جفت روحی و نیمه گمشده

جفت روحی و نیمه گمشده /تفاوت ها، نشانه ها و شیوه جذب آنها

twinflameجفت روحی و نیمه گمشده

پیش تر در مقاله ای به مفهوم جفت روحی پرداختیم. سوالات زیادی در این باره مطرح شد و ما را بر آن داشت تا تحقیقات کامل تری به عمل بیاوریم. این مقاله نسخه کامل تری از مفهوم جفت روحی و تفاوت آن با نیمه گمشده را بیان میکند.

اغلب افراد این دو لفظ را باهم یکی میدانند. اما بنابر باور عده ای دیگر، جفت روحی و نیمه گمشده ، دو مفهوم متفاوت دارند. شما در طول زندگی خود چندین جفت روحی خواهید داشت ولی نیمه گمشده شما تنها یکی است. در اینجا تفاوتهای بین این دو را با هم میخوانیم.

جفت روحی Soul Mate

جفت روحی به افرادی گفته میشود که در سطحی عمیق تر در زندگیمان با آنها ارتباط داریم و معمولاً در سطوح بالاتر جهان آفرینش درگروه روحی ما بوده اند. زمانیکه جفت روحیتان را ملاقات میکنید، آنها را بهترین دوستی خواهید دانست که تا به حال میشناخته اید. شما میتوانید که هر چیزی را با جفت روحیتان بدون پرده، به اشتراک بگذارید و از هر رازی برای او سخن بگویید.

از لحاظ معنوی، جفتهای روحی نقش بزرگی در پیشرفت شما ایفا میکنند. شما حتی میتوانید در طول زندگی چند جفت روحی داشته باشید.

دلیلی که جفتهای روحی همدیگر را ملاقات میکنند، قانون کارماست. این ارتباطات برای رشد ما بوجود می آیند تا با یادگیری درسهای مهم در طول زندگی، بتوانیم روابط کارمایی که در طول زندگی های گذشته ما را با جفت روحیمان پیوند زده را به تعادل برسانیم. ما تا زمانیکه انرژی هایمان به تعادل برسند همزمان با جفتهای روحی خود،  بارها تناسخ میکنیم و به زمین می آییم.

مدل های گوناگونی از جفت روحی وجود دارند که در زیر آورده ایم:

دوستان روحی

ما با دوستان روحی خود عمیق ترین رویاها، ارزشها و احساساتمان را به اشتراک میگذاریم. این دسته معمول ترین نوع جفت روحی میباشند.

معلمان روحی

همینطور که از اسمش هم پیداست، معلمان روحی برای دادن درسی مهم به ما می آیند. معلمان روحی اغلب در قالب عشق و معشوق، دوستان، اعضای خانواده و حتی دشمنان پدیدار میگردند.

همراهان روحی

این دسته از جفت های روحی، ترکیبی از دوست و معلم روح میباشند. در واقع همراهان روحی، بیشترین مشخصات جفت روحی را دارند. آنها عمیقاً ما را میفهمند، دوست میدارند و به ما توجه ویژه دارند. شما در این رابطه هارمونی شگفت انگیزی را تجربه خواهید کرد.



نیمه گمشده Twin Flame

همه ما تنها یک نیمه گمشده داریم. گفته شده که در ابتدای خلقت، هر کدام از روح ها به دو نیمه زنانه و مردانه (یین و یانگ) تقسیم شدند و راه خودشان را برای رشد و تجربه در جهان های پایین تر پیش گرفتند. هر کدام از نیمه ها قبل از ملاقات با نیمه گمشده خود در یک زندگی، بارها و بارها تناسخ پیدا کرده و با جفت های روحی زیادی ملاقات میکند تا کارمای خود را به تعادل برساند. معمولاً نیمه ها همزمان با هم تناسخ پیدا نمیکنند. بلکه یکی تناسخ پیدا کرده و دیگری درسطوح بالاتر میماند و نیمه خود را یاری میکند. در نهایت وقتی دو نیمه به رشد و تعادل کافی رسیدند، با هم تناسخ میکنند و دوباره به هم میرسند و یکی میشوند. معمولاً این یکی شدن، در زندگی های آخر افراد رخ خواهد داد تا بتوانند که این روند را در نهایت با هم کامل کنند.

