متنی که با خواندنش، رضایتتان از زندگی چند برابر خواهد شد
دیشب داشتم کتابی به نام راهنمای یک زندگی خوب میخواندم. چیزی که مرا تحت تأثیر قرار داد، بخشی از کتاب تحت عنوان “برای هر چیزی آخرین باری وجود دارد“ بود. در این بخش توضیح داده شده که بعضی وقتها ما این آخرین بار را از قبل میدانیم و بعضی وقتها نه.
مثلاً وقتی میخواهید از معشوق خود جدا شوید، چرا که او ناگزیر است به جایی خیلی دور سفر کند، یا مثلاً رستوران مورد علاقهتان دارد بسته میشود و شما برای آخرین بار آنجا غذا میخورید. آن آخرین بوسهی خداحافظی و این آخرین غذا چیزی خواهد بود که تا آخر عمر در خاطره شما خواهد ماند. اما بهراستی چرا چنین است؟
علتش در اصل خوگیری با لذتهاست. محققان روانشناس در یک تحقیق جالب بروی کسانی که جایزههای میلیون دلاری را در لاتاری برنده میشدند، فهمیدند که این افراد پس از گذراندن شادی و هیجان ناشی از برنده شدن در لاتاری به سطح معمول شادی خود برمیگشتند. در ابتدا محققان از مشاهده چنین رفتاری شگفت زده شدند چون طبیعتاً کسی که خیلی پولدار شده باید خیلی هم خوشحالتر باشد. سپس با بررسی بیشتر مشخص شد انسانها به همه چیز عادت میکنند و بعد از عادت به چیزی آن را مسلم فرض میکنند و دیگر قدرش را نمیدانند. به همین خاطر مثل خوابزدههایی که هیچ حس و تعقلی ندارند روزگار میگذرانند. خیلی از ما به بعضی از اهدافی که در گذشته برایمان رؤیایی بوده است، دستیافتهایم اما امروز طوری رفتار میکنیم انگار اصلاً آن چیزها رخ ندادهاند و به دنبال اهداف بزرگتری هستیم. علت این موضوع همانطور که گفته شد اصل خوگیری یا عادت به لذت [1] هاست.
این خوگیری به لذتها را فقط دو چیز میتواند از بین ببرد: یک، حادثهای که جان فرد را تهدید کند. مثلاً در حادثه اخیر پلاسکو آتشنشانهایی که از مرگ حتمی نجاتیافته بودند با شادی غیرقابل وصفی همسر و فرزندان خود را در آغوشش میکشیدند و میبوسیدند چرا که خطر مرگ زنگار عادت را از جلوی چشمهای آنها پاککرده بود. البته متأسفانه این روش برای همه کاربرد ندارد. چرا که اولاً رخداد حادثه در دست ما نیست، بعد هم حادثهای که فرد را بیدار میکند، به سادگی میتواند جان او را نیز بگیرد. راه دوم که انتخابش با خود ماست، تجسم منفی است. در این راه فرد تجسم میکندد که چیزهایی که برایش خیلی عزیزند را از دست داده است. در بسیاری از مکاتب خودشناسی نیز توصیهشده که همیشه بر از دست دادن چیزهایی که دوستشان داریم و گذرا بودن همهچیز مراقبه کنیم. این کار علاوه بر اینکه باعث میشود واقعیتها را راحتتر بپذیریم، چشمهای ما را بروی نعمات و فرصتهایی که داریم بازتر میکند. به این شکل، دیگر معشوقمان یا خانواده یا شغل یا سلامتیمان را مسلم فرض نمیکنیم و از لحظه لحظه بودن با آنها استفاده میبریم.
در پایان به خاطر داشته باشید برای هر چیز آخرین باری وجود دارد. یکبار برای آخرین بار غذا خواهید خورد، برای آخرین بار دندانهایتان را مسواک خواهید زد. برای آخرین بار کسی که دوستش دارید را در آغوشش خواهید گرفت و یکبار لبخند خواهید زد بدون اینکه بدانید این آخرین باری است که این کار را میکنید و بالاخره یکبار آخرین نفستان را خواهید کشید. پس تا میتوانید از زندگیتان لذت ببرید و هیچچیز را مسلم و بدیهی فرض نکنید، چرا که پایه این دنیا بر تغییر است!
الهام گرفته از کتاب:
A Guide to the Good Life: The Ancient Art of Stoic Joy by william b. Irvine
_____________________________________________________
[1]Hedonic adaptation
ای کاش با آینده نگری راهی بود که آخرین های بد به آخرین های عالی یا حتی شروعی بهتر تبدیل میشد
ما هم با خوندن مطلب شما تحت تاثیر قرار گرفتیم
منم این روش به کار میگرفتم
مرسی
چه توصیه جالبی
بله واقعا ما هر نعمتی که به دست میاریم بعد از مدتی متوجهش نیستیم
تازه ایراد هم میگیریم که چرا ال و بل نیست
موقع خوندن این مطلب کاملا چند تا مثال از خودم پیش چشمم بود
ممنونم از شما
پست جالبی بود
ممنون
قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتارآید.
درواقع این متن نهایتا خواسته تجسم گرفتاری مصیبت قدر عافیت را بدانیم . ولی به نظرم مفیدتر است کنار این تجسم می توانید نعمتهایی که خدا بهت داده بهتر شکر کنی وقدردان باشی ، شکر نعمت هم نعمتت افزون کند.
ممنون استاد
زیبا و تاثیر گذار بود زمانی که به مرحله ای از رشد و بیداری برسیم که قانون زندگی را درک کنیم
دیگه حوادث و هیجان ها زیاد تاثیری روی ما نداره
چون می دونیم فقط مسافرانی هستیم در حال عبور و کسب تجربه
از دوستانی که نطرات خود را به اشتراک می گذارند همچنین دوست ارزشمند جناب رایت بسیار ممنونم. متصورم همه ادمها برده عاداتشان هستند و برای همین, انسانهای که خارج از قواعد مرسوم عمل درست و بجایی انجام می دهند گاه مسیر تاریخ را بنوعی عوض کرده و در روایت تاریخ, ماندگار ابدی (بسته به نوع اکتشاف یا اختراعشان یا نبوغشان یا…) می شوند وابستگی و عادت همچنین مقاومت در مقابل هرچیزی که این روال را برهم زند از خلقیات شخصیتی انسان است. شروع و پایان در ذات هر پدیده ای موجود است مانند تولد- کودکی- جوانی- میانسالی- کهنسالی و مرگ… ذهن به صورت عجیبی از این تصور فرار می کند و شاهد ان انسانهایی هستند که با ارایش تا… حتا جراحی, حجابی بر واقعیات بپوشانند. از هر چیزی که فرار می کنید یا واقعیت ان را نپذیرید درد و رنج اغاز میشود و ادامه تا… هر اغازی یک پایان دارد و با هر پایان تولدی تازه می روید. برای قدردانی از داشته هایتان نیازی نیست منفی فکر کنید اوردگاه منفی=منفی است. تصور کنید که داشته هایتان گلدان محبوبتان است که نیاز به توجه, اب, افتاب, … و رسیدگی دارد