اثر ماندلا و خرس های برنستین – وقتی گذشته با آنچه به خاطر می آورید متفاوت است!
اگر کسی به شما بگوید چندین دنیای موازی شما را احاطه کرده و بعضی اوقات بدون اینکه متوجه شوید از یکی از این دنیاها وارد دیگری می شوید، یا اینکه بگوید در یک برنامه شبیه سازی عظیم کامپیوتری همچون فیلم ماتریکس زندگی می کنید، شما چه می گویید؟ خب، احتمالا خواهید گفت هر چیزی ممکن است اما شواهد کافی برای اثبات هیچ کدام از این ادعاها وجود ندارد. البته حرف شما هم درست است اما برخی پدیده هایی عجیب در این دنیا وجود دارند که با اینکه ذهن انسان ها را سالیان سال به خود معطوف کرده اند، هنوز توضیح قابل قبولی برای آنها پیدا نشده است. یکی از این موارد اثر ماندلا mandela effect یا خرس های برنستین berestein bears می باشد.
ماجرا از اینجا شروع شد که بانویی به نام فیونا بروم، به وضوح بخاطر می آورد که خبر درگذشت نلسون ماندلا را در دهه ۸۰ از رادیو شنیده است و وقتی خبر مرگ واقعی او در سال ۲۰۱۳ را شنید بسیار متعجب شد. پس از بررسی های بسیار و صحبت با دوستان و آشنایان متوجه شد او تنها نیست و عده بیشمار دیگری نیز هستند که به وضوح نه فقط شنیدن خبر مرگ ماندلا بلکه حتی شرکت در مراسم تشیع جنازه در دهه ۸۰ میلادی را به یاد می آوردند. به همین خاطر از آن زمان به بعد، وقتی کسی گذشته ای را به وضوح به خاطر می آورد که با شواهد بیرونی مغایرت دارد، به آن اثر ماندلا می گویند.
یکی دیگر از مثال های معروف این موضوع خرس های برنستین است که به این شکل نوشته می شوند berenstain اما خیلی ها به وضوح بخاطر می آورند که در کودکی این اسم به شکل berestein روی کتابها نوشته میشد. شاید بگویید خب از این اتفاقات زیاد رخ میدهد که چیزی را به اشتباه بخاطر می آوریم. اما موضوع به همین سادگی ها هم نیست. ماجرای خرس های برنستین چیزی در حد داستان کتاب شنگول و منگول و حبه انگور خودمان است که هر کداممان حداقل چندین بار کتاب های آن را خوانده ایم و اگر یکی از اسامی کتاب تغییر کند مسلما خیلی زود متوجه آن می شویم. به علاوه اینکه کسانی که نحوه نگارش متفاوت کتاب خرس های برنستین را بخاطر می آورند استدلال می کنند که در کودکی با تلفظ این واژه مشکل داشته اند و فکر می کرده اند یا باید برنستین تلفظ کنند یا به سبک نگارش آلمانی برنستاین، در صورتی که اگر اسم کتاب همین شکلی بود که امروز هست به سادگی می توانستند آن را برنستین تلفظ کنند و هیچ مشکلی پیش نمی آمد.
من وقتی داشتم روی این مقاله کار می کردم، از دوستان خواهش کردم که برای اثر ماندلا چند نمونه وطنی پیدا کنند که متاسفانه کسی چیزی پیدا نکرد. به همین خاطر مجبور شدیم به نمونه های خارجی در این مورد اکتفا کنیم. البته امیدوارم بعد از انتشار این مقاله دوستانی هم پیدا شوند و نمونه های وطنی هم برای این مورد ذکر کنند. به هر حال، دو موردی که در حین تحقیق در مورد این موضوع به آن برخوردم و برای خودم جالب بود در مورد فیلم های معروفی هست که در چند سال اخیر بخش شده اند. یکی فیلم ماتریکس و دیگری فارست گامپ.
در فیلم فارست گامپ جمله معروفی وجود دارد که تام هنکس می گوید: “مامان می گفت که زندگی مثل یک جعبه شکلاته”. البته این چیزی است که اکثر آدمها به خاطر می آورند اما در واقع در فیلم تام هنکس از فعل گذشته استفاده می کند یعنی می گوید: “مامان میگفت که زندگی مثل یک جعبه شکلات بود”. چیزی که خیلی ها مطمئنند در زمان آنها در فیلم نبوده. مورد دوم مربوط به فیلم ماتریکس جنجال برانگیزتر است. احتمالا شما هم عکس نوشته های بسیاری با چهره مورفیوس دیده اید که با آن جمله شروع می شود: چی میگی اگه بهت بگم که… what if I told you و بعد یک عبارت اگاه کننده در ادامه عکس نوشته می آید. اصل این جمله در صحنه اولین ملاقات نیو و مورفیوس گفته می شود که مورفیوس به او می گوید: چی میگی اگه بهت بگم هر چیزی که میدونی یه دروغه! آیا شما هم این جمله را بخاطر می آورید؟ خب این جمله اصلا در فیلم گفته نشده! پس سوالی که پیش می آید این است که این همه عکس نوشته و افرادی که این جمله را خاطر می آورند از کجا آمده اند؟
همان طور که در ابتدای مقاله گفته شده هنوز توضیحی که مورد قبول همه باشد در مورد این پدیده ارائه نشده است اما در زیر همه توضیحاتی که برای این موضوع تا امروز ارائه شده را آورده ایم:
- نظریه جهان های موازی: نظریه جهان های موازی می گوید که در کنار جهانی که ما در آن زندگی میکنیم، جهان های موازی بیشماری قرار دارند که خیلی به جهان ما شبیه و تنها در نقاط کوچکی تفاوت دارد. گاهی بدون اینکه بدانیم از یکی از این جهان ها به دیگری منتقل می شویم مثلا کسانی که مرگ ماندلا در دهه ۸۰ را بخاطر می آورند احتمالا از جهانی می آیند که در آن ماندلا در دهه ۸۰ زیر شکنجه های نظام آپارتاید کشته شده است! این نظریه بر مبنای نظریه “ام” (M theory) در فیزیک کوانتوم بنا شده که فرضیه جهانی موازی بسیار به شکل ریسمان را بیان می کند اما هنوز هیچ سند و مدرک عملی یا آزمایشی نتوانسته این موضوع را کاملا رد یا تایید کند.
هدف راستین آفرینش انسان و جهان هستی چیست؟_ قسمت اول :پرسش های بنیادین
-
نظریه سفر به گذشته: نظریه دوم میگوید شاید واقعا سفر به گذشته امکان دارد و گاهی عده ای با سفر به گذشته چیزی را تغییر می دهند اما همیشه همراه با آن تغییر، حافظه همه انسان ها تغییر نمی کند و عده ای همچنان نسخه قدیمی آن رخداد را بخاطر می آورند. این نظریه نیز تا به امروز دارای هیچ پشتوانه علمی نیست. هر چند از لحاظ تئوری بر اساس نظریه نسبیت انیشتین می توان امکان سفر در زمان همچون سفر در مکان را نیز متصور شد.
- نظریه حافظه اشتباهی: نظریه حافظه اشتباهی یا ساختگی، به روانشناسی مربوط می شود. روانشناسان طی تحقیقاتی نشان دادند که با تلقین به افراد می توانند در آنها خاطرات روشنی از چیزهایی که اصلا برایشان رخ نداده، مثل گم شدن در یک فروشگاه و… را بوجود بیاورند. برای اثر ماندلا هم می گویند احتمالا شاهدین موضوع مرگ ماندلا را با موضوع دیگری مخلوط کرده اند یا بر اساس یک سری تصاویر و شنیده ها، این موضوع در ذهن آنها نقش بسته است و خودشان هرگز شاهد این رخداد نبوده اند. هر چند خیلی ها این توجیه را برای بسیاری از مثال های اثر ماندلا ناکافی می دانند اما تا به امروز این نظریه از لحاظ علمی، قوی ترین نظریه در این مورد است.
شما در این مورد چه فکری می کنید؟ به نظرتان علت این موضوع چیست؟ و آیا شما هم به طور شخصی اثر ماندلا را تجربه کرده اید؟
بسیار عالی با تشکر
چه جالب قبل از اینکه بدونم همچین مقاله هایی وجود داره چند وقت پیش داشتم برا اینکه توضیح بدم مطمعنم ما تو دنیاهای موازی جا به جا میشیم دقیقا همین مثال و زدم
گفتم هممون خاطراتی داریم که به وضوح میدونیم اتفاق افتادن ولی واقعا اتفاق نیوفتادن یا بقیه یادشون نمیاد