چرا باید کنجکاوی خود را دنبال کنید؟

با توجه به شغل و شیوه ی زندگی، مردم برای دنبال کردن اشتیاق تان، پند و اندرزی را به شما ارائه می دهند. ممکن است حرف مردم قابل اطمینان باشد، اما چه اتفاقی می افتد اگر ندانید که شور و اشتیاق درونی خودتان به سمت و سوی چیست؟ مردم همیشه از من سوال می پرسند که چگونه باید کنجکاوی و اشتیاق شان را پیدا کنند و همیشه هم برای من پاسخ به این سوال سخت بوده است تا زمانی که صحبتی را با الیزابت گیلبرت آغاز کردم.

ممکن است او را به عنوان نویسنده بهترین کتاب نیویورک تایمز به نام (بخور، عبادت کن، عشق بورز) بشناسید که از روی کتابش فیلمی هم ساخته شد. آنچه که ممکن است از آن اطلاعی نداشته باشید، دیدگاه او در پیروی از اشتیاق و کنجکاوی است و بسیار متفاوت از آن چیزی است که شما تا به حال شنیده اید:

الیزابت از وقتی ۶ سالش بود می دانست که می خواهد یک نویسنده شود. او تمرکزش را بر روی چیزی که می خواست قرار داد و هرگز انتظار نداشت که کتابش اینگونه گل کند. تمرکز او هیچ گاه بر روی بازخورد مخاطبین قرار نداشت. اما همیشه خودش را بهترین نوع یک نویسنده تصور می کرد. با موفقیتش در کتابی که منتشر کرد، درها برای او باز شد و در نهایت توسط اپرا وینفری دعوت شد تا در تور super soul یا همان روح برتر، به عنوان سخنران، حضور داشته باشد.

در طی یکی از سخنرانی هایش، یکی از مخاطبین، دیدگاه خودش را در مورد شور و اشتیاق درونی تغییر داد. الیزابت مانند بسیاری از افراد خلاق دیگر توصیه کرد که به دنبال علاقه و کنجکاوی خودتان بروید. او همیشه می گفت: شما می دانید اشتیاق درونی تان چیست و برای چه چیزی کنجکاوی می کنید. اما، پس از صحبت الیزابت یک مخاطب پرسید که آیا نمی دانید این کنجکاوی فرد است که او را به شکست وا می دارد؟ در آن لحظه الیزابت پی برد که همه مردم قادر نیستند بگویند از انجام آنچه که خواسته شان بوده، آگاهی داشته اند. پس در اینصورت چگونه به اشتیاق درونی خودشان پی می برند؟ آن ها کنجکاوی خودشان را دنبال می کنند.

مته برقی و مرغ مگس خوار

الیزابت هنگامی که بحث در مورد این موضوع پیش می آید، مردم را به دو دسته تقسیم می کند: چکش برقی و مرغ مگس خوار. مته برقی ها، هم چنان که الیزابت خودش را یکی از آن ها تشخیص داده است، کسانی هستند که همیشه می دانسته اند خواهان انجام چه کاری اند، به عبارت دیگر می دانند که می خواهند چه کاری کنند، آن ها پرسروصدا، پرانرژی و مصمم هستند.

سپس نوبت به مرغ های مگس خوار می رسد، وجود این موجودات برای گرده افشانی مصنوعی، گرفتن ایده ها از مکان های مختلف و بازنگه داشتن یک فرهنگ برای ایده های جدید است. خیلی وقت ها، جامعه به آن ها اعتبار کافی نمی دهد. این افراد اغلب مناطق مختلفی را کاوش می کنند، چه از طریق حرفه شان و چه از طریق سرگرمی هایشان تا در نهایت دریابند که علاقه و اشتیاق درونی شان چیست. همانطور که الیزابت اشاره کرد، اگر واقعا کنجکاوی خودتان را دنبال کنید، چشمانتان همیشه به دنبال سرنخ ها و پیدا کردن مورد بعدی خواهد بود.

وزرشکار

من خودم را به عنوان یک مرغ مگس خوار در نظر می گیرم. در کسب و کار، به طور مداوم چیزهای جدیدی را آزمایش می کنم، اما زمانی که یک کاری را انجام می دهم، با تمام وجود به انجامش می پردازم. به خاطر همین، من همیشه زندگی ام را مانند یک فصل ورزشی تعریف می کنم.

چیزهای زیادی وجود دارند که من توانسته ام به عنوان یک ورزشکار در کسب و کارم به ارمغان بیاورم و طرز فکر زندگی در فصول یکی از قدرتمندهایش است. برای من، پیش-فصل، فصل منظم (عادی)، فصل مسابقه ی حذفی و پس-فصل یا همان فصل اضافی وجود دارد. پیش-فصل زمانی است که ایده های جدید را بررسی می کنم و به جستجو می پردازم تا ببینم که چه چیزی در کسب و کار بقیه کارکرد دارد، که البته در جریان فصل منظم به دردم می خورد یعنی زمانی که در حال آزمایش هستم تا ببینم که کارکرد هرچیزی چگونه است.

اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، به مسابقه ی حذفی می روم، جایی که تمام تمرکز بر روی قهرمانی قرار دارد (یا در این مورد می توانم بگویم: ایجاد بهترین محصول ممکن است). در طول فصل اضافی، من فصل را ارزیابی می کنم و از آنجا برای  خودم مشخص می کنم که آیا می خواهم در همین مسیر باقی بمانم یا اینکه می خواهم راهم را تغییر دهم.

سخن آخر

اینکه همیشه با ناشناخته سر و کله بزنیم و چیزی جدید را امتحان کنیم آسان نیست، اما این همان چیزی است که الیزابت آن را به عنوان کنجکاوی توصیف می کند. اغلب اوقات، چه در کسب و کار و چه در زندگی، ترس ما را از کشف اهداف مان باز می دارد. چنین چیزی می تواند در حالتی از اضطراب، بی تفاوتی و تلخی مخفی شود، اما اگر به خودمان برای کشف کنجکاوی اجازه دهیم، می تواند ما را به سمت و سوی یافتن اشتیاق درونی مان هدایت کند.

منبع: www.success.com