نیمه گمشده ما ، آینه ی ماست. آنها هرنوع ضعف، قدرت و سایه های ما را به ما نشان میدهند و بهترین نسخه از ما را بیرون خواهند کشید.

لازم به ذکر است که هر نیمه خودش یک روح کامل است و نه نیمه. وظیفه ی نیمه های گمشده اتحاد و یکی شدن بیشتر با هم، به تعادل رساندن نیمه های زنانه و مردانه، و البته روشنیده شدن قبل از اتحاد دوباره باهم میباشد. در واقع میشود گفت که تمام روابط دیگر ما در زندگی، تمرینی برای رابطه نهایی ما با نیمه گمشده مان است. هدف نیمه های گمشده، کمک به کل دنیا و هستی است.

نشانه ها

در هر مرحله از رشد و معنویت که قرار دارید، آگاه بودن به افرادی که با آنها زندگی کرده یا ملاقات میکنید؛ میتواند مفید باشد. در اینجا برخی نشانه های مهم از ملاقات با جفت روحی و یا نیمه گمشده تان را آورده ایم که میتوانند در مواردی با هم مشترک باشند.


۹ نشانه از اینکه در رابطه عاطفی درست هستیم


نشانه ها و حقایق بیشتر از جفت روحی

1- بهترین دوستان شما هستند.

2-شما را کامل نمیکنند ولی به رشد شما کمک زیادی کرده و شما را با چالش های کارمایی و تصفیه کارما روبرو میکنند.

3-برای شما بسیار مانوس و آشنا هستند، گویی قبلاً آنها را ملاقات کرده و می شناخته اید.

4-معمولاً شما را حتی بهتر از خودتان می شناسند.

5-معمولاً عقاید، باورها و رویاهای مشترکی با هم دارید.

6-همدیگر را بلاشرط دوست می دارید و هرگز دعواهای سخت و طولانی نخواهید داشت.

7-میتوانند عشق، دوست ویا اعضای خانواده شما باشند مثل مادر و قرار نیست همیشه رابطه ای رمانتیک وجود داشته باشد.

8-میتوانند از هر دو جنسیت باشند(نه لزوماً جنس مخالفتان)

9-قرار نیست که رابطه تان با آنها برای همیشه باشد. جفتهای روحی برای دادن درسی به هم و رشد یکدیگر ملاقات میکنند و شاید بعد از گرفتن آن درس بخصوص، رابطه هم تمام شود.

10-رابطه تله پاتیک قوی در این رابطه وجود دارد.

11-به شما کمک میکنند تا بهتر و بهتر شوید.

87cb18e760a72e4c62598dffb0ee2709--together-forever-real-love

نشانه ها و حقایق بیشتر از نیمه گمشده

1-هنگام ملاقات او، حس آشنایی عجیب و پرقدرتی دارید.

2-احساس آرامش عجیبی در کنارش پیدا میکنید و بخصوص زمانی که او را در آغوش میگیرید، میدانید که خودش است!

3- حس میکنید که این فرد قرار است نقش مهمی را در زندگیتان ایفا کند.

4-با او میتوانید خود واقعی تان باشید.

5-یین و یانگ یکدیگر هستید. بعبارتی همدیگر را کامل میکنید. نیمه تاریک شما با نیمه روشن او به تعادل میرسد و برعکس.

6-بهترینِ آنچه هستید را از یکدیگر میسازید.

7-در رابطه با او در آزادی کامل به سر میبرید.

8-حس میکنید که انگار تمام عمر منتظر آمدن چنین فردی بوده اید.

9-ورای شباهت های سطحی، شما آینه ی یکدیگرید و نقاط ضعف و قوت، ترس ها و سایه های هم را برای یکدیگر روشن میکنید.

10-یکی از شما ممکن است که از لحاظ معنوی از دیگری قوی تر باشد.

11-رابطه تان چندگانه است. بعبارتی نیمه گمشده شما همزمان برایتان خانواده، دوست، خویشاوند، معلم و عشق میباشد.

12-نیمه گمشده سعی نمیکند شما را تغییر دهد.

13-درباره هرچیزی با هم صداقت تمام دارید و میتوانید درباره هر چیزی حتی کل زندگیتان با او حرف بزنید.

14-حس میکنید که برای هدف والاتری به هم رسیده اید.

15-عشقتان به هم بلاشرط است. ممکن است در رسیدن به هم با موانع زیادی مانند فاصله، اختلاف سنی و غیره روبرو شوید ولی عشق، همیشه شما را در کنار هم نگه میدارد. پس حتی اگر برای مدتی از هم دور بیفتید، دوباره با عشقی بیشتربه هم برمیگردید.

16-در رابطه تان هیچ نگرانی، شک و یا ترس از دست دادنی وجود ندارد.

17-میتوانید فکرهای هم را بخوانید و رابطه تله پاتیک قوی با او دارید.

18-در مرحله روشنیدگی و آگاهی معنوی قرار دارید.

19-نیمه های گمشده معمولاً از لحاظ فیزیکی از هم دورند یا ممکن است در اوایل رابطه موانعی بر ملاقات آنها وجود داشته باشد.

20-شما قبلاً خوابهایی از نیمه گمشده تان را دیده اید و حضور او را قبل از ملاقات فیزیکی تان حس کرده اید.

نکته مهم اینکه خیلی از ما بدلیل تجربه شکست های عاطفی و تاثیرپذیری از افکار و باورهای منفی و نادرست در مورد عشق، راه ورود عشق را آگاهانه و یا ناآگاهانه به قلب و زندگی خود می بندیم و ممکن است در جذب عشق حقیقی مان موانع و مشکلاتی ایجاد کنیم. برای رهایی از این گونه موانع و باورها، برای افزایش ظرفیت پذیرش تان و هماهنگ کردن فرکانس های انرژی خود با عشق حقیقی تان، بسته ویژه جذب عشق حقیقی راستمرد را پیشنهاد میکنیم.

در آخر باید بگویم که برای پیدا کردن و رسیدن به جفت روحی و نیمه گمشده تان، به خود استرس راه ندهید. تنها باید پذیرا باشید، ارتعاشات خود را بالا نگه دارید و بگذارید که هستی و خود برترتان، شما را به سمت روحهایی که میتوانند باعث رشد و تعادلتان شوند هدایت کنند.

برگرفته از منابع زیر:

psychicsuniverse.com

foreverconscious.com

lonerwolf.com

twinflamesoulmates.com

twinflameconnection.com

signalriver.com

نوشته‌های مشابه

89 دیدگاه

  1. سلام خیلی مطلب جالب و مفیدی بود فقط اینکه کسانی که ازدواج کردند یعنی با نیمه گمشده خود ازدواج کردند یا جفت روحی ؟ منظورم این هست یعنی هر کسی ازدواج میکنه با نیمه گمشده ازدواج میکنه یا خیر؟

