68 نشانه بیداری کندالینی
|

۶۸ نشانه بیداری کندالینی

کندالینی پدیده ایست که شایعات و اطلاعات غلط زیادی در موردش وجود دارد. یکی از بخش‌هایی که گمانه زنی‌های زیادی در موردش وجود دارد، نشانه های بیداری کندالینی است.  مهم ترین سؤال برای کسانی که به این مبحث علاقه‌مندند این است که از کجا بدانم کندالینی من بیدار شده است. برای پاسخ به این سؤال، در زیر سعی کرده‌ام جامع‌ترین نشانه‌های بیداری کندالینی را که حاصل تجربیات خودم و همچنین مجموعه‌ای از معتبرترین منابع در مورد کندالینی ست برای شما بیاورم. بیشتر این نشانه‌های در حین بیداری رخ می‌دهند و بخشی از آن‌ها نیز مربوط به پس از بیداری هستند. طبیعتاً هر کس تعداد بیشتری از این نشانه‌ها را داشته باشد می‌تواند به معتبر بودن تجربه‌اش بیشتر اعتماد کند  چون برخی از این نشانه‌ها می‌توانند متعلق به پدیده‌هایی دیگر باشند. همچنین دقت کنید که این نشانه ها صرفا برای راهنمایی هستند و در نهایت یک استاد بیرونی یا راهنمای درونی است که می تواند با اطمینان به شما بگوید که کندالینی تان بیدار شده یا خیر.مار کندالینی

نشانه ها:

  1. احساس اینکه چیزی از عمق وجود یا انتهای ستون فقرات به سمت بالا حرکت می کند. این حرکت در افراد مختلف متفاوت است، ممکن است به شکل خزش یک مار، پرش میمون از شاخه ای به شاخه دیگر، حرکت امواج دریا یا حرکتی ناگهانی احساس شود.
  2. در حین تجربه فرد ممکن است آگاهی اش را نسبت به خود، زمان و مکان از دست بدهد.
  3. فرد با اینکه هوشیار و آگاه هست چیزی را نمی بیند. یعنی در حالی که چشم هایش باز است انگار در نیستی سیر می کند.
  4. در حین تجربه فرد هیچ احساسی نخواهد داشت. نه حس عشق و علاقه و احساسات خویشاوندی در او وجود خواهند داشت و نه حتا حس تلاش برای حفظ حیات، انگار که فرد در نقطه صفر مطلق قرار می‌گیرد و تنها یک ناظر صرف می‌شود.
  5. احساس برق، الکتریسیته یا شوک برقی در بدن به خصوص در دستها و سر.kundal1-2
  6. احساس انرژی، شادی و نشاط و قدرت خیلی زیاد به طوری که فرد بدون توجه به شرایط بیرونی زندگی اش از لحاظ درونی احساس شادی و سرخوشی زیادی می کند و مطمئن ست همه چیز در نهایت رو به راه خواهد شد.
  7. دیدن یک سری اشکال و طرح های خیلی خیلی خاص که با چیزهایی که در مراقبه و رویا می بینیم متفاوتند و قابل توصیف نیستند.
  8. دیدن نیلوفر هزاربرگی که نماد چاکرای سر است. البته من خودم این را به شکل لوزی های طلایی رنگی که تا بینهایت امتداد داشتند مشاهده می کردم و نه گلبرگ های گل نیلوفر.
  9. تجربه دو حس متفاوت در حین بیداری کندالینی. برخی اوقات در حین بیداری کندالینی فرد خیلی خیرخواه و مهربان می شود و زمانی دیگر بسیار خشن و بی رحم. که در واقع این دو بخاطر فعال شدن بیشتر یکی از ستون های چپ یا راست می باشند.
  10. فرد در هنگامی که راه می رود این حس را دارد  که انگار روی هوا راه می رود و خودش را از بالا مشاهده می کند یا حس می کند قدش خیلی بلندتر شده و دیگر آن کنترل سابق را بروی جسمش نخواهد داشت اما بعد از مدتی یاد می گیرد چطور با وضعیت جدید کنار بیاید و به جسمش اجازه دهد که با خرد درونی اش خودش را کنترل و اداره کند.
  11. اعضا، دست ها و پاها بی حس می شوند، گویی که به خواب رفته اند. و وقتی آنها را تکان می دهیم یک احساس خارش یا قلقلک تجربه می شود.
  12. تمام بدن گرم می شود.
  13. در حین بیداری کندالینی این احساس به فرد دست می دهد که بدنش دارد بزرگ و بزرگتر می شود یا اینکه احساس می کند بدنش کوچک و کوچکتر می شود.
  14. این حس که فرد با بدنی لطیف تر از بدن فیزیکی اش بیرون می آید و با این بدن در دنیا شروع به گردش می کند.
  15. خشم ناگهانی در حین تجربه بیداری کندالینی.
  16. بدن تمرین کننده شروع به تکان خوردن میکند یا به شکل غیر قابل کنترلی مثل یک آونگ شروع به حرکت به سمت چپ و راست میکند.
  17. در حین بیداری کندالینی فرد به گونه ای غیر قابل کنترل شروع به آواز خواندن، رقصیدن، فریاد زدن، لرزیدن یا وحشت کردن می کند.
  18. یک سری از وضعیت های یوگا (آساناها) یا تمرینات تنفسی (پرانایام) به صورت غیر ارادی توسط فرد انجام می شوند.
  19. این احساس که انگار بدن در حال گشتن یا دور زدن حول یک محور یا یک دایره است.
  20. خنده یا گریه غیر قابل کنترل.
  21. شنیدن صداهای عجیب در حین بیداری کندالینی.
  22. غرش کردن مثل یک شیر یا درآوردن صدای سایر حیوانات در حین تجربه بیداری کندالینی.
  23. چرخیدن گردن در یک دایره کامل.
  24. چشمها به سمت بالا به سمت مرکز دو ابرو (چشم سوم) می چرخند. به طوری که قسمت سفیدی چشم از بیرون قابل مشاهده خواهد بود.
  25. تجربه خستگی خیلی زیاد یا احساس نشئگی و سرمستی پس از تجربه بیداری کندالینی.چپ و راست کندالینی
  26. دیدن یک سری از شهودات از امیال و خواسته های سرکوب شده فردی.
  27. دیدن ابرهایی به رنگ قرمز، زرد، آبی یا سفید. که در واقع به چاکراهای مختلف مربوط می شوند که در آجنا (چشم سوم) انعکاس پیدا می کنند. هر چند که اگر بدن اختری فرد کاملا پاک شود او تنها نور شفاف یا نور بدون رنگ را می بیند که این نشان از پاک شدن کامل کالبد اختری او دارد.
  28. احساسی از صلح و آرامش تمرین کننده را در بر می گیرد. همچنین احساسی از سعادت که توصیفش دشوار است او را در بر می گیرد.
  29. یک سری مشکلات و مسائل لاینحل در حین بیداری کندالینی بروز می کنند و راه حل این مشکلات هم در همان حالت به فرد نشانه داده می شوند.
  30. یک میل  شدید به ملاقات  مکان های مقدس و مکان های مذهبی مهم در فرد به وجود می آید. و حتا ممکن است فرد با بدن اختری خود به ملاقات این مکان ها برود.
  31. فرد با چشم باز وارد خلسه ی عمیق می شود و حتا با همان چشم باز میتواند ۱۵ تا ۲۰ دقیقه در این وضعیت باقی بماند.
  32. احساس افتادن یا سقوط کردن در حین تجربه کندالینی و همین طور تکرار این حس افتادن در حین راه رفتن.
  33. حس سردرد شدید در حین تجربه بیداری کندالینی. توصیه شده در صورت بروز این حالت از قرص های مسکن برای رفع سر درد استفاده نشود و اجازه داده شود که سردرد خود به خود خوب شود.
  34. فرد خودش را حین تجربه بیداری کندالینی مشاهده می کند که در برخی متون کهن به این وضعیت پرتیکا دارشان گفته شده که نشانه خوبی است.
  35. تمرین کننده ممکن است در حین بیداری کندالینی چیزهای ترسناکی مثل اسکلت یا الهه ای که جمجمه هایی انسانی به گردن آویخته را ببیند اما نباید بترسد. اینها نیز بخشی از تجارب مشترک انسانی هستند و چون پیش از بیداری کامل شما باید از تمام طیف تجارب بگذرید اینها را نیز مشاهده می کنید و تنها با ناظر بودن می توانید از آنها بدون مشکل عبور کنید.
