بیداری روحی چیست و چطور می توان با آن کنار آمد؟

front-view-of-displeased-young-woman-against-white-wall-570393849-5751f79e3df78c9b46616ad2

بیداری معنوی فرآیندی نیست که به راحتی بتوان آن را طی کرد. تصور کنید مدت زیادی در یک اتاق تاریک گیر افتاده اید. چشمانتان را در این اتاق تاریک میببندید و وقتی که دوباره می خواهید چشمانتان را باز کنید با یک اتاق مملو از نور مواجه میشوید. ابتدا قادر نخواهید بود که چشمانتان را به طور کامل باز کنید. چشم شما به تاریکی اتاق عادت کرده و اکنون نور زیادی که در اتاق وجود دارد، چشمتان را اذیت می کند. در نهایت مجبور می شوید دوباره چشمان خود را ببندید. پس از آنکه چشمانتان را می بندید، اتاق دوباره تاریک می شود. اما این بار شما روشنایی را حتی با چشمان بسته هم احساس میکنید. در میان تاریکی اتاق، چیزی جز نوری که پشت پلکتان باقی مانده نمی یابید.

بنابراین تصمیم می گیرید که دوباره با نور مواجه شوید تا چیزهای بیشتری ببینید. تصمیم خود را می گیرید و درد چشمانتان را به جان می خرید. هنگامی که برای رویارویی دوباره با دردها و نور آماده باشید، چشمانتان را مجددا باز خواهید کرد. در ابتدا ممکن است همه چیز میان نور تار به نظر برسد. اما هنگامی که چشمانتان به نور علاقه نشان داد، بتدریج با آن خو می گیرد. آنگاه قادر به دیدن تمام آن چیزی خواهید بود که در تاریکی نمی دیدید. حالا دیگر شما می دانید که گشودن چشمانتان بر روی روشنایی چه احساسی دارد. 

بیداری معنوی دقیقا بهمین شکل است. عین همین اتفاق هنگامی رخ می دهد که شما از سطح کنونی انرژی و آگاهی تان، به ارتعاشی بالاتر صعود می کنید. در حین پروسه ی بیداری معنوی، چیزهای زیادی وجود دارد که فکر و قلب شما را مشغول خود می کند. نبرد عظیمی بین دو عالم معنوی و مادی درون شما، به وقوع می پیوندد.


مقاله مرتبط: ۵ گام تا بیداری روحی


به همین دلیل به شما سفارش می کنم برای اینکه بتوانید از پس “بیداری معنوی” برآیید، توصیه های زیر را مطالعه کنید:

۱_آرام باشید و خودتان را جمع و جور کنید.

شما اکنون در حال مشاهده ی تجربه های جدید زندگی هستید. شما با خودتان فکر می کنید که چرا من تمام این مدت کور بودم؟ درک شما از طبیعت و ماهیت زندگی تا حد بسیار زیادی تغییر کرده است. بنظرتان هر چقدر که تا اینجا تلاش کرده اید بیهوده بوده و چیزهای مهم و واقعی هستی از نگاه شما پنهان بوده است. اهدافی که تا اینجای زندگی داشتید بنظر پوچ می رسند. کارهایی که تا اکنون انجام می دادید، برنامه ها و امور روزمره تان همگی از چشمتان می افتند. تمام عادت ها و باورها و ارزش های پیشین احتمالا دیگر اهمیتی ندارند. حتی شاید ارتباطتان با بسیاری از نزدیکانتان دیگر برای شما ارزشمند نباشد.

در نهایت، جمع شدن همه ی این چیز ها بر روی هم باعث می شود تا غمگین و اندوهناک شوید. ممکن است بسیار با خودتان و اطرافیانتان درگیر شوید و بی قرار، آشفته و بهم ریخته شوید. راهکار این است که آرامش خود را حفظ کنید. قوی باشید و اجازه ندهید ضعف بر شما غلبه کند. اینکه در چنین مسیری قرار گرفته اید، حتما دلیل و علتی داشته است. پس نگذارید آشفتگی ها شما را از پا درآورند. بهتر است  به دنبال کسانی بگردید که تجربه مشابهی داشته اند. با بیداران معنوی، اساتید معنوی، شاگردان مسیر درون و افرادی که تجارب درونی عمیق داشته اند ارتباط بگیرید و صحبت کنید. کتاب ها و مقالات نوشته شده در این زمینه را مطالعه کنید و بدانید که شما تنها نیستید.


۲_با افسردگی مبارزه کنید

آنچه که اکنون مشاهده می کنید، واقعی است. بیداری معنوی موجب می شود تا نسبت به گذشته حساسیت بیشتری پیدا کنید. بیداری معنوی احساسات آدمی را بسیار قوی می کند و ازین پس شما قدرید احساسات دیگران را هم درک کنید. هر انرژی که از اطراف جسم یا ذهن شما عبور کند، شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. از آنجایی که امروزه دنیا به زیبایی سابق نیست، احتمال دریافت دائم سیگنال های منفی برایتان بسیار بالاست.

این ها ممکن است باعث ایجاد افسردگی و اضطراب در شما، شود. بدانید که غم در این دنیا بسیار است و شما بایستی به عنوان کسی که با نور ملاقات کرده، حامل پیام شادی برای آدمیان باشید نه غم و ناراحتی بیشتر. اگر کسی ناراحت است و شما نمی توانید اقدامی برای رفع ناراحتی او انجام دهید، نباید افسرده شوید. چشمانتان را به روی زیبایی ها بگشایید. این تجربه را از افرادی که مسیری مشابه شما را طی کرده اند داشته باشید: “خود را برای عبور کردن از بدبختی های دنیا مقصر یا گناهکار ندانید. در راه غم و غصه خوردن برای بیچارگی ها، هیچ چیز وجود ندارد. تنها نور خود را گم خواهید کرد و دیو افسردگی شما را از پای درخواهد آورد.”

این یک حقیقت است که بیداری معنوی شما را به یک انسان شوخ و دائما خوشحال تبدیل نخواهد کرد. چراکه در کنار نور، شما ماهیت تاریکی را نیز درک خواهید کرد. اما فراموش نکنید که شما این اختیار و توان را دارید که هر چند سخت اما احوال خود و دنیایتان را خوب و زیبا کنید.


هم اکنون بخوانید: “آیا شما میتوانید درد ها و احساسات دیگر انسان ها را احساس کنید؟


۲-آب زیاد بنوشید.

بیداری معنوی در تغذیه و خواب و خوراک شما اثر خواهد گذاشت. ممکن است برای مدتی کم خوراک و منزوی شوید. یا بعد از مدتی گیاهخوار شوید یا به مواد غذایی ارگانیک رو آورید. در هر صورت و هر حال و روزی آب زیاد بنوشیدآب سیگنال های عصبی را هدایت می کند و مغز انسان با ارسال این سیگنال ها است که وظیفه ی خود را انجام می دهد.

مصرف زیاد آب در روز نه تنها تشنگی و کسالت شما را برطرف می کند، بلکه می تواند کارهای بسیار زیادی دیگری را در یک شخص معنوی به انجام برساند. مصرف آب تغییر ارتعاشات انرژی در کالبد اثیری شما را تنظیم می کند و عملکرد تمرکز ذهنتان را بهبود می بخشد. همچنین می تواند به گردش بهتر انرژی در چاکراهایتان منجر شود.


هم اکنون بخوانید: “پاکسازی ۴۰ روزه آب – به همراه نشانه های پاکسازی ودستورالعمل کاربردی(+کتاب پیشنهادی)


۴_محیط اطراف خود را پاکسازی کنید.

پاکسازی یکی از اصول اولیه و بسیار مهم در معنویت است. با اینحال بسیاری از افرادی که دچار بیداری معنوی می شوند، با آن بیگانه هستند. در طول فرآیند بیداری معنوی آسیب پذیری شما افزایش می یابد. شما انرژی بیشتری را نسبت به قبل جذب می کنید. همانطور که گفتیم دنیا مثل سابق مکان زیبایی نیست و انرژی های منفی بسیاری از اعمال ناپسند انسان ها ساطع می شود. از طرفی انرژی های منفی می تواند از طریق موجودات دیگر نیز به ما اصابت کند.

باید بدانید که محیط ناپاکیزه و غیربهداشتی نیز نه تنها باعث ایجاد میکروب می شود بلکه می تواند انرژی منفی را هم به خودش جذب کند. بهترین کاری که می توانید برای دفع انرژی منفی محیط انجام دهید، پاکیزه نگه داشتن اطرافتان است. خانه و محل کار خود را تمیز نگه دارید. حمام کنید. لباس های خوب بپوشید. در آخر هر کاری را که می تواند انرژی مثبت را برایتان به ارمغان آورد انجام دهید. 


