ذهن و شگفتی های آن _ ۷ حقیقت درباره ی ذهن و راه هایی برای مهار کردن آن.
ذهن چیزی عجیب و حیرت انگیز است. در اینجا به بعضی از عجیب ترین چیزها در مورد ذهن و نیز راه هایی برای مهار کردن آن، اشاره میکنیم:
۱- هیچ کس دقیقاً نمیداند که ذهن چیست و یا مغز چگونه آن را بوجود می آورد.
حتی وجود داشتن ذهن هم عجیب است. چگونه چیزی والا و حیرت آور و در عین حال غیرواقعی، با عنوان افکار یا اگاهی، از قسمت کوچک ژلاتینی مانند در جمجمه بیرون می آید؟!
هیچ کس نمیداند. و علاوه بر آن، هر چند ذهن توسط مغز بوجود می آید ولی ذهن میتواند با یکجور استقلال، جدا از مغز هم کار کند. در واقع ذهن میتواند مغز را هم تغییر دهد!
در این مورد چه کاری میتوانید انجام دهید: هیچ! فقط شگفت زده شوید.
۲- “فکر کردن” در واقع همان حرف زدن شما با خودتان است.
فکر کردن را در واقع میتوان بعنوان راه هایی که شما با خودتان حرف میزنید توصیف کرد. “فکر کردن” و “با خود حرف زدن” در اصل یک چیز هستند.
در این مورد چه کاری میتوانید انجام دهید: برای اینکه متوجه شوید که چه چیز در ذهنتان میگذرد؛ باید ببینید که با خودتان چه حرفی میزنید.
۳- میتوانید در حین کار کردن ذهنتان، آنرا تماشا کنید.
شما میتوانید با حضور در لحظه ی آگاهانه، ذهن خود را تماشا کنید. یعنی بجای اینکه به افکار ذهنتان واکنش نشان دهید، بیرون از ذهن خود بایستید. انگار که دارید چیزی که برای یکی دیگر اتفاق می افتد را تماشا میکنید.
اصطلاح تماشا کردن، گاهی اوقات “مشاهده ی خود” و یا “مشاهده ی نفس”، نیز نامیده میشود.
عمل مشاهده یا تماشای افکار، بنحوی از احساسات جدا بوده و میتواند افکارتان را با “بی طرفی” و بدون قضاوت مشاهده کند.
در عوض بخش واکنش گر به ذهنتان، به احساسات توجه میکند و نسبت به افکار ذهن، عکس العمل های عاطفی و حسی نشان میدهد.
چرا مشاهده ی افکار اهمیت دارد؟ توجه به عادت ها و فعالیت های روحی تان (مثل فانتزی ها، داستان ها، ایده ها) اولین گام در آرام کردن و یا تغییر دادن ذهن شماست.
در این مورد چه کاری میتوانید انجام دهید: برای تمرین و بهتر کردن خود مشاهده گرتان، به حرف هایی که با خود میزنید، بدون قضاوت کردن توجه کنید.
آیا شما درباره ی یک مسئله و موضوع، دوباره و دوباره نگران میشوید؟ آیا با خودتان بصورتی دلگرم کننده حرف میزنید و یا ناراحت کننده و نا امید؟
به حرف هایتان با خود گوش دهید و بدینگونه میتوانید ذهنتان را در حین فعالیتش مشاهده کنید.
مقاله مرتبط: ذهن و دام های آن/۶ موقعیتی که ذهنتان با استفاده از آن زندگی تان را کنترل میکند!
۴- ذهن وحشی است و برای خودش تا هر کجا که بخواهد پیش میرود.
تا بحال توجه کرده اید که ذهنتان چقدر میتواند دیوانه و شلوغ و نامنظم باشد؟
نقل زیر از یک نویسنده ی بودایی است و چیزهای عجیبی که وقتی به ذهنمان نگاه میکنیم؛ میبینیم را توصیف میکند.
” گاهی با این درک شوکه کننده و ناگهانی از خود روبرو میشوید که شما کاملاً دیوانه هستید! ذهن شما مثل یک دیوانه خانه ایست که در آن پر از صداهای جیغ و داد و پچ پچ و وزوز هاست .و گویی بر چرخ هایی است که با عجله و سرعت، بدون هیچ کنترلی حرکت میکند.
مشکلی نیست. شما دیوانه تر از آنچه که دیروز بودید نیستید! در واقع اوضاع همیشه همینطور بوده و شما فقط هرگز متوجه آن نبوده اید.”
هر کسی یک ” ذهن میمون وار” دارد که با فانتزی ها، داستان ها، تصورات وحشی و افکاری هم مفید و هم مسخره پر شده است.
بعبارت دیگر، ذهن هم خودش یک ذهن دارد که نمیتواند کنترلش کند.
البته مشکلی نیست. شما میتوانید مدیریت ذهن خود را یاد بگیرید.
در این مورد چه کاری میتوانید انجام دهید: هر وقت متوجه شدید که ذهنتان دارد داستان ها، افکار و فانتزی هایی را میسازد؛ به خود بگویید: “اینها فقط افکار من هستند”.
در واقع این نوع برچسب گذاری ها کمک میکند تا کنترل ذهنتان را بهتر در دست گرفته و پچ پچ های درون سرتان را کمتر جدی بگیرید و خود را آرام کنید.
گذاشتن یک برچسب به یک احساس، فعالیت مغزتان را از آن ناحیه ی دعوایی (آمیگدال که ناحیه ای اندازه ی بادام است و ترس را بوجود می آورد)، به ناحیه ی فکر کردن (قشر جلوی مغزی) حرکت میدهد.
عجیب است! کاری که تنها یک کلمه میتواند انجام دهد!
این تکنیکی از تمرینات مراقبه ی ” “zenاست. هرچند برای استفاده و انجام این تمرین نیازی نیست که حتماً یک مراقبه گر باشید.
چگونه مشاهده گری به بی ذهنی می انجامد را از اینجا بخوانید.
می توانید از فایل صوتی سابلیمینال افزایش نظم و انضباط برای سر و سامان دادن به اوضاع ذهن و زندگیتان استفاده کنید.
۵-ذهن شما میتواند مغزتان را تغییر دهد.
بله! ذهن شما که همان افکارتان است، میتواند مغزتان را تغییر دهد. عجیب است که همانطور که دارید الگوهای فکری جدیدی خلق میکنید، در واقع دارید مغزتان را بازنویسی میکنید.
هر چه بیشتر عادات فکری جدیدی را تمرین کنید؛ نرون ها(سلولهای عصبی) هم بیشتر یاد میگیرند تا با هم کار کنند و ارتباط داشته باشند.
متخصصین عصب شناسی میگویند که نرون هایی که با هم ارتباط دارند( این ارتباط بدین صورت هست که یکی از سلول های مغزی یک ماده شیمیایی یا انتقال دهنده عصبی میفرستد و سلول بعدی آن را جذب میکند.)، وقتی که ارتباطشان با هم بیشتر شود، اتصال بین آنها هم قوی تر میشود و پیغام هایی که در آن مسیر از مغز سفر میکردند، سریع و سریع تر منتقل میشوند. و با تمرین و تکرار بیشتر، انتقال این پیغام ها اتوماتیک نیز میشود.
بعبارت دیگر،”فعالیت روانی هدایت شده و با اراده میتواند عملکرد مغز را بصورت شفاف و سیستماتیک، تغییر دهد.”
در این مورد چه کاری میتوانید انجام دهید: صحبت با خودتان را آگاهانه تغییر دهید. برای مثال اگر معمولاً در نا امیدی و عصبانیت غوطه میخورید، وقتی که اشتباهی مرتکب میشوید، تمرین کنید و به خود بگویید: “اشتباهات فقط بخشی از زندگی اند. من تلاش میکنم تا اگاهانه از اشتباهاتم درس بگیرم.”
و یا میتوانید هر نوع صحبت یا عبارت تاکیدی که دوست دارید در چنین شرایطی به خود بگویید را بر کاغذ بنویسید و هروقت نیاز داشتید از روی آن بخوانید.
۶- ذهن شما بر “منفی گرایی” تاکید و یکجور تعصب دارد .
تعصب بر منفی گری یعنی اینکه مغز تمایل دارد تا بیشتر و محکم تر به چیزهای بد،مانند خطرات، تهدیدها، اشتباهات یا مشکلات، واکنش نشان دهد تا اینکه به چیز های خوب .
هر چند این تعصب منفی گرا با هشدار در مورد تهدیدات احتمالی ، به بقای بشر کمک کرده است؛ ولی ازآن طرف زندگی را هم برای ما سخت کرده است و نمیگذارد تا از زندگی لذت ببریم و شاد و ریلکس باشیم.
خوشبختانه ذهن شما میتواند به مغزتان تعلیم دهد تا شادتر باشد. تمرکز کردن بر جنبه های مثبت زندگی، در واقع سازه های عصبی جدیدی را در مغز میسازد. و این هم راه شگفت انگیز دیگر از تغییر مغز، توسط ذهنتان میباشد.
در این مورد چه کاری میتوانید انجام دهید: بر تجربیات خوش و شادتان آگاه باشید و تمرکز کنید. آنها را به پیش زمینه ی ذهنتان بیاوردید و بر آن تجربه های خوب برای ۵ ثانیه یا بیشتر تمرکز کنید. با اینکار شما سیم کشی مغزتان را نو میکنید و باعث میشوید تا در اینده هم به دیگر چیزهای مثبت اطرافتان بیشتر توجه کنید.
۷- یادگیری چیزهای جدید مغزتان را تغییر میدهد.
غنی ساختن ذهن بوسیله ی یادگیری چیزهای جدید، ذهنتان را از اول سیم کشی میکند. بر اساس تحقیقات، یادگیری همچنین باعث تغییر در فضای باز حافظه تان(هیپوکامپ) میشود. این کار هم برای افراد جوان و هم مسن موثر میباشد.
همانطور که “الیور ساکز” متخصص مغز و اعصاب میگوید:
“هر دفعه که ما یک مهارت قدیمی را تمرین میکنیم و یا یک مهارت جدیدی را یاد میگیریم، اتصالات نرون های موجود قوی تر میشوند و با گذشت زمان نرون ها اتصالات بیشتری با نرون های دیگر بوجود می آورند. حتی سلول های نرون جدید هم میتوانند تولید شوند.”
در این مورد چه کاری میتوانید انجام دهید: چیزهای جدید یاد بگیرید. مهارتهای قدیم و یا جدیدی را تمرین کنید و بدانید که نتیجه ی کارتان را خواهید دید.
برای دریافت راهنمای کاربردی بهبود زندگی با شناخت لایه های ذهنی کلیک کنید.
نوشته ی : Meg Selig
Psychology Today
Jaleb bod
Kaleb bod