  2. سلام و درود!
    این یک انتقاد است!!!
    از لحاظ منطقی، فلسفی(چیستی و چرایی در افرینش) و مکاشفات در حالت روحانی یا بیداری روحی ک در همین سایت با یاری مدیران محترم ، به بهترین شکل بیان شده است:
    در مورد “هبوط و حدوث” داشتن “روح” هیچ جای صحبتی نیست که روح از عالمی دیگر انتقال یافته ، ولی در مورد “تناسخ” هیچ منطق و فلسفه ای ،نمی پذیرد که یک “روح” را خدا طوری افریده باشد که قابلیت چند زندگی را دارا باشد!!!
    البته صحبتی در مورد “قدرت و عظمت در جلال” خداوند در مورد “انتقالات روح(هبوط و حدوث)” بین عوالم نیست چون او قادر مطلق است!!!
    پس این “قادر مطلق” توانایی در دادن “یک روح به یک کالبد” را دارد و هر روحی جوابگوی کالبد تسخیری خود میباشد!!!
    ***گویی که با نام تناسخ و این چنین عنوان کردن اینکه هیچ روحی در “عالم بالا” پاسخگوی رفتار و افکار خود نیست، میخواهیم “جهنم و بهشت خدا” را زیر سوال ببریم!!!
    و در نهایت هدف از افرینش را فقط تکامل و تناسخ ارواح بیان می کنیم، این یک خطاست! که اینگونه قدرت و اقتدار خداوند و هدف از افرینش را زیر سوال ببریم ، من از خداوندگاری صحبت میکنم که آفریننده و خالق “کارمای کشاورزی”ست و هر روح و کالبدی بصورت مادی و ماورایی جوابگوی اعمال و رفتار خویش است و نه هیچ کس دیگر!!!
    ***در ثانی” تناسخ” حتی “عدالت خداوند” را زیر سوال برده است.

    1. دوست عزیزم علی اقا
      متصورم این جنگ فرسایشی بین جنبه هایی از فلسفه و منطق با ایمان به چند هزاره می کشد و هریک با استدلال خویش می خواهد دیگری را از میدان بیرون کند این تنگ نظری در اندیشه و یا ایمان هیچ سود و فایده ای جز خلق خدایان زمینی نداشته است.
      خلاصه بگویم جنگی در کار نیست فلسفه و منطق, عقلایی است در حالیکه صحبت از خدا, ایمانی است و باور به چیزی حتا اگر منطقی نباشد. بنابراین صحبت از فلسفه مسیحیت یا… از شروع یعنی نامگذاری, با تضاد و ناهمگونی (عقل و دل) روبروست.
      منهم با دیدگاه شما که خدا قادر متعال است هماهنگم پس چیزی در عالم نیست که در چارچوب خلقت ایشان نباشد پس هیچ چیزی بد یا خوب ندارد زیرا هرچه هست در کادر اوست پس جنگ, شکنجه, کشتن, تجاوز, ویرانی و… از افرینش های اوست و اگر در توانایی انجام یشری مانند من (نه دشمنان خودساخته ام) قرار گیرد عین عدالت است…؟؟؟
      چندین سال پیش فیلمی دیدم با نام “مارمولک” بدون دفاعی از تهیه کننده, کارگردان و نویسنده و… یک تم محوری داشت که مداوم تکرار میشد توجه به فرمایید : “راههای رسیدن به خدا به اندازه افراد روی زمین است” باور بفرمایید اینست تفاوت واقعی هر شخصی, با من یا شما. تفاوت یا سوتفاهمات از انجا شروع می شود که من یک وکالت بلاعزل از خدا گرفته ام تا همه را به شیوه پرستش خودم دعوت نمایم انها هم ازادند به شرطی که پشت فرمانهای من بایستند در غبر اینصورت باید تنبیه شوند با مرگ و شکنجه… حالا تعداد انها هرچقدر هم که باشد. ایمان که جای دموکراسی نیست (عرض نمیکنم شما چنین می فرمایید یا عقیده ای دارید) لاجرم اگر قدرت یابیم به چنین حکمتی می رسیم که جنابی می فرمایند “قدرت و عدالت دو اصل متضاد هستند”.
      تصور بفرمایید که کودکی در سرزمینی متولد میشود که غرق ظلم و فساد و نابرابری طبقاتی است از مادری که چاره ای جز روسپی گری برایش نگذاشته اند و از هشت سالگی بهش تجاوز شده, و الوده به ویروس “ایدز” بدنیا می اید و در هیجده سالگی کشته می شود او چرا باید پاسخگو خالق اصلی باشد مگر چیزی هست که تحت خلقت ان یگانه نباشد؟ اینجا عدالت اسیبی نمی خورد؟ نباید شاکی اصلی او باشد؟؟؟
      هنگامی که به کنترل و قضاوت چیزی یا کسی مشغول نباشیم و از روی خرد و اگاهی به اطراف نگاهی بیاندازیم همه انچه هست و وجود دارد… “باید باشد.” زشتی و زیبایی, بدی و خوبی, ازدیدگاه و نگرش سنتی منست و اگر در قدرت هستم و ظلم می کنم حاوی یک پیام تاریخی ام که عهد من به سر رسیده است. من پایان دوره ای عتیقه ام. هر چیزی در اطراف ما حاوی پیامی است و اگر من متوجه نمی شوم دلیل بر عدم انها نیست.
      این چنین می شود که چیزی در اینطرف زمین گناه شمرده می شود و در دیگر سو ثواب. حالا من به کدامین بهشت می روم و یا جهنمی؟ و بخصوص بر مبنای چه گناهی؟ این باید و نبایدها از چه خدائیست؟
      شما را شخصی فرهیخته میدانم و برای همین جوابم طولانی شد شما که به کارمای کشاورزی اشاره فرمودید همه اش یعنی سرشت و سرنوشت (سر+نوشت) و عمل. خلاصه اینکه پاسخ همه پرسشها, درون خود ماست بیهوده به دنبال جواب در دگرانیم. دوستدار شما هستم و ممنون.