هم اکنون جامع ترین بسته دفع انرژی های منفی از راستمرد را دریافت کنید:


۵_تغییرات را بپذیرید.

بیداری معنوی تغییرات زیادی را در زندگی شما ایجاد می کند. همانطور که گفتیم دنیا برای شما رنگ دیگری پیدا می کند. ممکن است هر تغییری در دنیای بیرون و یا در نگرش و اعتقاداتتان بوجود بیاید. به هیچ چیزی از گذشته نچسبید. نه به اعتقادات پیشین چنگ بزنید و نه به کار و علایق و اهداف اسبقتان. پذیرش این تغییرات نه تنها زندگی شما را راحت تر می کنند بلکه فواید بسیاری هم برای فرآیند بیداری معنوی در بردارند.

اگر در برابر تغییرات مقاومت نکنید، آنها نمی توانند به شما آسیبی وارد کنند. کافی ست تحمل خود را بالا ببرید و اجازه بدهید آنچه که باید اتفاق بیوفتد. هر چه با این سطح از انرژی جدید، راحت تر باشید، چیزهای مختلف، آسان تر برای شما به ارمغان می آیند.


پس از مطالعه موارد بالا، موارد زیر را نیز بخوانید. در فرآیند بیداری معنوی باید از این موارد اجتناب کنید:

۱-مکان هایی که باعث ناراحتی و بی قراری شما می شود.

۲- افراد منفی نگر یا غمگین که باعث ناراحتی شما می شوند.

۳-مشروبات الکلی

۴-مواد شیمیایی

۵-بی خوابی در طول شب


هم اکنون دریافت کنید: “فایل صوتی سابلیمینال رفع بی خوابی- ۲۱۰ امتیاز


۶-جمع های بی فایده و بی ارزش (دورهمی های نامناسب)


اگر دچار فرآیند بیداری معنوی شده اید باز هم می گویم که فراموش نکنید شما در این راه تنها نیستید. سختی های بیشتر، باید انسان پخته تر و قدرتمندتری از شما بسازند نه یک فرد ضعیف و تسلیم شده. جنگجوی درون خود را بیدار کنید و در نهایت از آزمون خود سربلند بیرون خواهید آمد.


هدف ما از آمدن به این زندگی چیست؟
اگر بیداری مسیر فهمیدن حقیقت است، پس چرا همه بیدار نمی شوند؟
چرا بعضی از ما از مسیر بیداری خارج می شویم؟
براستی چرا ما از بیداری و قدم گذاشتن در راه حقیقی مان، خودداری میکنیم؟

هدف راستین آفرینش انسان و جهان هستی چیست؟_قسمت آخر : چرا ما از بیداری خودداری می کنیم؟

 


منبع: http://www.spiritualunite.com/articles/how-to-cope-with-spiritual-awakening/

نوشته‌های مشابه

15 دیدگاه

  1. با سپاس. تصور می کنم پیش فرض یا حتا فونداسیون مطلب وارونه است. نور سبب می شود هر چیزی به چشم آید آگاهی معنوی هنگامی است که با اگاهی و رنج گاه مصیبت بار قادر به دیدن در تاریکی شوید و قادر باشید مسیر پرسشهایی که مطرح شده است را بیابید و در این مسیر استمرار داشته باشید.
    ما (با استدلال مطلب بالا هم ) کور به دنیا می اییم و کاملا با آن خو داریم و کور بودن مثل داشتن بینی کاملا برای ما طبیعی است گشودن چشم با کنترل افسردگی و آب زیاد خوردن و… بدست نمی آید و چنین نتیجه گیری هایی, وارد کردن بعضی از انسانها به بیابانی است که بعد از گذشت چندی, بدون نتیجه گیری, به دنبال فرار از معنویت فقط می گریزد زیرا آدرس اشتباه است.
    انسان برده بی چون و چرای عادتهای خویش و عاداتی است که به ارث برده است مانند نابینایی فرهنگی و نا بهنجاریهایی بوجود امده یا موجود, که انسان را با رنج از استمرار این بدبختی های اغلب خود خواسته, وادار می سازد بدنیال تغییرات باشد…
    تغییر هم درد اور است ولی دردی که شیرینی برد به همراه دارد حتا با توجه به تجربیات فراوان و متفاوتی که شاید باشد…

دیدگاهتان را بنویسید