خود واقعی
|

خود واقعی چیست؟ آیا دیگران خود واقعی مرا می بینند؟

خود واقعی شما چیست؟ آیا شما خودتان را همان طور که هستید می بینید یا برداشت تان از خودتان، بر اساس بازخوردی است که از دیگران می گیرید؟

خود واقعی

این سوال ممکن است بدون اهمیت به نظر برسد اما اگر دقت کنید به موضوع قابل توجهی اشاره می کند. اگر فقط برای چند لحظه به این سوال فکر کنید متوجه می شوید که شاید بقیه برداشت متفاوتی از شخصیت شما در مقایسه با برداشت خودتان از شخصیت تان، داشته باشند. مثلا شیوه ای که شما با دوستانتان برخورد می کنید یا رفتاری که با همکارتان دارید باعث ایجاد برداشتی از شما در ذهن آنها می شود که فرسنگ ها با خود واقعی شما متفاوت است. این موضوع می تواند تاثیرات مثبت و منفی گوناگونی بر زندگی شمار بگذارد: برای مثال شما بعد از یک درگیری کلامی با همکارتان ناراحت هستید اما بقیه فکر می کنند که حالتان کاملا خوب است یا شما را بسیار سرحال می بینند. این مثال ساده نشان می دهد تفاوت دیدگاه شما از خودتان و دیگران از شما تا چه حد می تواند متفاوت و همزمان تاثیرگذار باشد.


مقاله مرتبط: “خود واقعی یا فیک؟ چطور در جامعه ای که فیک بودن را میپرستد، خود واقعی مان باشیم؟


تضاد میان خود واقعی و خود ساختگی

بارها پیش آمده که در مورد یک موقعیت یا اتفاق خاص، نظری غیر از برداشت و نظر واقعی مان به دیگران اعلام کرده ایم. در این موارد ما یک برداشت متفاوت و گاها متضاد از چیزی که بیان کرده ایم، داریم.خود واقعی یا اینکه یک احساس خاص داریم اما چیز دیگری را بروز می دهیم (مثلا از رفتار و حرف همکارمان ناراحت هستیم اما رفتارمان خلاف این موضوع را نشان می دهد). در این حالات ما به دلیل ترس از پس زده شدن، قضاوت شدن، طرد شدن و … در هماهنگی با خودمان نیستیم و به دلیل اهمیت زیادی که برای دیگران قائل می شویم، خودمان را فراموش می کنیم. این به معنای آنست که خود واقعی ما با آنچه بروز می دهیم فاصله دارد. این موضوع در نهایت منجر به درگیری های گوناگون بین فردی می شود.

دریافت و ادراک اشتباه ما درباره خودمان، دنیا و آینده، منجر به عملکرد نابجا یا رفتارهای ضد و نقیض در ما می شود.  این رفتارهای ضد و نقیض به معنای تضادی دائمی ست بین آنچه که واقعا هستیم و احساس می کنیم، و آنچه که بیان می کنیم و بروز می دهیم. اگر تلاشمان را برای تظاهر به کار ببندیم، شاید دیگران هرگز متوجه این تناقض ها نشوند اما در حقیقت درون خودمان همیشه این تناقض آزارمان خواهد داد. این تناقض ها، احساسات نامناسبی در ما ایجاد میکند که حتی ممکن است به اختلالات روانی همچون فوبیا، افسرگی، اضطراب، مشکلات عزت نفس یا وسواس فکری و عملی می شود. ریشه این ناهنجاری های شناختی در واقع همان اشتباهات ذهنی هستند که ما دائما در حال رجوع به آنها به منظور تفسیر واقعیت به شیوه ای غیر واقعی هستیم.


مقاله مرتبط: “اصالت – ۱۲ نشان از اینکه اصالت خود را از دست داده اید و به پوچی میروید


ریشه تظاهر و واکنش های غیرواقعی

وقتی واکنشی غیر واقعی به یک مسئله بروز می دهیم، این تظاهر به شمار می رود و شاید حتی کنترل آن دست خود ما نباشد. گاهی این واکنش ها بطور ناخودآگاه توسط اشتباهاتی که ما در پردازش و تحلیل اطلاعات از طریق بُعد احساسی  ذهن خود (و نه عقلانی) داریم، تولید می شوند.خود واقعی اینگونه اشتباهات در فرآیند برداشت و تفسیر در ذهن ما می توانند ریشه در اعتقادات و باورهای ما داشته باشند. در واقع این باورها بخشی از وجود حقیقی خود ما نیستند بلکه عادات ذهنی هستند که به آنها چنگ می زنیم و اگر چیزی مغایر با آنها دریافت کنیم، دچار احساسات منفی نسبت به آن می شویم.

بنابر آنچه گفته شد ریشه تظاهر و واکنش های غیرواقعی ما، در واقع احساسات مختلف درون روان ماست. اگرچه یک احساس بایستی بطور معمول به واکنشی مربوط به خودش مربوط شود (مثلا احساس ناراحتی باعث بروز ناراحتی شود)، اما گاهی احساسات بقدری توسط ذهن ما پیچیده می شوند که به یک برون ریزی و واکنش کاملا متفاوت منجر می شوند.

احساسات ما بر افکار و کردار ما تاثیر می گذارند به همین دلیل است که توانایی کنترل و مدیریت آنها بسیار مهم است. هر اتفاقی، هر چند ساده، به کمک سیستم لیمبیک، در ما احساسات و برداشت های متفاوتی را بر می انگیزند؛ به کمک سیستم لیمبیک است که درمی یابیم احساساتمان بخشی از ما و نحوه واکنش ما در برابر جهان هستند.


مقاله پیشنهادی: “ریزش لایه های ذهن _ رسیدن به هسته ی وجودی خود


یک راه کار ساده برای یافتن خود واقعی

بسیاری از ما درگیر مشکلاتی درونی و روحی هستیم. این مشکلات به اختلالات روانی و رفتاری مانند خشم، افسردگی، اضطراب و… منجر می شوند که باعث می شوند از خود واقعی مان دور شویم. بخشی از این مشکلات به این دلیل ایجاد می شوند که ما همواره در تلاشیم تا تصویر بهتری از خودمان ارائه بدهیم.خود واقعی تصویری که متفاوت از خود واقعی ماست و فکر می کنیم بیشتر مورد پذیرش جامعه و اطرافیانمان است. برای همین است که مدام در حال فکر کردن به تصویری از  ظاهر و شخصیت خودمان هستیم که به دیگران نشان می دهیم، آن ها چطور ما را می بیندد؟ آیا ما را دوست دارند؟ چه کار دیگری می توانیم انجام بدهیم که بیشتر ما را دوست داشته باشند و… .

در تلاش بی وقفه برای بهتر دیده شدن، فراموش می کنیم که اطرافیان مان ما را همانطور که می خواهیم نشان بدهیم، نمی بینند. برداشت آن ها در اکثر مواقع با چیزی که ما قصد داریم به آن ها نشان دهیم متفاوت است. بهتر است با دوستان، خانواده، همکاران و… صحبت کنید و مستقیما از آنها سوال بپرسید. مثلا: چگونه شما را می بینند؟ از نظر آنها شما چه ویژگی هایی دارید و به طور کلی چه برداشتی از شما دارند؟

با این روش متوجه می شوید که دیدگاه شما نسبت به خودتان یا به عبارت بهتر برداشتی که از شخصیت و خود واقعی تان دارید (هنگامی که از درون به خود می نگرید) منحصر به فرد و خاص نیست و حتی فرسنگ ها با آنچه دیگران از شما در ذهن دارند متفاوت است و این تفاوت حتی هنگامی که تلاش می کنید از بیرون (به عنوان یک سوم شخص و بدون پیش داروی) به روح و روان خود نگاهی بیاندازید هم تغییری نمی کند.


مقاله مرتبط: “پارادوکس ! / ۵ مثال عجیب از تناقض و پارادوکس در رفتار انسان ها”


اگر این کار را انجام بدهید پاسخ هایی دریافت خواهید کرد که به شما کمک می کنند تا تصویری واقعی تر از آنچه سعی می کنید به دیگران نشان دهید از خود بروز دهید و حتی ممکن است در این بین متوجه شوید که گاهی اجازه داده اید بیش از حد تحت تأثیر آنچه فکر می کنید از شما انتظار می رود، قرار بگیرید.

چطور خود واقعی مان بشویم؟ چطور فاصله درون و بیرونمان را کمتر کنیم؟

انتظار اطرافیان از ما چیست؟ جواب به این سوال می تواند تصویر بیرونی خاصی از ما ارائه بدهد؛خود واقعی تصویری که بر اساس رفتارهای ما به دلیل پاسخ به این سوال ساخته و پرداخته می شود، الزاما با خود واقعی ما یکسان نیست. گاهی ما در ارتباط با افرادی کنترل گر یا پرخاشگر هستیم و ناخودآگاه و به ناچار مجبور می شویم رفتاری متفاوت از آنچه هستیم نشان دهیم و بعد از خودمان می پرسیم چرا عزت نفس ما اینقدر پایین آمده؟ برای اینکه داریم همانگونه ای رفتار می کنیم که دیگران از ما می خواهند و نه خودمان!

اما فراموش نکنید برداشتی که ما از خودمان داریم همواره بر رفتار بیرونی ما با دیگران تاثیر می گذارد. اگر درگیر تعارضات درونی باشید، دیگران تا حدی آن را درک می کنند و بر اساس آن به شما واکنش می دهند. حال ممکن است این سوال برایتان پیش بیاید که وقتی به نحوهٔ نگاهتان و دیدگاهتان به خودتان فکر می کنید به چه نکاتی باید توجه کنید؟ در زیر به دو نکته اشاره می کنیم:

۱. آنچه در مورد خود فکر می کنید همیشه تحقق می یابد.

تمام آنچه در روح و روان شما می گذرد، خواسته یا ناخواسته نمود بیرونی دارد. بینابراین تا جایی که برایتان امکان دارد خود را درگیر افکار و احساسات منفی نکنید. می توانید بر نکات مثبت شخصیت و رفتارتان تمرکز کنید تا جسم و روان سالم تری داشته باشید.

۲. زیبایی درون شما پرورش می یابد.

خودسازی به معنای شناخت و بهبود خود است. سعی تان بر این باشد منبع حس های خوب خودتان باشید. خوبی از شما و درون شما سرچشمه می گیرد نه از دیگری. منتظر نمانید تا خوبی و برخورد خوب را از دیگری دریافت کنید آن هم به بهای متفاوت نشان دادن خود واقعی تان! خودتان را بروز دهید و بپذیرید، این زیبایی را بپذیرید و آن را متجلی کنید.

همیشه به یاد داشته باشید که شیوه رفتار شما با دیگران بسیار پراهمیت و تاثیرگذار است. در بیشتر موارد اگر با دیگران خوب رفتار کنیم و به آنها احترام بگذاریم، آن ها هم رفتاری محترمانه با ما خواهند داشت. البته که روزهای بد همیشه وجود دارند، ما انسان هستیم! اما فراموش نکنیم دیگران همیشه از طریق رفتاری که با آنها داریم، ما را خواهند شناخت و ما قادر هستیم این بخش را به راحتی تغییر دهیم.


برگرفته از

https://nospensees.fr/comment-on-me-voit-et-comment-je-me-vois/

نوشته‌های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید