|

مردم نوازی/ خطرات پنهانی که “همیشه خیلی خوب بودن” خواهد داشت.

در تنگنا قرار گرفتید. همکارتان به چشمان شما نگاه میکند و منتظر پاسخی از شماست. توقع دارد که درخواستی که کرده را انجام دهید. تمام وجودتان میخواهد فریاد بزند که نه نمیتوانم، ولی شما گویی بی اراده لبخند شیرینی تحویلش میدهید و میگویید: “البته با کمال میل.”

چه اتفاقی دارد می افتد؟ چرا نمیتوانید که فقط بگویید نه و از قضیه رد شوید.

اگر شما هم چنین تجربه ای را داشته اید، پس احتمالاً مردم نواز بودن زندگیتان را نابود کرده و بارها روحتان را آزار داده است. این رفتار آرامشتان را گرفته و شجاعتتان را برای دنبال کردن هدف ها و رویاهایتان از بین برده است.

Happiness Behind Sadness


https://rastmard.com/19300

مردم نواز بودن واقعاً چیست و چگونه میتوان آن را از ریشه درمان کرد؟

ابتدا با عادت هایی از انواع مختلف شخصیتهای مردم نواز، آشنا میشویم.

۱۶ عادت از انواع شخصیت های مردم نواز

۱- در نه گفتن مشکل دارید.

۲- اظهار نظر کردن و بیان عقاید برای شما سخت است.

۳- همیشه حواستان هست که طرد نشوید.

۴- از احساسات منفی میترسید.

۵- بیش از حد، نوع دوست هستید.

۶- بخاطر کاری که برای دیگران انجام میدهید، اغلب در رنج و زحمت هستید.

۷- شما حد و مرزهای دورن فردی ضعیفی دارید.

۸- شما در روابط دوستانه و یا عاشقانه فردی وابسته هستید و یا فردی جان فدا و قربانی هستید. (در روابطی که طرفتان از لحاظ جسمی یا روحی معتاد است مثلاً به الکل یا مواد؛ شما دائم نقش یک فرشته ی فداکار را بازی میکنید و در واقع به آن فرد حس وابستگی کرده و خود را گم کرده اید.)

۹- شما به گرفتن تایید از دیگران معتاد شده اید.

۱۰- یک نیاز عصبی گونه به دوست داشته شدن به هر قیمتی دارید.

۱۱- وقتی کسی از شما انتقاد میکند برای روزها و هفته ها در هم میشکنید و فکرتان درگیر میشود.

۱۲- بها و ارزش پایینی به خود داده اید.

۱۳- بر اساس آنچه دیگران در موردتان فکر میکنند؛ رفتار میکنید.

۱۴- دائم خودتان را جای دیگران میگذارید ولی بندرت نسبت به خودتان دلسوزی میکنید.

۱۵- خیلی کورکورانه فقط به صلاح و خوبی دیگران اهمیت میدهید حتی اگر آنها خیلی واضح از شما سو استفاده کنند.

۱۶- از این که کنترل خود را از دست بدهید میترسید، چون احساسات سرکوب شده زیادی دارید که ممکن است بروز کنند.

Depositphotos_113824314_m-2015

چرا خیلی خوب بودن میتواند خطرناک باشد؟

خوب مسلماً خوب بودن هیچ اشکالی ندارد ولی میل و نیاز عصبی به خوب بودن به این دلایل خطرناک است:

۱- شما احساسات زیادی را سرکوب میکنید.

تمایل به دوست داشته شدن و نیاز داشته شدن  توسط دیگران، همیشه منجر به احساسات ناخوشایند سرکوب شده ی زیادی میشود.

شما نمیتوانید که خودتان را کاملاً وقف دیگران کنید، خود را نادیده بگیرید، و همچنان انتظار داشته باشید که در بلند مدت حس خوب و عالی داشته باشید.

سرکوب عواطف و احساسات در نهایت منجر به درهم شکسته شدن روحی و جسمی شما میشود. خیلی از مریضی های مزمن روحی و جسمی از همین تمایلات عصبی گونه به خوشحال نگه داشتن دیگران می آید.


مقاله مرتبط: نشانه های سرکوب احساسات کودک درون


۲- فشار زیاد برای “حفظ ظاهر کردن”

یکی از بدترین چیزها در مورد مدام خوب بودن این است که باید بخاطر حفظ ظاهر کردن، فشار زیادی را تحمل کنی.

این که مدام خیرخواه بقیه باشی و از حس های منفی بپرهیزی و مدام مثل یک فرشته عمل کنی، حس بسیار خوبیست. اما این اعتیاد به چه بها و قیمتی تمام شده؟ به قیمت استرس مزمن

این استرس اغلب غیرقابل مشاهده است ولی همیشه وجود دارد. همیشه از شما میخواهد که ماسک و نقاب بر چهره بزنید و حفظ ظاهر کنید حتی اگر از درون خفه تان کند.


مقاله مربوط: راه های کنترل استرس و جلوگیری از انفجار مغز


https://rastmard.com/17566

۳- مردم از شما استفاده میکنند.

وقتی شما مردم نواز باشید، درواقع به دیگران اجازه داده اید که از شما سواستفاده کنند.

نارسیست ها، خون آشامان انرژی، قلدر ها و انواع دیگر از مردم مریض، به شما مثل گوشتی تازه نگاه میکنند و جذب میشوند.

نداشتن حد و حدود برای خود؛ عزت نفس پایین و میل سیرنشدنی برای خوشحال کردن مردم، شما را تبدیل به یک فرد ایده آل برای استفاده یا سواستفاده میکند. ناخودآگاه شما هم این حس خواسته شدن و نیاز داشته شدن را دوست داشته و بنابراین به این چرخه ادامه میدهید.


پنج راه جلوگیری از بلعیده شدن انرژی تان توسط خون آشامان انرژی را بخوانید.


۴- شما نیاز شدید به کنترل کردن دارید.

شاید در ابتدا مردم نوازی بنظر حرکتی از خود گذشته بنظر برسد، اما در واقع مردم نوازی حرکتی خودخواهانه است. چون شما سعی دارید تا واکنش های فرد دیگر نسبت به خود راف با رفتار خود در کنترل بگیرید.

در واقع مردم نوازی بیشتر میل به کنترل است تا خشنود کردن دیگران. خواستن و نیاز به دوست داشته شدن توسط دیگران، نشانه میل به کنترل کردن است. چون شما عمیقاً از درون احساس کم فدرتی یا کم ارزشی میکنید.

به همین دلیل است که مردم نوازی کاری طافت فرساست. این رفتار مخالف روند و جریان زندگی است و تلاش زیادی هم میخواهد.

۵- هیچ کس “خود واقعی” شما را نمیشناسد.

ترس از تایید نشدن توسط دیگران باعث میشود که شما خود حقیقی تان را نشان نداده و خود را بیش از حد بسته نگه دارید.

وقتی که شما مردم نواز باشید، هیچ کس خود واقعی و حقیقی تان را نمیشناسد بلکه آنها تنها نمای بیرونی و آنچه شما در ظاهر نشان میدهید را میشناسند.

متاسفانه این میل به دوست داشته شدن و تایید شدن هم اغلب برعکس عمل کرده و باعث میشود که به مرور زمان، بیشتر احساس تنهایی و جدایی از بقیه را داشته باشید. در نهایت شما “احساس نادیده گرفته شدن” میکنید (حتی اگر مدام هم در مرکز توجه باشید.)

چگونه دست از مردم نوازی برداریم؟

۱- برای خوشحال کردن خود احساس مسئولیت داشته باشید.

۲- یاد بگیرید که چطوری اظهار نظر و عقیده کنید.

۳- احساسات دردناک و منفی خود را حس کرده و بپذیرید.

۴- ارزش خود را در درون خود بیایید و نه در بیرون.

و البته اولین قدم برای غلبه بر این مشکل این است که توجهتان را از دنیای بیرون، به دنیای درونتان تغییر دهید. و در نهایت با گذر زمان و کارهای بالا قادر خواهید بود تا با صراحت تمام بگویید که:

من برای خودم کافی هستم!


نوشته ای از: Aletheia Luna

view-source:https://lonerwolf.com/people-pleasing/

 

نوشته‌های مشابه

12 دیدگاه

  1. با سپاس. مطلب را چند بار خواندم و متصورم نویسنده از دیدگاهی دیالکتیک امر نیکو و پسندیده, خوب یودن, مهربانی و کمک به دیگران را به چالش کشیده است البته روشن است که اگر موتور محرک این خیرخواهی بر مبنای ترس و سایر احساسات منفی منشعب از ان باشد لاجرم هدف بر مبنای خودخواهی, تایید طلبی و … به انجام می رسد که مطابق با احساسات منفی ذکر شده در مطلب, نوعی بیماری تلقی می شود و بایستی مطابق دستور العمل, مداوا گردد. گرفتن یک تراز صحیح و صادقانه شخصی از کلیه اعمال و احساسات ما می تواند به ریشه یابی انجام اعمالی که ظاهری پسندیده دارند ولی منتهی به تناقض (پارادوکس) درونی و ازردگی شدید خاطر می شوند, کمک بزرگی می نماید. هدف اصلی خدمت و کمک به دبگران در واقع دور شدن از نفس , ایجاد تعادل و رها شدن از خودخواهی است هر نوع ریا و ظاهر سازی در این موضوع, کل این هدف خدایی و زیبا را زیر سوال می کشد…

دیدگاهتان را بنویسید