دنیای بدون پول چه شکلی ست؟
پول مشوق بسیار قدرتمندی در جهان مدرن است. حتی در بیشتر اوقات می توان گفت که ضروری است، اما نیازی ساخته دست بشر است. در واقع اغلب ما برای پول زندگی می کنیم، در حالیکه برای زندگی سالم و رضایت بخش بر روی زمین به پول نیاز نداریم. ساختار کنونی جوامع بر تبادل مداوم پول استوار است و حذف پول بدین معناست که باید ساختار جامعه بکلی دگرگون شود. اگر ما می توانستیم جوامعی ایجاد کنیم که در آن نیازهای پایه ای انسان ها مانند خانه و غذا با همکاری یکدیگر مرتفع می شد و ساده زیستی و توجه به ارزش های اصیل و حقیقی زندگی فرهنگ سازی می شد، آنگاه نه تنها نیاز به پول محو می شد، بلکه رضایت و حس خوشبختی نیز چندین برابر افزایش می یافت.
در دنیایی که بر پایه پول استوار نباشد ۵ اتفاق مهم رخ خواهد داد:
۱- کار تبدیل به بازی می شود
اگر تلاش ما بر این باشد که با استفاده از زمین زندگی کنیم، ایده شغل و اشتغال ناپدید خواهد شد. دیگر نیاز به افرادی نخواهیم داشت که زباله ها را جمع کنند، حسابدار باشند و یا به کارهای دولتی بپردازند. مردم تبدیل به دولت می شوند و کاری که می کنند برای حمایت از یکدیگر و زمین خواهد بود، مانند آبرسانی، کشت و کار، حفاظت و به بیانی بهتر ساختن زمینی نو. در حال حاضر برای بیشتر انسان ها، انتخاب های شغلی با رتبه اجتماعی و درآمد آنها گره خورده است. بدون این انگیزه ها، بیشتر افراد روی کارهایی متمرکز خواهند بود که حقیقتا مورد نیاز جامعه است و باقی زمان خود را برای خانواده یا کارهای خلاقانه یا آموختن صرف خواهند کرد.
۲- انسان ها کارهایی را برخواهند گزید که عاشق آن هستند
در این دنیای نو مردم کارهایی را انتخاب می کنند که دوست دارند و به آنها جذب می شوند. در دنیایی که مشوق هایی چون مسایل مالی و رتبه اجتماعی وجود ندارد، شفاگران به شفابخشی و طب متمایل می شوند، معلم ها به آموختن و معنویت به معابد خواهد رفت، جایی که به آن تعلق دارد و می تواند براستی موجب ارتقاء جامعه شود.
در واقع هر کس می تواند افسانه شخصی زندگی خود را به راحتی و بدون دغدغه و نگرانی های مالی دنبال کند، از کاری که می کند لذت ببرد و نهایت خلاقیت و نوآوری را در کار خود بروز دهد. در نتیجه در تمامی زمینه ها شاهد پیشرفت های چشمگیری خواهیم بود و بهره وری نیز بالاتر خواهد رفت و عملکرد افراد توسط سوال های تجاری محدود کننده ای مانند “آیا مشتری این را می خواهد” یا “آیا مشتری می تواند برای این پول کافی پرداخت کند” محدود نخواهد شد. مثلا دکتری را فرض کنید که مشکل مالی ندارد و می تواند جان تمام کسانی که نیاز دارند را نجات دهد، نه فقط آنانی که پول دارند.
۳- زمان بیشتری برای گذراندن با خانواده خواهد بود
دنیای امروز همچون تردمیل بی پایانی ست که با دویدن بروی آن، زمان و انرژی اندکی برای ما باقی می ماند تا از خانه و خانواده مان لذت کافی را ببریم. در حقیقت در جوامع امروزی، این عمر و انرژی حیاتی ماست که به پول تبدیل می شود. وقتی که نبرد برای بقاء از میان برداشته شود، ساعات کاری محدودتر و تعادل کار- زندگی بیشتر خواهد بود. در نتیجه ما امکان بیشتری برای لذت بردن از زندگی و بودن کنار خانواده و عزیزانمان خواهیم داشت.
۴- بیشتر استرس ها ناپدید خواهند شد
استرس عامل مهمی در نارضایتی از زندگی و بیماری های حال حاضر است. تا بحال فکر کرده اید که چه مقدار از استرس های جوامع مدرن مرتبط با نبرد بقاء ست؟ ( چطور قبوض خود را پرداخت کنم؟ چطور غذا بخرم؟ چطور اجاره خانه بدهم؟ چطور قسط هایم را به بانک پرداخت کنم؟)
اگر این نگرانی ها نبودند، تنها مسائلی چون سلامتی، روابط، معنویات و اینکه چگونه خود را رشد داده و خلاقانه بروز دهیم باقی می ماند. زندگی چقدر ساده تر می شد اگر مجبور نبودیم نگران میزان درآمد و تامین نیازهای کاذب جامعه باشیم. چقدر می توانستیم شادتر، آرام تر و راضی تر زندگی کنیم.
۵- تحصیلات واقعی خواهد شد
بدون وجود تلاش دیوانه وار برای کسب ثروت و رتبه اجتماعی و همچنین ساختن آینده مطمئن، دیگر لازم نیست تا این اندازه به روی تحصیلات تاکید کنیم. تحصیلات تبدیل به اشتراک گذاری تجارب با همه افراد در هر رده سنی می شود و آموزش واقعی بیرون کلاس درس و با تجربه رخ می دهد. آنگاه هر فرد در عین اینکه آموزگار است، دانش آموز نیز می باشد و تحصیل از انحصار قشر مرفه خارج می شود، زیرا که آموختن حق طبیعی همه ماست.
ترجمه آزاد از سایت thespiritscience.net
مثل بهشت
👍👍👍
چه دنیای زیبایی
هیچی فقط خیلی سالمتر و قشنگتر بود
درود و سپاس
با تشکر ازخانم روناک بابت این مقاله ی جالب
میشه از یه دیدگاه دیگه هم به مسئله نگاه کرد: عنصری که همه ی نیاز هارو به هم ربط میده و در واقع یه ارتباط و جریانه،
بعد از داد و ستد پایاپای به این خاطر بوجود اومد که نیاز فروشنده با دارایی خریدار فرق می کرد، پس ممکن بود برای انجام گرفتن یک معامله مدت زیادی صرف شود راه حذف آن مرتبط کردن فروشنده و خریدار به طور منظم است که می تواند تا حدودی جایگزین پول شود ولی بسیار پیچیده تر خواهد بود -افراد بسیاری از کار دست میکشیدند(افراد زیادی به خاطر پول وارد مسیر هایی میشوند که چیزهای بسیار بیش تری از خوراک و مسکن برایشان فراهم میسازد) و یا به یک کار متوسل می شدند که نسل ها در خانواده ها موروثی میماند (روزمرگی به خاطر ترس از تغییر همیشگی و ازبین رفتن یکی از انگیزه ها)- ولی ممکن بود تعداد زیادی را وادار به بازاندیشی کند و بیندیشند که واقعا چه میخواهند…ولی پرسش جالبی در اینجا مطرح است: اگر انسان بی نیاز و در جهانی بی خطر آفریده می شد چه؟ و یا برای سهولت :
اگر انسان نسبت به خوراک بی نیاز بود و خطر ازبین رفتن زود هنگام تهدیدش نمیکرد چه؟
چقد خوب و قشنگ.تصور یه همچین دنیایی واقعا حال آدم رو خوب میکنه.فقط حیف که به نظر خیلی دور از دسترس میاد…
باسلام و تشکر
چقدر آرمان گرایانه، بدون اختلاف طبقاتی و فخر فوری و رفاه برای همه، بدون حرص و آز
به یک دنیای بدون پول و زور نیازمندیم ????
با تشکر. بخش مهمی از ایده ال “مارکس” رسیدن به عدالت اجتماعی, اقتصادی, سیاسی, فرهنگی,… در عموم جامعه ها بوده است. مارکس مهمترین جامعه شناس از قرن ۱۹۱۹به اینور است حرکت او و فلسفه اش را هیچ وجدان بشری نمی تواند انکار کند من کمونیست نیستم که اگر بودم ابایی از گفتنش نداشم همه عدالت و رفاهی که در کشورهای اسکاندیناوی در شمال و مرکز اروپا اتفاق افتاده است از راهکارهایی بدست امده که او بحث این مطالب را در کتاب سرمایه (کاپیتال) تحت عنوان ارزش افزوده و سود سرمایه اورده است البته نمی توان انکار کرد که چنین مردان بزرگی همیشه بوده و خواهند بود. هم اکنون نیز با پیشرفت تکنولوژی می توانست به انچه در مطلب بالا اشاره شده رسید. پول عمری به قدمت خود تاریخ تمدن دارد حال در رویا تصور کنید که دنیا این ماده کثافت (که همه بدنبالش هستند) را بدور ریزد با تخصصی شدن جامعه, شما که جامعه شناس یا روان شناس هستید در مقابل دویست گرم پنیر تبریز چه محبتی می خواستید به اقا عباس بقال محله (ببخشید عباس اقا سوپردار), ارزانی فرمایید؟ ولی رویای قشنگی است و منهم یک رویا دارم…
منم شنیده بودم دنیایی که همه به جای پول وسایلشونو طبق سهمیه عمومی بردارن. فقط یکم کومونیستی نیست؟
نه لزوما. بسته به نحوه اجرا هست کشورهای اروپای شمالی که سوسیالیست هستن هم از ایده مشابهی استفاده میکنن. مهم نحوه اجرا و مدیریت هست و افرادی که در اون جمع دور هم جمع میشن.
مقاله خیلی خوبی بود.
منم دوست دارم انتشارش بدم
سپاس
به امید همچین روزی
با تشکر از مطالب خوبتون
بسیار زیبا تشریح کردی
به امید آن روز
تشکر و موفق باشی
فوق العاده بود دلم میخواد برم تو مترو تو همه جا این مطلبو پخش کنم!!!
سپاس،به امید جهانی بی پول
ممنون عزیزم ? ?