|

تفسیر معنای جمله “دیدن دنیا همانطور که هست”

همیشه در مکاتب باستانی و راز ورزانه از گشودن چشم ها و دیدن دنیا آن طور که هست، صحبت می شود. اما بسیاری از سالکان اغلب درک درستی از این گفته ندارند یا آن را با دیدن چیزهایی ماورایی مثل انرژی ها و… اشتباه می گیرند.
اما واقعا منظور از دیدن دنیا همان طور که هست چیست؟

همه ما در هنگام مشاهده ی دنیا یک عینک ذهنی به چشم داریم که حاصل آموزش، فرهنگ و شرطی سازی های بیشمار است. یعنی بجای اینکه رخدادها را همان طور که هستند ببینیم، آنها را از فیلتر ذهنی خود عبور می دهیم. در نتیجه، واقعیت برای ما همچون تصویری می شود که بر سطحی ناصاف بازتاب داده شده است؛ کج و معوج و پر از بزرگنمایی ها و کوچک نمایی های گمراه کننده. به همین دلیل است که از رفتار اشخاص برداشت های اشتباه می کنیم و در نتیجه واکنش های اشتباه از خود بروز می دهیم که  نهایتاً به ضررمان می شود.

دیدن دنیا بسادگی

منظور از دیدن دنیا همان طور که هست چیزی است که سهراب به زیبایی بیان کرده: “چشمها را باید شست, جور دیگر باید دید.” یعنی ذهنیات و پیش داوری ها را رها کنیم و بدون قضاوت و با حذف فیلتر ذهنی به پدیده ها بنگریم.

اما این کار دشوار است. ما از کودکی آموخته ایم که قضاوت کنیم. در خبرگزاری ها هنگامی که اتفاقی جدید رخ می دهد، معمولاً عنوان خبر این گونه است: “در فلان جا اتفاقی رخ داده، نظر شما چیست؟” و مخاطبان ناگزیر بدون اطلاعات کافی دست به قضاوت و پیش داوری می زنند.

راهکار چیست؟

برای اینکه از سطح شعار فراتر برویم و واقعاً این دیدگاه را رویه ی زندگی خود کنیم، نیاز به تمرین و تکرار و هشیاری بسیار است. اینکه به خودمان بگوییم نیازی  نیست که من در مورد همه چیز نظر بدهم؛ تنها می توانم شاهد باشم. و وقتی میل به قضاوت کردن در ما برانگیخته می شود لحظه ای، فقط لحظه ای، درنگ کنیم و ببینیم آیا واقعاً نیاز است که آن رخداد یا رفتار را از فیلتر ذهنی خود عبور دهیم یا می توانیم به سادگی آن پدیده را فقط مشاهده کنیم؟

این تمرین به ما وضوح ذهنی و درک بهتری از پدیده های جهان می دهد و به میزان قابل توجهی از آشفتگی ذهنی مان می کاهد.

این است معنای دیدن دنیا همان طور که هست.

نوشته‌های مشابه

25 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید