باز کردن چاکراها چه فوایدی دارد؟ آیا خطری در این کار وجود دارد؟

Zb9YRAQ

مقدمه

در این چند سال، یکی از مواردی که خیلی زیاد در کاربران مختلف مشاهده کردم، نوعی ترس نسبت به باز کردن چاکراها و بالاخص چاکرای ششم ، معروف به چشم سوم، بود. میدانیم چاکراها درواقع مراکز انرژی در بدن هستند که هر کدام در یکی از عملکرد های ما نقش مهمی دارند. عملکرد این چاکراها وقتی درست از آن ها استفاده نمیکنیم در طی زندگی ضعیف میشود و دچار آلودگی هایی می شود. برای حل این مشکل، با تمرین های منظم میتوان آن ها را دوباره پاکسازی و تقویت (به اصطلاح ، باز) کرد. پس این ترس از باز کردن چاکراها، به گونه‌ای برایم غیر قابل درک و باور است. مثلا فکر کنید شخصی که استخوانش ترک برداشته، نزد پزشک برود و بگوید: «میترسم استخوانم دوباره سالم بشود. این خطرناک نیست؟».

با وجود وضوح این مساله اما آنقدر در طی این سال‌ها این نوع ترس را در افراد مختلف مشاهده کردم که تصمیم گرفتم مقاله‌ای مفصل بنویسم. در این مقاله ابتدا تجربه‌ی خودم در باز کردن چاکراها را نقل می‌کنم، سپس به دلایل و فواید گشودن هر چاکرا می‌پردازم. در انتها دلایل عمده‌ی این ترس‌ها را بررسی می‌کنیم و با هم میبینیم که اگر باز کردن چاکراها خطری ندارد پس چرا اینقدر افراد مختلفی این ترس ها را رواج می‌دهند.

خاطرات و تجربیات من از گشودن چاکراها

حدود چهار سال پیش بود که تمرین چاکراها را تحت آموزه‌های بهنام کاظمپور، که بعدها سایت راستمرد را پایه گذاری کرد، شروع کردم. به یاد دارم که در آن روزها حقیقتا نسبت به چاکراها باور چندانی نداشتم. با اینکه سال ها بود که مراقبه میکردم و تمرینات مختلفی در زمینه های معنوی مختلف داشتم، اما تا آن زمان به سراغ چاکراها نرفته بودم. راستش را بخواهید، آنقدر در سایت ها و نوشته های دم دستی و نامربوط در این مورد مطلب نوشته شده بود که باعث بدبینی من به این موضوع شده بود.

چیزی که در آن سال باعث شد در دوره‌ی آموزشی چاکراها شرکت کنم، درواقع اعتباری بود که از قبل برای استاد آن، یعنی آقای کاظمپور، قائل بودم. آن زمان سایت راستمرد تاسیس نشده بود و تلگرام هم آنقدرها رایج نبود. یادم هست از شبکه‌های اجتماعی دیگر که کمی هم سخت تر بود درس ها را دریافت میکردیم و سوال و جواب های زیادی بین ما شکل میگرفت. آغاز این تمرینات فصل جدیدی در زندگی من بود و با دیدن تاثیر باز شدن هر چاکرا، آنقدر مشتاق میشدم که به سرعت سراغ چاکرای بعدی میرفتم. به یاد دارم که با چه اشتیاقی منتظر میشدم تا به استاد نشانه ها را بگویم و او تشخیص بدهد که آیا نشانه‌های کافی برای باز شدن این چاکرا هست و میتوانم سراغ درس بعد بروم یا نه. (امروزه این کار آسان تر است، چرا که دوره‌ی جدید در سایت حاوی تست هایی جهت این موضوع است).

