۵ واقعیت این زندگی که باید بپذیریم و راه فراری از آنها نیست!

“در هر بازی، اگر به قوانین آن بازی واقف نباشیم، نمی توانیم از خود انتظار بُرد داشته باشیم. زندگی یک بازی ست و باید قوانین آن را بدانیم.”

با اینکه گاهی یادمان می رود که چطور به نقاط مثبت زندگی خود نگاه کنیم و قدر آنها را دانسته و از آنها لذت ببریم، و با اینکه راهنمایی و مشاوره خوب همیشه بکار می آید و لزوم آن احساس می شود، اما در زندگی واقعیاتی وجود دارند که اگر آنها را نبینیم و قبول نکنیم، خیلی اوقات در ناراحتی و سرخوردگی از مشکلات باقی می مانیم. حتی گاهی فکر می کنیم فقط ما هستیم که با آن مشکلات روبرو شده ایم و دیگران در خوشی و راحتی بسر می برند. دانستن این واقعیات به ما کمک می کنند تا طبیعت و قوانین این دنیا را بهتر درک کنیم و خودمان را با آنها منطبق نماییم. بدین ترتیب به سرعت از شکست ها، موانع و مشکلات، سرخورده و ناامید نمی شویم و با آگاهی از قوانین می توانیم راه خود را به سوی رضایت و آرامش بیشتر( که به عقیده من هدف مشترک همه انسان هاست) در زندگی باز کنیم.

۱- شکست در هر کاری طبیعی ست
شروع هر کار تازه ای با شکست همراه است. اگر برای اولین بار اقدام به نواختن پیانو کنید، بسیار محتمل است که بد و بیراه نثارتان کنند. اولین روز کاری در شغل جدید، همیشه با استرس و دستپاچگی همراه خواهد بود. به همین صورت در هر ایده و فکری که به ذهنتان بیاید، قبل ازتحقق یافتن، ابتدا یک روند نا موفق را طی خواهد کرد. همین طور گاهی اوقات شکست برای ما یک نشانه است، از اینکه راه را در جایی اشتباه رفته ایم و انتخاب نامناسبی انجام داده ایم.

“هر شکست، پلی برای پیروزی های بعدی ست.”   ناپلئون بناپارت
طبیعتِ زندگی به این شکل است، و نهایتاً افرادی موفق خواهند شد که بیشتر تابِ شکست را داشته باشند و همچنان با یک نگرش خوب و امیدوار به زندگی ادامه دهند.
سعی نکنید از شکست هایتان فرار کنید، بلکه از آنها به عنوان یک شاخص یادآوری استفاده کنید تا بتوانید به خاطر بیاورید که چقدر پیشرفت کرده اید. هنگامِ ورود به یک چالش جدید، احساس حقارتی که بهتان دست می دهد را در آغوش بگیرید و قبول کنید که شروع برای همه، همان نقطه ای است که شما اکنون در آن هستید.

۲- همیشه احساسات منفی را تجربه خواهید کرد
کارِ من برای خودشناسی، با روی آوردن به مدیتیشن، دیدن فیلمِ “ارباب حلقه ها” و خواندن کتاب “کیمیاگر” آغاز شد، و در همان حالیکه داشتم یاد می گرفتم تا برای چیزهایی که در این منابعِ مثبت به آنها اشاره شده بود، شکرگزار و قدر دان باشم، همزمان، این منابعِ مثبت، داشتند مرا برای توقعات غیر واقعی از خودم آماده می کردند!!!
من سعی می کردم همیشه مثبت باشم، اینکه چه بسرم آمد اهمیتی ندارد، اما با اینکه همچنان بر این باور هستم که شما می توانید همیشه یک نگرش مثبت به حوادثِ زندگی داشته باشید، شما نیز همچنان مجاز هستید که عصبانی شوید، اگر انگشتتان ناگهان لای در ماشین گیر کند!
ما همیشه احساسات منفی را در زندگی تجربه خواهیم کرد، چون خیلی چیزها در کنترل و اختیار ما نیست. کار اصلی شما اینست که یاد بگیرید چطور با این احساسات مواجه شوید و در زمان وقوع، آنها را مدیریت کنید. این کار را پیش بگیرید و مطمئن باشید زندگی مثبت تر و واقعی تری را تجربه خواهید کرد.