        1. اگر میشد خدارو توی خروارها کتاب پیدا کرد حتما کسانی مثل صادق هدایت یا کامو پیدا میکردند فرقی نداره چه بگی نیست چه بگی هست ولی فقط یه راه برای رسیدت بهش وجود داره جفتش دقیقا عین گمراهی هست….
          تجربه ی من میگه اولین قانون زندگی تناقضه پس بجای وقت تلف کردن برای حل کردنش بهتره تجربش کنیم!!!

    2. سلام نظزمن باشما کاملا یکسانه دین بودایی که درباره تناسخ اینطوری گفته دین یکتاپرستان نیست خداوندخالق واحداست وکاملترین دین اسلام هستش ودرقرآن فرموده که انسان پس ازمرگش ازاعمالش میترسه ومیگه خدایامرابرگردان تا انجام دهم اعمال نیکی که ترک کرده بودم وخدامیفرماید:هرگزچنین بازگشتی نیست.
      امام رضا(ع)فرمودند:هرکس تناسخ راباورداشته باشدبه خداکافرگشته است.
      امام رضاکسی هستندکه مریضهای ناتوان ومعلولان زیادی روشفادادندومعجزه کردند وبرگزیده خود خداوندهستندولی ادیان اساطیری یونان وبودا اینگونه نیستند مابایدپیروعقایدیکتاپرستانه باشیم .
      من منکراین نیستم که درجهان معجزات زیادوعوامل غیبی جهان وجودداره وتناسخ شایدبرای کسانی که خداوندبرگزیده ایجادبشه امالزوماًبرای همه نیستش چون هرانسانی جایگاه خاصی داره درعالم وطبق این جایگاه محدودیتهای زیادی هم براش وجودداره ومثل انسانهای معمولی نیستش.کتاب مولانابیانگراین هستش.