  36. تمرین کننده احساس حرکت باد در روده های خود را تجربه می کند به طوری که حتا می تواند صدای حرکت این بادها را بشوند. در صورتی که چنین چیزی رخ داد لازم است دراز بکشید و این حرکت ها خود به خود از بین می روند.
  37. احساسی مثل پرپر زدن در چشم سوم یا وزش نسیم خنکی بروی چشم سوم احساس می شود. در این حالت توصیه شده ترکیب کره حیوانی و پودر چوب صندل یا نعنای خشک بروی چشم سوم مالیده شود.
  38. احساس پرپر زدن در چشم ها، گوش ها، بینی و گونه اتفاق می افتد. این اتفاق هنگامی رخ می دهد که گل برگ های دوگانه آجنا چاکرا (هام و کشام) شروع به چرخش می کنند.
  39. تصاویری از رخدادهای گذشته و حتا شهوداتی از اتفاقات آینده جلوی چشم فرد می آیند.
  40. استاد در مقابل فرد نمایان می شود، مشکلات او را بر طرف می کند و به سوالاتش پاسخ می دهد.
  41. احساس سوزش یا حرارت زیاد در چاکرای شبکه خورشیدی بوجود می آید که با دعا از بین می رود. هچنین در صورت بروز این حالت خوردن شیر همراه با دو سه قاشق کوچک کره حیوانی درست بعد از مراقبه توصیه شده است.
  42. انواع نواها و صدای سازهای مختلف یا صدای رعد و برق به گوش فرد می رسد.
  43. در حین بیداری کندالینی، فرد یک عطر خیلی متمایزی از گل ها به مشامش می رسد.کندالینی و چاکراها
  44. فرد وزش باد سردی را احساس می کند که منبع بیرونی ندارد.
  45. احساس درد در مفاصل کمر یا پایین تر از آن.
  46. فرد احساس می کند که تمام بندش را طناب پیچ کرده اند و با این طناب محصور شده است.
  47. بدن با خلوص و یک نور الهی پر می شود و فرد این احساس را می کند که دارد خودش را از بیرون یا همزادش را مشاهده می کند.
  48. فرد کاملا از تناسخ های قبلی اش آگاه می شود. همچنین می تواند علت شرایط زمان حال خود و تاثیر اعمال گذشته اش را در بوجود آمدن این شرایط ببیند و تحلیل کند.
  49. پس از بیداری کندالینی فرد با هرکس ملاقات کند در صورت تمایل می تواند تمام زندگی های گذشته او و نقاط مشترک خودش با او را ببیند و از این طریق به یک حس همدلی و درک مشترک با او برسد.
  50. فرد هرچه بخواهد برآورده می شود و در کلام او جادو وجود دارد و شنوندگان جذب او می شوند.
  51. فردی با کندالینی بیدار شده ممکن است بتواند حوادث آینده ای که برای دیگران رخ خواهد داد را پیش بینی کند.
  52. بیداری کندالینی برای فرد یک شخصیت جذاب و مغناطیسی بوجود می آورد و آدم ها با ارتعاشی که از صورت او و بدن او جاری است جذب او می شوند  و او می تواند نگاه مردم را سمت خود جذب کند.
  53. شاکتی پات (نیروی الهی کندالینی استاد که به شاگرد منتقل می شود) همچون یک زره از فرد محافظت می کند و او هر جا که می رود کارهایش با موفقیت به انجام می رسند و شخص به یک فرد ویژه تبدیل می شود.
  54. فرد بدون خواست و اراده خودش به صورت غیرقابل کنترل و ناگهانی وارد مراقبه می شود و بعد از آن یک سعادت و سرخوشی خیلی عظیم را تجربه می کند. به همین خاطر نیاز است که یک تلاش ذهنی را به انجام برساند تا به صورت خود به خودی وارد مراقبه نشود.
  55. قسمت هایی از بدن در حین بیداری کندالینی سفت و سخت می شوند  و این سفتی حتا ممکن است تا ساعاتی پس از تجربه نیز باقی بماند اما با ریلکس کردن بدن و ماساژ آن قسمت به مرور رفع می شود و جای نگرانی نیست.
  56. قسمت های مشکل دار و بیمار بدن در حین بیداری کندالینی شروع به سنگین شدن، درد کردن، داغ شدن یا پرپر زدن می کنند.
  57. نوری به روشنی هزاران خورشید در مقابل چشمان فرد دیده می شود.
  58. بعضی اوقات مشاهده نور سفید روشن بعد از تجربه ی تاریکی ای به سیاهی قیر به وجود می آید.
  59. پلک چشم ها شروع می کنند به صورت غیر ارادی به پرپر زدن و فرد کنترل خود را روی آنها از دست می دهد.
  60. در حین بیداری کندالینی، به همان شکلی که برای کتری روی اجاق اتفاق می افتد تمام بدن شروع به لرزش و تکان و پرش میکند.
  61. در حین بیداری فرد احساس می کند که انگار کلاهی بر سر دارد یا کمردبند پهنی به کمر بسته که کاملا دور کمرش را احاطه کرده.
  62. احساس اینکه چیزی در جلو یا عقب بدن شروع به بالا و پایین رفتن یا خزیدن می کند. چرا که شاکتی از جلوی بدن بالا می رود و می تواند گرم یا سرد شود.
  63. در قسمت آجنا چاکرا (چشم سوم) ممکن است تنش زیادی ایجاد شود و بدن دردناک و بیقرار باشد. (برای راه حل شماره ۴۱. را مطالعه کنید)
  64. تجربه گرمای خیلی زیاد در ناحیه ی بین دو ابرو در حین بیداری کندالینی به طوری که حتا ممکن است این نقطه تیره و کبود شود یا پوست آن بسوزد و بیفتد.
  65. احساس اینکه چیزی مثل یک حشره در چشم سوم یا سر مدام در قسمت های مختلف آن در حال حرکت است. که این در واقع همان نیروی کندالینی است که وارد سر شده است و پس از آرام گرفتن این احساسات از بین می رود.
  66. دایره ای از نور به سمت چشم سوم نزدیک می شود- یا از سمت راست و یا از سمت چپ- هرچند که هیچ وقت از وسط فراتر نمی رود و سپس به عقب بر می گردد و از بین می رود.
  67. فرد بر رؤیاها و خواب هایش مسلط می شود و می تواند آن را کنترل کند. یا اینکه وارد وضعیت بدون رؤیا شود. همچنین خواب هایی می بیند که از حوادث آینده خبر می دهند.
  68. فرد الهاماتی دریافت می کند و با استفاده از آنها شروع به شعر گفتن یا داستان نویسی می کند.

