روشنیدگی یا اشراق

روشنیدگی، روشنیدگی، روشنیدگی

Pranasynthesis_webtag_1600px

آیا میدانید روشنیدگی چیست؟ این مفهوم هرچند متعلق به بودیسم و مکاتب شرقی دیگری چون چین و ژاپن است اما در اندیشه ایرانی نیز در فلسفه اشراق سهروردی نمود پیدا کرده.

هر چند بسیاری از سالکان حقیقت و رازورزان هدف نهایی خود را روشنیدگی اعلام کرده اند اما تعریف دقیقی از اینکه روشنیدگی واقعا چیست بسیار مشکل است.

در بودیسم به بیدار شدگی و ادراک کامل اطلاق می شود. وقتی که فرد به کارکردهای ذهن کاملا آگاه شده، از زندان دنیا رها شده و راه رسیدن به رستگاری (نیروانا) را یافته.

meditationدر ذن “کنشو” معادل اشراق به معنای دیدن ماهیت واقعی خویشتن است.


در آغاز سفر معنویم به چنین وضعیتی یعنی بیداری کامل و رها شدن از توهمات و خواستهای دون، بسیار معتقد بودم. اما بعدها با صحبت با اشخاص معدودی که چنین بیداری را تجربه کرده بودند و همین طور خواندن زندگینامه اساتیدی چون اوشو، مهربابا و… که مدعی چنین رخدادی بودند؛ اکنون در وجود چنین وضعیتی شک دارم. هر چند که می دانم وضعیت هایی از آگاهی ممکنند که در آن، ما به همه چیز احاطه کامل داریم، دلیل همه چیز را می دانیم و ذهنمان در اوج وضوح و شفافیت به کار می پردازد؛ چرا که چنین وضعیتی را برای چند بار در زندگیم تجربه کردم. به این وضعیت و تجربه نیمه روشنیدگی یا تجارب کوتاه نور، “ساتوری” گفته می شود.

نوشته‌های مشابه

13 دیدگاه

  1. مفهوم روشنیدگی و اشراق کوتاه باز شده بود، اگه میشه بیشتر توضیح بدین
    مهربابا کتا بای خیلی خوبی دارن
    یکیش، همه جیز و هیچ چیز هست، برام جالبه که ایرانین، ولی ایران فک میکنن هندیه

    1. دقیقا برای من هم این مینی روشنیدگی پیش می آد و بعد از چند وقت که از یه روز تا 40 روز متفاوته،تموم میشه.برای من هم سواله که چرا موقته.اما حس میکنم هربارمدت این دوره ها بیشتر میشه پس به پختگی من در اون لحظه ربط داره

    1. سپاس از شما….روشنیدگی یا اشراق یا نمیدونم هر چی که اسمش هست خودش اتفاق میفته وظیفه ما فقط عشق ورزی و آکاه شدن به کارکردهای ذهن و اندیشه هست بدون اینکه رسیدن به نقطه خاصی هدف ما باشه

  2. با عرض سلام
    مطلب جالبی بود
    اشراق یا روشنیدگی در معنای لغوی و در معنای اصطلاحی معانی نزدیک به هم دارد
    مطلبی که در این مورد میتوانم عنوان کنم
    این است که شخصی که به مرحله اشراق می رسد در حقیقت هدایت یافته است و به مرحله کمال رسیده و این به دست نمیاید مگر با تابیدن نور آگاهی از جانب خداوند بر چنین شخصی
    با تشکر از استاد عزیز

  3. روشنيدگي ، آري !
    از منظر فلسفه ي اشراقي ، نور كيفيتي فراحسي ست و فرامادي ، اما هر نوري متصل به سايه ي خود دركيفيتي حسي و مادي ست و به نا به فلسفه ي مثل افلاطون كه امورات زميني را سايه هايي از حقايق برتر در جهاني ديگر تصور ميكرد پس پيشنياز روشنيدگي ، مرحله ي سايه گي ست به اين معنا حركت از افسانه ي شخصي در سايه ها به سوي افسانه ي كيهاني درعوالم نور.

دیدگاهتان را بنویسید