق کف پاها جذب بدنمان شود که این یون ها اثرات درمانی فوق العاده ای برای جسم و روح دارند. اگر از ساحل دورید، می توانید برای مدت کوتاهی، بسادگی پاهایتان را در خاک و گل فرو ببرید. پابرهنه بر خاک و چمن قدم بزنید. لباس های آزاد بپوشید و اجازه دهید پوستتان طبیعت را تنفس کند.
- به بدنتان گوش دهید.
انجام این مورد بسیار راحت است. هر زمان خسته بودید، بخوابید. هر زمان گرسنه شدید، غذا بخورید. زمانی که انرژی دارید، بدنتان را تکان دهید و فعالیت کنید. بدوید، برقصید. هر زمان که درد دارید به صدای درد گوش دهید و بپرسید علت چیست و خودتان را درمان کنید. به یاد داشته باشید اگر به نحوی با ورزش یا فعالیت، نتوانید بدنی منعطف و سرزنده داشته باشید، ارتباط با درون و طبیعت دشوار خواهد شد. بدن خموده و نامنعطف مسیر حرکت انرژی در جسم اثیری را دچار اختلال و انسداد خواهد کرد. درد ممکن است پیامی برای کمبود انعطاف بدن باشد. شاید بدنتان به ورزش بیشتری نیاز دارد یا برعکس از شما می خواهد میزان فعالیتتان را کاهش دهید. فقط بپرسید تا خود بدن به شما بگوید دلیل درد چیست.
برای شرکت در دوره ی خوددرمانی و شفای خویشتن کلیک کنید.
- با عناصر دوست باشید.
این یعنی در آبهای دریا شنا کنید و یا در جنگل کمپ بزنید. به طبیعت بازگردید! درمورد سنگ ها، کانی ها، کریستال ها و مواد معدنی مطالعه کنید و خواص درمانی آنها را بشناسید. گل ها و گیاهان مختلف را بشناسید و به علم قدرت و اقتدار آنها آگاه شوید. به یادگیری درباره حیوانات و تمام مخلوقات زنده بپردازید. با آگاهی بیشتر درمورد طبیعت، نهایتا حس میکنید که در هارمونی و همزیستی زیبایی با تمام خلقت هستید و این امر هویداست که ما نیز بخشی از همین طبیعت هستیم. برای ملموس تر شدن این امر، تمرین های مشابه زیر را به کار ببرید:
در مکانی پوشیده از درختان سرسبز نفس بکشید.
صخره یا کوهی را بالا بروید.
به آواز پرندگان گوش دهید… به نوای باد درمیان شاخ و برگ درختان و تمام موسیقی های شیرین طبیعت.
مراقبه و تمارینی مانند یوگا، تای چی و چی کانگ را در طبیعت انجام دهید.
طبیعت بزرگترین معلم شما خواهد بود. درس های طبیعت را با دقت فرا بگیرید و به این استاد ارزنده احترام بگذارید.** تهیه کریستال های شارژ شده و بااقتدار هم اینک از فروشگاه سنگچین:
- از تصور خلاق و تخیلاتتان استفاده کنید.
تصویرسازی ذهنی و تلقینات، همیشه راهی فوق العاده برای دسترسی به آگاهی برتر بوده اند. با تصورات خود می توانید اتصال بدن به طبیعت را ممکن سازید.
تصور کنید یک درخت هستید. چشم هایتان را ببندید و تصور کنید از پاهایتان ریشه ها در زمین رشد می کنند و بازوهایتان شاخه هایی از درخت هستند… ثمره شما چیست و بر چه چیزی استوارید؟
تصور کنید شاهینی در آسمان هستید… در اوج چه احساسی خواهید داشت و به کجا پرواز می کنید؟
خصلت تمام حیوانات در ذات ما هویداست. تصور کنید حیوان دلخواهتان هستید. چه ویژگی بخصوصی این حیوان را برای شما خاص می کند؟ آن را در خود بیابید، چرا که از قبل همانجا درونتان وجود داشته.
برای مطالعه بیشتر پیرامون نماد های حیوانات می توانید اینجا را بخوانید: نماد ها و نشانه های حیوانات
ما انسان ها می توانیم به هر بخشی از طبیعت که دوست داریم تبدیل شویم، چرا که آن بخش بطور ذاتی درون ماست و این همان اتصال به طبیعت است. اتصال بدن به طبیعت ارتباطی به مکان ندارد. فرقی نمی کند چه مدتی در خانه و محیط های بسته مانده اید. مهم نیست چند ساعت را پشت میز و نور فلورسنت گذرانده اید. حقیقت باقی است. “شما طبیعت هستید و هیچ چیز نمی تواند این را از شما بگیرد.”
الهام از مقالات bess o’connor
بسیار زیبا
ما از طبیعت اومدیم
باید بهش بازگردیم دوباره
عالی بود
ممنون
مقاله جالبی بود.
فقط ای کاش که در حد خوندن نباشه و واقعا عمل کنیم بهش.
ممنون میشم راجب مورد ۷(تجسم) بیشتر در سایتتون مطلب بزارید چون یه چیز واقعا مهمه.ممنون
به قول سهراب عزیز:
من در این خانه به گم نامی نمناک علف نزدیکم.
من صدای نفس باغچه را می‌شنوم.
و صدای ظلمت را، وقتی از برگی می‌ریزد.
و صدای، سرفه روشنی از پشت درخت،
عطسه آب از هر رخنه سنگ،
چکچک چلچله از سقف بهار.
پابرهنه باید روی چمن هر روز راه بریم
ما از اوییم و روزی دوباره به سوی او باز خواهیم گشت
عالی بود
یکی از دوستانم مببگفت هر چقدر طبیعت رو مریض تر میکنیم
بشر هم روی زمین مریض تره
میگفت قدیم ترا کمتر بیماری بود
چون آدما اینهمه آزار به طبیعت نمیرسوندن با خوندن این مطلب یاد حرفش افتادم
سپاس