۳- هیچ کس کامل نیست
هر کسی معایبی دارد، حتی اگر معایب شما باعث شود دیگران در برابر هیبت شما احساس حقارت کنند!
بنابراین سعی نکنید خودتان را از شر تمام معایب تان خلاص کنید. به جای آن، سعی کنید آسیب هایی که بابت نقص هایتان متوجه شما می شود را به حداقل برسانید.
یقیناً چیزهایی در زندگی شما هست که برای رفع آنها تلاش می کنید، اما نهایتاً باید قبول کنید هر لحظه امکان دارد اشتباه کنید و کله پا شوید. خیلی به خودتان سخت نگیرید، شما یک انسان هستید!

۴- چیزها هرگز عالی نیستند و برای بدست آوردن هر چیزی بهایی وجود دارد
صرفنظر از اینکه شما کارگرِ یک سوپرمارکت باشید و یا ادارۀ ده ها شرکت و کارخانه را بر عهده داشته باشید، همیشه در عمل با مشکلات مواجه خواهید شد (تنها تفاوت در نوع مشکل خواهد بود). این طبیعت زندگی است و اگر نگاهی به فلسفه بودایی بیاندازید، این موضوع یکی از آموزه هایِ این فلسفه است.
“شادی در سفر کردن (طی مسیر زندگی) است، شادی جایی نیست که شما بخواهید به آن برسید.”

 نهایتاً باید بیاموزید که با همین زندگی ای که دارید، شاد باشید. شما می توانید چیزها را تغییر دهید و خودتان را تغییر دهید تا چیزها را هر چه بهتر کنید، اما شما هرگز به جایی نخواهید رسید که در آن برای مدت طولانی همه چیز در حالت عالی و کامل باقی بماند.
برای بدست آوردن هر چیزی بهایی وجود دارد، اگر شما یک کار محشر بدست بیاورید، مجبورید زمانِ بودن با خانواده را قربانیِ آن کار کنید. اگر شما یک دوست دختر پیدا کنید، ممکن است بعضی از ارتباطات اجتماعی را از دست بدهید. برای بدست آوردن رفاه باید از جان و عمر خود مایه بگذارید و … تنها یک راه وجود دارد که همه چیز شکل عالی به خود بگیرد و آن اینست که تمام عیوب و نقص ها را بپذیرید!

۵- درد همیشه با شما خواهد بود
شما مجاز به احساس درد هستید. شاید احساس بدی نسبت به گذشته داشته باشید، شاید کسی که دوست دارید شما را ترک کرده باشد و یا در وضعیت بدی قرار داشته باشید.
درد همیشه چیز بدی نیست، درد نشانگر آنست که چیزی اشتباه است و یاد آوری اینکه شما یک انسان هستید. چرخۀ خودتان را بشناسید و سعی کنید دردتان را با تمام وجود درک کنید. بدانید که همه چیز می گذرد و به روند زندگی اعتماد کنید. اگر یک وضعیتِ بد در کنترل شماست، آنرا تغییر دهید و اگر از کنترل شما خارج است، سعی کنید به جای فرار، آنرا مدیریت کنید.
زندگی از طریقِ درد و رنج به شما می گوید که شما یک انسان نرمال و سرشار از احساس هستید و هر چه بیشتر زندگی کنید، بیشتر این را تجربه خواهید کرد.
” زندگی سرشار از فراز و نشیب است، و در واقع اگر شما هیچ نشیبی را تجربه نکنید، سپاسگزارِ هیچ فرازی نخواهید بود و بعد از هر نشیب، همیشه فرازی هست.”
اگر در مواقعی احساس حقارت می کنید، نیازی نیست همیشه بی باک و قاطعانه رفتار کنید، کافیست تنها به روند زندگی اعتماد کنید و به قابلیت هایِ خود ایمان داشته باشید.
تا به حال از عمده مشکلاتی که داشته اید، جان سالم به در برده اید، پس به همین ترتیب ادامه دهید!
کار خیلی خوبی که می توانید انجام دهید، اینست که داشته هایِ گذشته تان را درنظر بگیرید، ببینید کجا بودید و اکنون کجا هستید. حتی اگر فکر می کنید نسبت به گذشته در جایگاه بدتری هستید، ببینید در طی این زمان چه چیزی آموخته اید و برای جلوگیری از اشتباهات گذشته، چه راهکارهایی در پیش گرفته اید؟ چه چیزی برایتان در گذشته مانند یک رویا بوده که اکنون به حقیقت پیوسته است؟ من مطمئن هستم شما راه درازی را پیموده اید و تجربه، حداقل چیزی ست که بدست آورده اید. کلید موفقیت و پیشرفت نیز در همین تجربه است!