خب این هم از ۶۸ نشانه بیداری کندالینی که اکثر آنها در حین بیداری و برخی از آنها (مثل تسلط بر رؤیا و توانایی دیدن آینده) پس از بیداری رخ می دهند. با امید به اینکه این نشانه ها ذهن شما را در مورد کندالینی روشن تر کرده باشد.

نوشته‌های مشابه

90 دیدگاه

  1. سلام. ۴ سالی هست که پاکسازی چاکرا، مراقبه و یوگا کار میکنم. اما بصورت متوالی و روزانه نبوده. و بینش هم وقفه هایی بوده. از ۶۸ مورد گفته شده ۵۱ مورد رو تجربه کردم و میکنم. علاوه بر مواردی که در مقاله گفته شده تجربیات دیگه ای هم داشتم. در ۳ سال اخیر هم ضربه های روحی خیلی سختی خوردم و واقعا خیلی سخت خودم رو تا اینجا کشوندم. الان یکی دو ماه خصوصا این چند روز انگار تمام انرژیم به یکباره خالی شده هیچ توان و قوتی ندارم انگار که هیچ جونی نمونده. همش خستم و نمیتونم فعالیت هامو انجام بدم و از اهدافم عقب میفتم. از نظر جسمی هم تمام آزمایشات مختلف میگن کاملا سالمم و کمبودی هم ندارم. میشه لطفا راهنمایی کنید که علتش به کندالینی مربوط هست یا خیر. و در این باره چه کاری میتونم انجام بدم؟ ممنون.

    1. سلام. به احتمال زیاد این خستگی و حالی که دارین بخاطر مشکلات روحی روانی شماست. ضربه های روحی اگر مراقبت و ترمیم نشن مثل هر زخم و بیماری جسمی میتونن مزمن و ادامه دار بشن. متاسفانه پزشکان با این مشکلات کاری ندارن، شناختی از این حیطه ندارن و فقط فرد رو میبندن به داروهای بیخود. شاید یک روانشناس خبره یا هیپنوتراپیست که حضوری هیپنوتیزم تون کنه بتونه کمک کنه. در کنار اون باید روی خودتون کار کنین، گذشته رو رها کنین، کار روی چاکراها رو ادامه بدین تا گیر و گره های انرژیک باز بشن و جریان انرژی دوباره به خوبی برقرار بشه. میتونین بسته مراقبه های چاکراها رو از فروشگاه تهیه کنین و دوره شفای خویشتن هم از آموزشگاه ثبت نام کنین. حتما با این کارها حالتون بهتر میشه. اگر مشکلی بود از پشتیبانی کمک بگیرین. لینک تهیه بسته: rastmard.com/product/خود-هیپنوتیزم-پاکسازی-فعالسازی-چاکرا/ و لینک دوره شفای خویشتن: https://edu.rastmard.com/courses/self-healing

