تعریفی متفاوت از قانون کارما که تابحال نشنیده اید!
کارما…
شاید شما هم این اسم به گوشتان خورده باشد و احتمالاً نزدیکترین تعبیری که از قانون کارما در ذهن دارید این است که هر کس تقاص یا نتیجه کاری را که کرده است، خواهید دید. مشابه همان شعر معروف مولان
این جهان کوه است و فعل ما ندا / سوی ما آید نداها را صدا
این تعریف هرچند تعریف درستی است اما به نوع خاصی از کارما که به کارمای کشاورزی معروف است، اشاره دارد. یعنی هر چه بکاری همان را درو می کنی. اما نوع دیگری از کارما نیز وجود دارد که به کارمای ذهنی یا درونی معروف است. در تعریف این کارما گفته میشود هر کاری بکنیم، نتیجهاش نه به صورت بیرونی که به صورت درونی و ذهنی برای ما مشخص میشود و حوادث بیرونی بر اساس تقدیر، شانس و گردش ستارگان و… تعیین می شوند. مثلاً اگر کسی دیگران را فریب دهد و به آنها دروغ بگوید بر اساس کارمای ذهنی، در درون خودش نسبت به همه آدمها بیاعتماد میشود و این بیاعتمادی تا آخر عمر او را رنج میدهد و آسایش و شادی را بر او حرام میکند. در مقابل کسی که به دیگران خوبی میکند حتا اگر از بیرون زندگیاش با فرد اول تفاوت چندانی نداشته باشد یا با مشکلات زیادی روبرو باشد، اما از لحاظ درونی به خاطر کارمای خوبی که جمع کرده احساس سبکی و شادی فراوانی در خود میکند.
“در تعریف این کارما گفته می شود که هر کاری بکنیم، نتیجه اش نه به صورت بیرونی که به صورت درونی و ذهنی برای ما مشخص می شود.”
یک تمرین:
با فرض درست بودن کارمای ذهنی بیایید به خودمان نگاه کنیم ببینیم کجای دنیا ایستادهایم؟ برای این کار سؤالات زیر را بخوانید و به آنها خوب فکر کنید:
– آیا از لحاظ درونی احساس شادی و نشاط می کنید یا ناراحت و غمگین هستید؟
(اگر احساس رضایت میکنید یعنی راهتان درست است و نیاز به سؤالهای بیشتری ندارید اما اگر احساس نارضایتی دارید سؤال بعدی را بخوانید.)
– به احساسات ناخوشایند خود فکر کنید. آیا میتوانید تعیین کنید هر کدام از آنها کارمای کدام فکر یا عمل شما در گذشته است؟
– آیا امکان جبران مافات و پاک کردن کارماهای منفی که در گذشته ایجاد کردهاید برای شما وجود دارد؟ اگر جواب مثبت است چه اقداماتی باید انجام دهید؟
(این اقدامات را روی کاغذ بیاورید و سعی کنید هر چند تا از آنها را که ممکن است عملی کنید)
پس از طی مدتزمانی، مثلاً یک ماه، دوباره احساسات خود را بررسی کنید و نتایج را باهم مقایسه کنید.
جمع بندی:
هدف این مقاله نفی کارمای کشاورزی نیست. چه اینکه احتمالاً چنین کارمایی واقعاً وجود دارد (هرچند که شاید عمر یا ادراک ما برای دیدن نتیجه کارمای دیگران کافی نباشد.) بلکه منظور این مقاله این است که کارمای کشاورزی کارمایی کینهتوزانه است و عایدی برای فرد ندارد و امکان واقعیت سنجی آن هم بسیار اندک است اما کارمای ذهنی خیلی ملموس و واقعی است و بهراحتی میتوان واقعیت و درستی آن را روی خود (یا کسانی که بهخوبی میشناسیم) امتحان کرد.
در قسمت کامنت ها نظر و تجارب خود در این زمینه را با ما در میان بگذارید.
https://rastmard.com/12503
جالب بود ممنونم
متشکرم.
*بنام یکتای هستی بخش*
سلام علیکم،
با سپاس از زحمات شما بابت جمعآوری مطالب مشروحه.
لذا لازم به ذکر است که کارمای”ذهنی”گرچه همان “قانون جذب”است که نظمی عجیب و هماهنگ، بین مخلوقات را بیان میکند، ولی فراموش نکنیم که خالق کارمای ذهنی هم خالق کارمای کشاورزی نیز هست و هرگز چنین کارمایی بیسبب و در جهت جهالت تفسیر و نامگذاری نشده است، این چنین با این اطلاعات غلط خلق خدا را در جهت خواست شیطان در مورد”تناسخ روح” و تکذیب”کارمای کشاورزی”به اشتباه نیندازیم.
چرا که چگونه میشود فردی در مدت زمان امانت داده شده که از ان بنام “زندگی”یاد میشود، هر کاری بخواهد بکند چه”خیر”چه”شر” و بی جواب بماند؟؟؟ و هیچ بازخوردی خواه”نیک”خواه”بد”نداشته باشد؟؟؟
چنین تفسیری از “عدالت” خداوند سبحان و پاکسرشت نوعی کفر گویی تلقی میشود، چرا که اگر میگوییم “آسمانها و زمین را خداوند خلق کرده” پس چرا اینچنین”معاد”خداوند را که البته”حق”است و فراخواهد رسید، اینگونه کذب جلوه میدهیم؟
*با کدامین مدرک دال بر صحه گفتار و نوشتارتان چنین شتابان به راه “شیطان”میروید*
*از خدا بترسیم و از او طلب مغفرت کنیم که او بخشنده و مهربان است و بترسیم از قهر او که چون هویدا شود بیدرنگ از”زیانکاران”خواهیم بود، چرا که “روز محشر” به وعده خداوند حتما و بیدرنگ در وقت”مقرر”فرا خواهد رسید*
خداوند میفرمایند:
(یا مثل اعمال کافران به ظلمات دریای عمیقی ماند که امواج آن، که بعضی بالای بعضی دیگر را بپوشاند و ابر تیره کفر نیز فراز آن برآید،تا ظلمتها چنان متراکم، فوق یکدیگر قرارگیرد که چون دست بیرون آرد هیچ نتواند دید و هرکه را خداوند نور نبخشد هرگز جان روشنی نخواهد یافت)
و چه راست گفت خداوند بزرگ و بلندمرتبه.
(من الله توفیق) ۳۱۳
ممنون مطلب جالبی بود کارمای کشاورزی را اولین بار بود که می شنیدم و تعبیر خیلی زیبایی بود از قانون کارما
در کاِینات هیچی گم نمی شه و هر چی بکاریم جایی و در زمانی به خودمون بر می گرده دیر و زود ش بستگی به برنامه ریزی خودمون داره
و تنها راه رهایی از کارما اول بخشیدن خودمون بعد بخشیدن بقیه است و زمانی که قانون کارما را درک کنیم و بفهمیم هر لحظه فرصت برای 2 انتخاب داریم یاکارمای خوب ایجاد کنیم یا کارمای بد
و زمانی که قانون کارما را درک کنیم محاله خودمون را در شرایط ایجاد کارمای بد قرار بدهیم
سلام و تشکر بابت مطلب خوبتون
فقط یه سوالی برام پیش اومد چرا در مورد خود من این کارماها خیلی سریع اتفاق میفته و زود جوابشون رو میگیرم که البته همانطور که در جواب ها هم اومده بود خوبه و باعث میشه تجمع نشه و مشکل حادی ایجاد نشه ،اما خیلی ها هستن خیلی کارهای بدتر میکنند و یا اصلا جوابش رو نمیگیرن یا در زمان خیلی دورتری، به نظرتون این بستگی به خود افراد و شخصیت شون و میزان اعتقادشون به این موضوع داره؟
سلام. این سوال رو باید از مسئولان تصفیه کارمای انسان ها پرسید! متاسفانه هیچ انسانی جوابی براش نداره.
سلام و درود!
ولی من جوابی بی جواب دارم واسه این موضوع!!! که نوشتمش
جواب من رو بخوید چون جوابتونه
از وقتی که به کارما آشنا شده ام، اتفاقات عجیبی بر سر راهم آمده است که ذکر چند موردی از آنها خارج از لطف نیست.
یکی از دوستانم که قرار بود با هم ملاقات داشته باشیم بهم زنگ زد و گفت که در فلان جا است و با شخصی قرار دارد و نمی تواند به دیدنم بیاید.
خیلی عصبی شدم و مدام فکرهای پلیدی به ذهنم می رسید، او را تصور کردم که در پارکی نشسته و با آن شخص قرار دارد و باران شدیدی شروع به باریدن می کند و قرارش خراب می شود. با تمام جزئیات تصور کردم.
فردای همان روز اول صبح به همان جایی رفتم که دوستم قرار داشت و جایتان خالی حسابی خیس شدم : )
کارمای رفتار من از سرعت نور هم پیشی گرفته
سوال؟ کارمای رابطه با افراد متاهل رو چجوری میتونیم تسویه کنیم!؟ و اینکه اگر مکررا تمایل به ایجاد چنین رابطه ای هایی بوده، آیا ممکنه کارمایی باشه یعنی از زندگیهای گذشته با ما آمده باشه که تجربه کنیم و ازشون گذر کنیم؟ یا فقط بر اساس زندگی در جامعه ناسالم اکتساب شده و کارماش بر دوشمون هست؟
با سلام. تجربه من در مورد درستی یا نادرستی شخص, کار یا چیزی, نسبی است و بنا براینکه من در کجا بدنیا امده باشم و فرهنگ حاکم بر ان, چه تفسیری از واقعیات دارد متفاوت است ولی در مواردی مانند خیانت (با هر دلیل) عموم مردم جهان, تصویر نامناسبی دارند و ان را عملی زشت می شناسند مهم نیست که از گذشته امده است یا نه, در مفهوم عمل انجام شده که تغییری حاصل نمی شود و انجام هر عملی انتخاب ذهن من و من است و از ان گریزی نیست حال اگر من در شرایطی این کار را انجام دادم بهترین راه برای جبران این خسارتی که برچند خانواده و همزمان وارد شده چیست؟ 1- عدم تکرار ان و دعا و مراقبه. 2- جبران خسارت زمانی درست و پسندیده است که خسارت جدیدی به بار نیاید.
با سپاس از دوستان و نویسنده گرامی, بی شک من و عزیزان فراوانی با خطوط کلی دیدگاه شما موافق هستیم. در ادبیات ما هم پرسابقه است که دوستان اشاراتی بسنده کرد ند ولی مورد من اینجاست که در مورد کارمای کشاورزی و ذهنی (اگر انها را اینگونه بنامیم, تعصبی نباید باشد) ایا این دو کارما همسو هستند یا مخالف هم عمل می کنند. ایا می شود شخصی که درونش پر از کینه, رنجش, خشم, عصبانیت,… و… است در ارتباطش با دیگران درست و بدور از خودخواهی, رفتار نماید؟ متصورم حاکم کلی اعمال و رفتار ما, ذهنیت و تفکری است که ما اموخته ایم ویا اگاهی است که بدست اورده ایم. عملکرد ما همسو با شیوه تفکر و ذهنیت ماست. زمان هم در این نگرش, مفهومی ندارد و نسبی است هرکدام از ما در هر لحظه و حرکتی, بومرنگی را رها می کنیم که بازگشتش به سوی ماست چه خوب یا بد. در اخر همراه با شیخ کامل: “این جهان کوه است و فعل ما ندا /… ….”.
اینکه بلافاصله کارما یا تقاص رفتار و افکار خودمون رو پس بدیم خوبه یا تفاوتی نداره؟
حتی ساده ترین رفتارها و افکار روزمره که بیشترش هم شوخی بوده گاهی ، بلافاصله به شکلی تو همون لحظه به خودم برمیگرده
دلیل خاصی داره ؟
بطور مثال پای یکی از افراد خانوادم به چیزی برخورد کنه و من بخندم و در موردش شوخی کنیم، چند دقیقه بعد خودم همون بلا تقریبا سرم میاد یا ضربه دیگه ای به همون شکل به من هم وارد میشه و ….
خوبی این قضیه اینه که کارماهای شما جمع نمیشه و بشکل مشکل حادی براتون اتفاق نمی افته. بعضی افراد اومدن تا در همین زندگی مقدار زیادی از کارماهاشون رو پاک کنن.
بحث کارما که اگر ما در زندگی بهش فکر کنیم سعی میکنیم هیچ خطایی از ما سر نزنه در حقیقت
کارما عدالت محض و در آیات قرآن هست که اگر ذره خوبی همانند گرد و خاک در هوا انجام بدید به خود شما باز میگردد و اگر ذره ای بدی کنید همینطور در دین اسلام هم می بینیم که به نوعی به این مساله اشاره دارد
با سلام و خدا قوت
با خواندن این مطالب به یاد حرفی که همیشه والدینم به من میگفتن افتادم واون این مطلب است
هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی
بهترین ها از آن شماست
سلام
و یا
آز مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو ز جو
درود
موضوع کارما ، بحث جالبی هست… در واقع قانون کارما بر کل زندگی و بر کل جهان حکم فرماست و هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد. اما نکته ی قابل توجهی که یکی از دوستان در متن اشاره کردند ، این بود که « هیچ چیز اتفاقی نیست » !
و در واقع یکی از تفاوت های اساسی ما با خداناباور ها یا مادی گرایان همین هست. اون ها به احتمالات محض اعتقاد دارن ، ما به کارما.
در واقع کارما یعنی قانون عمل و عکس العمل و اینکه هرآنچه که ما انجام می دیدم ، در زندگی ما نمود پیدا خواهد کرد.
حالا این عکس العمل میتونه به این صورت باشه که شما یک کتاب بخونی و اطلاعاتت زیاد بشه ( عمل = مطالعه ، عکس العمل = افزایش اطلاعات ) یا اینکه میتونی کسی رو آزار بدی و مجازات اون رو ببینی! یعنی از ساده ترین تا پیچیده ترین حالات متغیره .
و اینکه عکس العمل همون موقع اتفاق بیفته یا بعد ها اتفاق بیفته هم مشخص نیست.
در کل باید سعی کنیم همیشه به خاطر داشته باشیم که : هر تاثیری که روی هر چیزی بذاریم ، آن تاثیر نیز بازتابی خواهد داشت.
و باید مراقب این موضوع باشیم.
این نکته رو هم باید بگم که اولا کارما هم در مورد اعمال خوب هست و هم اعمال ( برخی باور غلطی دارن ).
در رابطه با کارمای منفی هم میتونم بگم که کارمای منفی به عکس العملی گفته میشه که برای ما خوشایند نیست و در نتیجه ی عمل منفی بروز پیدا میکنه. حالا شما میتونید یک مشت به دیوار بزنید و متوجه ی کارمای منفی بشید ، یا اینکه کسی رو ازرده خاطر کنید و نتیجه اش رو ببینید.
اما نکته ی مهم اینه که در رابطه با مورد دوم ، به احتمال قوی همون لحظه نمیتونید کارمای عملتونو مشاهده کنید.
موفق و موید باشید
با سلام به استاد مهربان
شما نحو تجربه حس خوب زندگی را شرح دادید یکی از روشهای مقابله با احساس بد روانی نیکی و خیر خواهی است
سپاسگزارم
کارما ی زندگیهای گذشته۶۵درصد حوداث زندگیمون رو تشکیل میده و۳۵درصد دیگه کارمای همین زندگی کنونی تشکیل میده .سوال اینه چطور میشه این کارماها رو از بین برد یا تحملش کرد .!با گفتن نام خدا و ذکر گویی و پنج اصول دیگر که هدف از ان یکی شدن با خداست و ازادی از چرخه تولد و مرگ نتیجه ان میباشد
بسیار زیبا و کاملا واقع گرایانه و آموزنده
در حقیقت کارما مجازات و خشونت علیه اشخاص نیست بلکه به نوعی آموزش آنها برای رسیدن به سطوح بالاتر است. به محض این که سالک به درک این موضوع نائل آید همه رنجهای او ناپدید خواهد شد زیرا با آگاهی سالک دیگر نیازی به آنها نیست.
ما ز بالاییم و بالا می رویم
ما ز دریاییم و دریا می رویم
ما از آنجا و از اینجا نیستیم
ما ز بیجاییم و بیجا می رویم
و نکته مثبت این که درک کارما مشخص می کند که هیچ چیزی بطور اتفاقی یا خارج از قوانین هستی اتفاق نمی افتدو
سپاس بابت این مطلب عالی
متشكرم از پاسختون ..
سپاسگزارم. مطلب بسیار کاربردی و ظریفی مطرح کردید.
مولانا نیز به صورتی همین مساله را در بیت زیر مطرح میکنه:
هر کجا دو کس، به مهری، یا به کین،
جمع آید، ” ثالثی ” زاید یقین!
لیک اندر “غیب” زاید آن صور،
چون روی آن سو، ببینی در نظر!
و وجودی حقیقی قائل هست برای اون چیزی که در هر عمل، و در هر ارتباط بوجود میاد، که میگه البته از دید ما پنهان هست، اما باور به موجود سوم( کارمای ذهنی) رو به خوبی مطرح کرده.
بسیار عالی و کاربردی
سپاس فراوان
درود و سپاس از رایت بزرگ! اتفاقا کارمای ذهنی زیربنای تمام کارماهاس ، و ریشه ی سیر و سلوک در توجه و تمرکز و تمرین بر همین کارما میتونه باشه.
ممنون از مقاله.
به عقیده من نمیشه بین این دو نوع کارما با خط کش خط کشید و از هم جدا کرد . و البته نمی شه یکی رو کامل نقض کرد. بلکه هر دو در کنار هم کار می کنند.
برای رهایی از همه کالبدها باید کارمای مربوط به اون کالبد تسویه شود. پس استعلاک کارما شامل کارماهای فیزیکی ، اثیری (احساسی) و ذهنی میشه و طبعا هر کدوم به نحو خودشون مستهلک میشه.
ممنون از مقاله مفيدتون ،
كارما خيلى مساله عميق و تاثير گذارى هستش .. سوال من اين هست كه اين رو به صورت كلى نميشه نتيجه گيرى كرد كه در از نظر ذهنى احساس رضايت داشت يا نه ! براى مثال بعضى وقتها كه احساس استرس و اضطراب را در مورد نتيجه كارى در اينده تجربه مى كنم كارماى چه عملكردى فعال شده ؟! اين مساله سخت نيست براى تشخيص دادن ؟ ممنون اگر راهنمايئم كنيد .
دوست عزیز، اضطراب و استرس تعریف های متفاوتی داره. وقتی عامل بیرونی به ما فشار میاره به اون استرس میگن که یه واکنش منطقیه و طبیعتا دلیلش همون طور که خودتون هم گفتید یه رخداد بیرونیه نه کارما.
اما اضطراب مال وقتیه که هیچ عامل بیرونی مشخصی وجود نداره ولی فرد احساس نارضایی میکنه..که در اینجا باید به جستجوی ریشه ها در گذشته فرد و… پرداخت.