شاید جالب ترین قسمت دوره، گشودن چشم سوم بود. هرچند گشودن این چاکرا برای من بسیار سخت بود و مدت خیلی زیادی طول کشید. در ابتدای باز شدن این چاکرا، دیدن بعضی تصاویر برای من ناخوشایند یا عجیب بود. اما طولی نکشید تا دو نکته‌ی مهم را متوجه شدم که ترس من از این موضوع را کاملا به صفر رساند:

۱. تصاویری که با چشم سوم دیده می‌شود در واقع فقط اطلاعاتی است از ذهن ناخودآگاه (فردی یا جمعی). هر چند اگر کسی خودش بخواهد میتواند چشم سوم را روی دنیای بیرون متمرکز کند، اما در غیر این صورت تمامی این تصاویر، دنیای درون فرد را نشان می‌دهد. درواقع ارتباط شما با ذهن ناخودآگاهتان به صورت بصری برقرار می‌شود.

۲. هر زمان که خودم میخواستم دیدن تصاویر شروع می‌شد و هر زمان که میخواستم قطع می‌شد. به نوعی این دید کاملا ارادی‌است.

در تمام مدت تمرینات من، حتی یک خطر درمورد یک چاکرا ندیدم و حتی در سایر افرادی که این تمرینات را انجام میدادند هم چنین چیزی نبود.

فواید گشودن چاکراها

اینجا به طور مختصر درباره‌ی چاکراها و فواید آن صحبت می‌کنم. تمام این ها هم در متون معتبر مورد تاکید قرار گرفته‌اند و هم تجربه‌ی من و بسیاری دیگر، این موضوع را تایید می‌کند. هرچند فواید هر چاکرا بیش از این هاست، سعی کردم اصلی ترین موضوعات را ذکر کنم.

۱. چاکرای اول یا ریشه: این چاکرا، همانطور که از اسمش پیداست، در واقع اولین قسمت جریان انرژی است. بدون فعال بودن این چاکرا، هیچ چاکرای دیگری درست کار نمیکند و انرژی در شما جریان پیدا نمیکند.

۲. چاکرای دوم: باز کردن این چاکرا احساس انتقام جویی از بین می‌رود. همچنین غلبه بر شهوت‌های نابه‌جا در همین چاکرا اتفاق می‌افتد.

۳. چاکرای سوم یا شبکه‌ی خورشیدی: اعتماد به نفس و دوست داشتن خویشتن در این چاکرا اتفاق میافته. اراده‌ی انجام کارها در زندگی روزمره با گشودن این چاکرا بسیار بیشتر می‌شود و سلامت جسمی نیز تا حد زیادی بهتر می‌شود.

۴. چاکرای چهارم یا چاکرای قلب: این چاکرا دوست داشتن دیگران را به شما یاد می‌دهد. همچنین تجربه‌ی واقعی سکوت ذهنی با باز کردن این چاکرا اتفاق می‌افتد. مراقبه کردن بعد از باز کردن این چاکرا بسیار بهتر صورت می‌گیرد.

۵. چاکرای پنجم: این چاکرا، چاکرای ارتباط است. با باز شدن این چاکرا هنر بیان خویشتن را یاد میگیرید.

۶. چاکرای ششم یا چشم سوم: هدف اصلی گشودن این چاکرا افزایش خرد و بصیرت شماست. همینطور از بین رفتن منیت با گشودن این چاکرا حاصل می‌شود. دیدن تصاویری از عالم درون (و اگر خود فرد بخواهد ، اسرار عالم بیرون)‌ نیز با گشودن این چاکرا اتفاق می افتد.

۷. چاکرای هفتم یا تاج: این چاکرا درواقع یک چاکرای مجزا نیست، و بحث این چاکرا بسیار جدا از سایر چاکراهاست. در این متن از بحث درمورد این چاکرا صرف نظر می‌کنیم.

برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به ویدئوهای رایگان آشنایی با چاکراها مراجعه کنید. لینک آشنایی باچاکرای اول را در اینجا برای شما می‌آورم ، ویدئوی باقی چاکراها را از همانجا می‌توانید پیدا کنید.

آشنایی با چاکرای ریشه و عملکرد آن

ریشه‌یابی ترس‌ها

معمولا افراد زیادی هستند که از خطرات و ترس های خیالی گشودن چاکراها داستان های زیادی میسازند. چند علت عمده‌ی آن را در زیر می‌آوریم:

۱. عدم تجربه: افرادی که تجربه‌ی شخصی در این موارد ندارند، ممکن است در اثر شنیدن بعضی موضوعات یا در اثر تصورات خودشان دچار ترس بشوند.

