مشکلات ما از همان جایی ریشه می گیرند که قدرت های ما !!
مشکلات ما از همان جایی ریشه می گیرند که قدرت های ما!!
همه ما الگوهای رفتاری خود را از خانواده گرفته ایم ؛ از این رو می توانیم به سادگی والدین، دوره کودکی یا محیط پیرامون خود را مقصر قلمداد کنیم. اما این امر دست و پای ما را می بندد و آزادی ما را محدود می کند . در این صورت همیشه به عنوان قربانی در گردونه مشکلات سرگردان خواهیم بود .
مهم نیست که دیگران با شما چه رفتاری داشته اند یا در کودکی چه بر سر شما آمده است، هم اکنون مسئولیت کامل زندگی به عهده شماست؛ حالا و در این لحظه شما زندگی و دنیای آینده خود را می آفرینید. گفته های من هم مهم نیستند زیرا تنها و فقط خود شما می توانید کاری انجام دهید . فقط خود شما می توانید اندیشه، احساس و رفتار خود را تغییر دهید. من فقط به شما می گویم که شما توانایی انجام این کار را دارید. بدون شک توانایی دارید زیرا نیروی برتری در وجود شما هست که اگر آن را بکار گیرید به شما کمک میکند تا خود را آزاد کنید.
به خاطر بیاورید وقتی بچه کوچکی بودید خود را همانگونه که بودید دوست می داشتید. هیچ بچه کوچکی از بدن خود ایراد نمی گیرد و فکر نمیکند: “آه پاهای من خیلی چاق است.” بچه ها از داشتن اعضای بدن خود خوشحال و راضی هستند. آنها احساسات خود را براحتی بیان می کنند. وقتی بچه ای خوشحال می شود، فورا میتوان خوشحالی او را فهمید و وقتی بچه ای عصبانی می شود، تمام همسایه ها با خبر می شوند. بچه های کوچک هرگز از ابراز صریح احساسات خود واهمه ای ندارند. شما هم زمانی اینگونه بودید. در طول زمان رشد و رسیدن به بزرگسالی کم کم از طریق اطرافیان خود با ترس، احساس گناه و انتقاد شدید آشنا شدید.
هم اکنون از راستمرد تماشا کنید: “پیمودن راه خودشناسی نیاز به استاد دارد؟ (ویژگی های استاد واقعی) – کلیپ تصویری“
اگر در خانواده ای بزرگ شده باشید که درآن انتقاد، عیب جویی و خرده گیری امری عادی بوده، شما هم به عنوان یک بزرگسال فردی عیب جو خواهید شد. اگر در خانواده ای رشد کرده باشید که در آن ابراز خشم ممنوع بوده، احتمالا از عصبانیت و مجادله بیم خواهید داشت و همیشه عصبانیت خود را فرو خورده و در درون خود پنهان می کنید.
اگر در خانواده ای تربیت شده باشید که در آن مهار دیگران با ایجاد احساس گناه در وجود آنها معمول بوده است، شما هم احتمالا در بزرگسالی همین طور رفتار خواهید کرد یا ممکن است کسی شوید که دائم برای همه چیز عذرخواهی می کند و هرگز نمی تواند مستقیما چیزی در خواست کند یا شاید هم فردی شوید که همیشه احساس می کند که باید به گونه ای دیگران را تحت سلطه و کنترل خود درآورد تا بتواند به چیزی برسد و یا خواسته خود را عملی سازد.
در طول زمان رشد و رسیدن به دوره بزرگسالی این تصورات و رفتارهای غلط وارد ذهن ناخودآگاه ما شده و جزیی از شخصیت و وجود ما شده و موجب شده تا رابطه ما با حکمت درونی (استاد درونی) خود قطع گردد. بنابراین خیلی اهمیت دارد که ما خود را از تصورات و باورهای اشتباه رها سازیم و به روح پاک و خالص خود بازگردیم و واقعا خود را دوست بداریم . باید دوباره معصومیت و شادمانی کودکان را در وجود خود زنده کنیم.
بخشی از کتاب اسرار قدرت درون اثر لوییس ال هی
پاکسازی ذهن
بعله متاسفانه دوران کودکی و نوجوانی خیلی مهمه.و تاثیر زیادی در اینده و شخصیت انسان داره.
منکه هدفم از اومدن تو راستمرد پاک کردن باورهای غلط گذشته که تو ضمیر ناخوداگاهم ثبت شده ست.
امیدوارم اینبار و روش های خودهیپنوتیزم جواب بده.
بازگشت به اصالت خود
درسته و چه سخته قبول مسئولیت کردن
خب بیرون کردن افکار منفی درباره خودمون و اینکه خودمون رو مثل یه بچه دوس داشته باشیم به حرف ساده هست ولی واقعا و واقعا چطور خودمون رو آگاهان و عاشقانه دوست داشته باشیم ؟
ممنون
من جایی بزرگ شدم که احساساتم روبه من میگفتندچه طور باشم ولی وقتی متوجه احساساتم شدم که اعتمادبه تفس ندارم قدرت بیان ندارم واردمسیرخودسازی شدم
باسلام و خسته نباشید
از وقتی که مسئولیت کارهام رو به عهده گرفتم حتی کارهای گذشته ای که فکر میکردم تقصیر من نبوده و کار دیگران بوده اما حالا به این آگاهی رسیدم که همه به انتخاب خودم بوده،زندگیم بهتر و آگاهانه تر شده ممنونم از پست زیباتون که دوباره بهم یاداور شد که من مسئولم
مهم نیست که دیگران با شما چه رفتاری داشته اند یا در کودکی چه بر سر شما آمده است، هم اکنون مسئولیت کامل زندگی به عهده شماست ؛ حالا و در این لحظه شما زندگی و دنیای آینده خود را می آفرینید.بسیاری عالی بود ممنون روناک جان گویا این پیام امروز من است که کاینات از زبان تو برام فرستادند.ممنونم
به نظرم باید به این آگاهی برسیم که ما باغبان زندگی خودمون هستیم، و باید دائم در تلاش برای رشد و هرس کردن شاخ و برگ اضافی مون باشیم. ایستادنی در کار نیست و همه ابزارهای لازم رو هم داریم.
سلام و عالی بود.نیچه♦.♦.♦.♦.♦.♦.♦
انسان نمی تواند از غرایز خود فرار کند ، وقتی از خطر جانی دور شود دوباره به غرایزش برمی گردد. فریدریش نیچه
دوست گرامی جناب نیچه فرمایشات متعددی دارند مانند: ” به سراغ زنان که میروید شلاق خویش را فراموش نکنید”. ایا این مطلب در زمان کنونی پذیرفتنی است؟ فرق اساسی انسان با سایر جانداران داشتن حق انتخاب است و البته اوردن “بهانه” است. ممنونم.
بله کماکان باید هنگامی که به سمت زنان میرویم شلاق خود را فراموش نکنیم ولی مشکل ما در مفهوم ذهنی خود ساخته از شلاق است!!! شلاق باز ذهنی منفی دارد نه؟؟ باز ذهنی خود ساخته!!
البته شلاق میتواند کلام تو باشد !!!
ممنون
عالی بود