  3. با تشکر فراوان. مقاله بوضوح کامل تفاوت میان جفت روحی و نیمه گمشده را بیان می کند. سرناسازگاری ما از جایی شروع می شود که همه چیز را با هم قاطی می کنیم واکثر مسائل از جایی اغاز می شود که دیگران را به اشتباه و بر اساس کشش های جنسی می بینیم و بر همین مبنا توقعات ما شکل می گیرد. به جای تحلیل نقش هر شخص در زندگیمان و اینکه شاید او راهنمایی در زندگی ماست که بدلایلی پیدا شده, رابطه خویش را بر اساس نیاز شروع و برمبنای ناز و کرشمه ادامه می دهیم در حالیکه شاید مبنای یافت اشخاصی در زندگی, کمک رسانی به بلوغ فکری دیررس ما باشد (بلوغ جنسی که در هر موجودی سر وقت پیدا می شود). در جامعه ای که پسران را بزرگ میکنیم که زندگی جنگ است و باید مدام بجنگی تا پیشروی کنی و دختران را برعکس با دادن عروسک و تربیت ناز و کرشمه تا عروسی, بزرگ می کنیم, تفکیک مراحل شناخت از زندگی مشکل می شود چه رسد به دریافت پیام هایی که برایش اموزش ندیده ایم. چنین است که چرخه جهل که از قرنهاست شروع شده, به گردش خود ادامه می دهد و هرگز جدی بدنبالش هم نیستیم تا از این چرخه بیرون بزنیم…

  4. سلام
    اره اره من کاملا موافقم
    واقعا حالتهاشو به دست اوردم دقیقا همینه هم برا خانوم هم برا اقا حتی در یک مهمانی شلوغ میتونی حضورشو حس کنی البته من از حالتهایه قلبم میفهمم تپشهایه نامنظم وتندو کند شدنش
    اینو بارها تس کردم ولی فک نمیکردم واقعی باشه
    اینقد که من دوست دارم باهم باشیم اون 1000 برابر دوست داره
    اونقدی که من موافقم اونم همینجور
    باورتون میشه تو هرمکانی که باشی خودش جذبت میشه یا شما بی دلیل به سمتش کشیده میشی
    حتی تو گردشها خیلی زیادی مواردی دیدم که تو دسته ورزشی که دوست دارم هست
    باور نمیکنین جاهایی هم شده که نبودشو حس کردم هرچی گشتم نبوده
    نزدیک بودن بهش احساسه ارامش امنیت کامل شدن سر ریز شدن از نشاط وانرژی
    وحتی بهترین شریاطه روحی من فک نمیکردم اینها واقعی باشن با خودم میگفتم شاید
    پیش میاد یا شامسیه
    ولی الان که اینو خوندم متوجه شدم نه واقعا سایته راستمرد مملوع از تجربه هایه حقیقی
    وکامل بی نقصه من موردهایه زیادی تو این سایت دیدم که جرات نکردم زیاد در موردشون نظر بدم چون انگار دقیقا داره در مورده 85 درصد من صحبت میشه
    خیلی خوشحالم وممنونم از شما بزرگواران که این سایتو کنترل واداره میکنین برا رشد من وامثاله من

    بی نظیرین

  5. با سلام و احترام
    مطلب بسیار عالی و مفید و کمی پیچیده
    واقعا احساس میکنم چطور میتونم با نیمه گمشده خودم ملاقات کنم، همیشه اول هر رابطه یه حس خوب هست که آدم فکر میکنه این شخص همون نیمه گمشده هست اما کمی که میگذره متوجه میشی اونطور که فکر میکردی نیست، من خودم به شخصه خیلی به این موضوع اعتقاد دارم که برای ازدواج و یکی شدن با شخصی که نیمه گمشده بهترین گزینه هست، خیلی راحت نیست ملاقات با نیمه گمشده البته این نظر من هست، و امیدوارم همه بتونن در کنار نیمه گمشده خودشون قرار بگیرن، لطفا اگه میشه در این موارد راهنمایی بیشتری بفرمایید.
    سپاس فراوان از همه آگاهی و اشتراک زیبا

دیدگاهتان را بنویسید