۲. جلب توجه: افراد زیادی را دیدم، در گروه‌های مختلف به قصد جلب توجه دیگران شروع میکنند داستان‌های خیالی تعریف کردن که آی من چشم سومم باز شده و فلان موجودات ترسناک رو دیدم و بهم فلان حرف رو زدن و قص علی هذا. هدف این افراد درواقع مطرح کردن خودشان است و میخواهند به دیگران بگویند که تجربیاتشان چقدر مهم و شگفت انگیز است.

۳. فرافکنی مشکلات شخصی: بسیارند کسانی که از ابتدا در زندگیشان دچار مشکلات متعدد هستند، مشکلاتی که خیلی اوقات مقصر اصلیش خودشان هستند، بعد می‌آیند و دنبال یک بهانه می‌گردند. این می‌شود که مدعی می‌شوند از وقتی فلان چاکرایشان باز شده همه‌ی این مشکلات سرشان آمده. یا داستان‌های دیگری مثل اینکه یک نفر طلسمشان کرده و الی آخر.

۴. ترس از دنیای درون: در این مورد شخص صادق است و دروغی نمی‌گوید. او صرفا بعد از گشودن چشم سوم و شناخت دنیای درونش دچار ترس شده است. این ترس در درجه‌ی اول تا حدی طبیعی است. ما در زندگیمان از درونمان بسیار غافلیم.

روزها فکر من این است و همه شب سخنم / که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

بعد از گشودن چاکرای سوم با حقایقی مواجه میشویم که شاید برایمان دلهره آور به نظر برسد. اما آیا باید از این موضوع اجتناب کنیم؟ آیا اگر مثل کبک سرمان را در برف فرو ببریم، این حقایق از بین می‌روند؟
بیایید حقایق را همانطور که هستند بپذیریم. مسیر خودشناسی که همه‌اش گل و شیرینی نیست. مگر می‌شود خودشناسی کرد بدون اینکه با مشکلات و سیاهی های خودمان مواجه شویم؟ تنها راه رشد، پذیرفتن حقیقت است.

با این جمله از یونگ این مقاله را به پایان می‌رسانم:
«روشنیدگی از طریق تجسم شکل‌های نورانی حاصل نمی‌شود، بلکه با آگاهی از تاریکی های درون است که می‌توان به روشنیدگی رسید.»

 

نوشته‌های مشابه

43 دیدگاه

  1. سلام وقت بخیر
    ممنون بابت مطالب فوق العادتون
    یه سوالی پیش اومد
    بنده علاوه بر تهیه فایل صوتی بازکردن هفت چاکرا تمایل به تهیه فایل سابلیمینال درمان ریزش مو هستم
    این دوفایل باهم تداخلی ایجاد می کنند؟؟
    و اینکه بنده جذب عشق را هم تهیه کرده ام
    دوره ی جذب عشق با گشودن چاکراها تداخلی دارند یا خیر؟؟؟ممنون میشوم راهنمایی بفرمایید

    1. سلام همراه گرامی
      در طول روز می تونین دو یا سه فایل صوتی سابلیمینال رو استفاده کنیدولی بین گوش دادنتون حدود ۱ساعت باید فاصله بیندازید….پیشنهادم اینه یه مدت تمرکزتون رو بگذارید روی یک محصول اینطوری نتیجه ی بهتری حاصل میشه .

  2. با سلام و ممنون بابت مطالب مفیدتون من مدتى ھس که دارم کتاب کندالینى یوگا رو مطالعه میکنم و میخوام با تمرین بعد از باز کردن تمام چاکراھام کندالینى خودم رو بیدار کنم ولی اصلا توی کتاب درباره خطر باز کردن چاکرا ھا چیزى ننوشته ولى تقریبا توى ھر صفحه به خطر بیدارى کندالینى تاکید کرده ایا بنظر شما بیدارى کندالینى خطری داره؟یا میتونم بھ تنهایی بازش کنم؟

دیدگاهتان را بنویسید