  2. با سلام
    من با تستی که در زمینه انرژی درونم دادم به این برگه ارجاع داده شدم و تعداد زیادی نشانه نوشته شده بود که من هیچ یک را نداشتم اما نشانه های من فرق می کند که بدین صورت است
    ۱. من انگشتر که در دست چپم می کنم سنگ انگشتر نابود می شود بدین صورت
    A. مثلا یک انگشتر که نگینش به چند تیکه شکست و انداختم رفت
    B. یک شرف و شمس خریدم که نگین داخلش مثل وقتی که رنگ را داخل آب می ریزیم و رنگ حالت ابر مانند در آب در می آید یک حاله سیاه رنگی در سنگ شرف و شمس به وجود آمد و کم کم سیاه شد
    C. یک چشم ببر خریدم که کلیه اجزای رنگی اینگ به سمت پایینی سنگ به سمت انگشتم کشیده می شد که این انگشتر را هنوز دارم
    و چند مورد دیگر
    یک بار در کارخانه با یک خانم حرفم شد که رفته بود زیر آب من را زده بود که ۱۰ دقیقه بعد دستش رفت توی چرخ دنده های دستگاه
    یک روز بازاریاب بودم صاحب فروشگاه محصولاتی را بهش داده بودم را پولش را بهم نداد به شکل عجیبی پول زیادی از دست داده و وقتی بهش گفتم با تعجب بهم نگاه می کرد
    یک روز با مادر خانم خیلی دعوا کردم بعد خودش می گفت مورد های خیلی بدی تو زندگیش پیش اومده بود
    یک روز با یک خانم دعوام شد خانم بعد از یک ماه داشت برا دیگران تعریف می کرد که به شکل خیلی بدی تو شب دارد راه می رد و یکی می خواد اون را از خونه بیرون ببرد و دنبالش همین طور می رود
    و… ..
    خب حالا می خواستم بدونم که این موارد مربوط به این کندالینی یا نه مربوط به چیز دیگری است

  3. سلام .ممنون از اینکه تجربیات ومطالب ارزشمندتون رو به اشتراک میگذارین.
    من یک سال پیش یکدفعه گردش و نسیم وسط پیشانی احساس کردم که تا مدتها بیشتر اوقات همراهم بود. می رفت و می اومد، شش ماه بعدش، یه روز صبح با احساس حالت تهوع و گردش و پشتم بین دو کتف بیدارشدم ، ولی گاهی پایین تر از کتاف بود و گاهی بین دوکتف به طور مدوام می رفت وومی اومد تا چند ماه یه کمی هم ترسیده بودم.
    ، ۷_۸ساله یوگا کار میکنم از مربی یوگام پرسیدم گفتن کمتر مراقبه کن و بیشتر آسانا انجام بده، از یه مربی سایکیک پرسیدم:ایشونم گفتن مال مراقبه زیاده.
    ولی من مراقبه به صورت نشسته فقط ده پونزده دقیقه در روز دارم، اما در طول روز و کارهای روزانه
    مراقب حرکات بدنم ، یا حواس پنجگانه مثل شنیدن و چشیدن و… هستم .
    یه مدته چرخش قطع شده، ولی تازه فهمیدم که نباید میترسیدم یا بخوام قطع بشه .
    الان سوالم اینه که اون گردش و احساس جریان هوا پشت هم مربوط به همینه؟
    بدن دردهای شدید مخصوصا پشت و کتف ها، هم از دوسال پیش دارم اما گاهی به صورت حمله میشه و تمام بدنم حتی مفصلای انگشتام درد دارن ، و بدون دارو با استراحت خوب میشه

  4. سلام استاد . من مورد ۱۰ و ۱۳ یکبار به مدت ۳ دقیقه هنگام دعا تجربه کردم و مورد های۲،۴و۵ همیشه کنارم هستند و مورد ۲۳ هنگام انتقال انرژی به قسمت های مختلف بدن به طوری که هیچ اختیاری ندارم گردنم میچرخه

    امکانش هست این پستو با دقت بخوانید.
    من سه ساله کندالینیم به طور غیرارادی ازاد شده و یه برون ریزی احساسی داشتم که کل آگاهیم تخلیه شد و فقط مقداری موند که زنده باشم.
    بهترین چیزی که می‌توانم بگم اینه که من یه مرده متحرک هستم که میخواد به زندگی برگرده
    حوادث و رویدادهای که سه ساله دارم باشون دستو پنجه نرم میکنم

    ۱-توشنواییم،بینایم،بویاایم و هر پنج حواس مشکلات شدیدی برام به وجوداومده به طوری که به یه صورت دیگه میبینم.انگاری این اتمسفر چیزی داره که من ندارم یا یه چیزیو باید از این فضا به من منتقل بشه
    ۲-حسی زیادی نسبت یه سرما یا گرما ندارم یا زیاد متوجه نیستم
    ۳-مزه غذاها ،بوی غذا ها رو به هیچ عنوان متوجه نمیشم
    ۴-در یاد گیری، وحل مسائل که خیلی باهوش بودم مشکلات گسترده ای به وجود اومد،وتوانایی صحبت کردن نداشتم (حرف زدن یادم رفت انگاری تمام لغات و کلمه های که بلد بودم ناپدید شدن) که ضربشو تو مدرسه،بینه دوستان، اعضای خانواده و… خوردم و کلن گوشه گیر شدم

    ۶-قدرت فیزیکی و بدنی به شدت کاهش پیدا کرده
    ۷- نه احساس دوستداشتن نسبت به موضوعی دارم نه نفرت یا عصبانیت به کسی
    ۸-وزنم به شدت کاهش پیدا کرد و توی این ۳سال از نظررشد چه تو بلوغ،چه قد هیچ پیشرفتی نداشتم
    ۹-مهم ترین عاملی که یه نشانه برای برون ریزی احساسی بود این بود که ناحیه مقعد یا ناحیه نزدیک دنبالچه
    خونریزی داشت با توجه به این که هیچ زخمی تو اون ناحیه وجود نداشت
    طی این حوادث از این متخصص به اون متخصص و از اون روانشناس پیش این روانشناس می رفتم؛ دو سال از سه سالو فقط به دنباله مداوا بودم همه ای متخصص ها وروان شناس ها میگفتند که سالمم ولی من …..

    کارم به خودکشی کشید ولی به لطف خداوند نجات پیدا کردم و شروع کردم به دعا کردن به درگاه خداوند ؛هر روز ،هرلحظه فقط دعا میکردم تا وقتی که عشقشو توقلبم (یه مقدار قدرت روحی که منو زنده نگداشته) انداخت.
    وقتی عشقشو تو قلبم احساس میکردم همه چیز تو کسری از ثانیه درست میشد(البته نه به طور کامل) منظورم پنج حواسم هست به خصوص بینایی که چشمام داغ میشد و یه شوک یا برقیو تو نوک انگشتان دستم احساس میکردم
    (عشق خدام منو زنده نگه داشت و از اون موقع تا الان این مهم ترین دلیله زنده بودنمه)
    ساله سومو وارد خودشناسی و خداشناسی شدم با عالم ماورا آشنا شدم مثله برون فکنی،انتقال انرژی،فرشتگان ،تله پاتی ،چشم سوم و در آخر به کندالینی رسیدم اولین کتابی که خواندم در این رابطه کتابه کندالینی از استاد خسرو شریف پور بود که منو کاملا درک کرده بود و دقیقا برون ریزی و خون ریزی ناحیه مقعد هم گفته بود

    الان استاد شما میتوانیدکمکم کنیدکه این مسیرو به درستی کامل کنم ایا کمکم میکنید یه استاد کندالینی پیدا گنم تو ایران ،هند یا هیمالیا که شاکتی پاتو دریافت کنم

    وقتی ازاد شد من ۱۷ سال داشتم والان ۲۰ سال دارم سنگینی اتفاقی کا برام افتاده لحظه به لحظه کنارمه.

    در ضمن ممنونم که این پستو خواندید من منتظر راهنماییتون هستم. الان من رو پاکسازی مجراها و مدیتیشن هایه طولانی دارم کار میکنم .

    مهم ترین توصیه دوستانه که می‌توانم بهتون کنم کندالینی مبحث بسیار خطرناکی با دانش و آگاهی کامل واردش بشید

    ایمیلم برای دریافت کمک و راهنمایی شماgholamioliya.h@gmail.com

دیدگاهتان را بنویسید