انیمیشن های پیشنهادی راستمرد که باید حتما قبل از مردن ببینید!
پیش تر با مقاله “۵۰ فیلم پیشنهادی راستمرد که باید حتما قبل ازمردن ببینید!” با شما همراه بودیم، مقاله ای که بسیار مورد توجه شما عزیزان قرار گرفت و مارا بر آن داشت تا این بار برترین انیمیشن های تاریخ را که با وجود در بر داشتن مفاهیم بسیار عمیق و عرفانی، بسیار کمتر از فیلم ها مورد توجه بودهاند به شما معرفی کنیم. تمامی آثاری که در این لیست میبینید از بار معنایی بسیار بالایی برخوردارند و اکثر آنها جنبهی فیلم درمانی دارند. اگر شما هم علاقمند به انیمیشن ها هستید و این بار میخواهید با گلچینی از برترین های تاریخ انیمیشن آشنا شوید، این مقاله برای شماست. با ما همراه شوید!
۱. Howl’s moving castle-۲۰۰۴
غیرممکن بود بتوانم لیستی از برترین انیمیشن های معناگرای تاریخ را بنویسم و قلعه متحرک هاول را صدرنشین آن قرار ندهم، اثری از هایائو میازاکی که از هر لحاظ قابل تحسین و ستایش است. همه ی ما بار ها فیلم ها و انیمیشن های معنوی و معناگرایی دیده ایم که به یک موضوع انسانی میپردازند، اما قلعه متحرک فرق دارد، این اثر درباره تمام چیزهایی است که هنگامی که حرف از ارزش های والای انسانی است به ذهنمان میرسند؛ عشق بی قید و شرط، ارزش زندگی، بخشش، ایثار و از خودگذشتگی، صلح، چهره ی حقیقی جنگ و… که همه در قالب داستانی دلنواز و فضایی آنچنان خلاقانه که تا مدت ها از ذهنتان بیرون نمیرود و هر بیننده ای را انگشت به دهان میگذارد جمع شده اند و اثری را به وجود آوردند که ازهر نظر مورد ستایش منتقدین قرار گرفت.
داستان درباره کشوری درگیر جنگ و دختر جوانی بنام سوفی است که بخاطر طلسمی جوانی و زیباییش را یک شبه از دست میدهد، او برای یافتن راهی برای باطل کردن طلسمش شروع به سفر میکند و با جادوگر جوانی بنام هاول، که در قلعه ی غول آسای متحرکش زندگی میکند همراه میشود. هاول، تنها جادوگری است که به دستور پادشاه مبنی بر شرکت تمام ساحران در جنگ پاسخ رد داده و به تنهایی در جبهه ای علیه هر دو ارتش میجنگد، او در واقع از طریق دریچه ای در قلعه اش وارد دنیای پشت پرده، یا در اصطلاح عرفانی، بعد چهارم، میشود و در آن جا چهره ی حقیقی جنگ را میبند و با ارواح شیطانی جنگ میجنگد. چهره ی واقعی جنگ در این اثر طوری تاثیرگذار و قابل تأمل به تصویر کشیده شده که بعنوان یکی از بهترین فیلم های ضد جنگ تاریخ شناخته شده است. در این میان سوفی طلسم و مشکل خود را بهکل فراموش کرده و از سفرش دست کشیده و با هاول که مدت هاست بدلیل عدم شرکت در جنگ تحت تعقیب و فراری است همسفر میشود و سعی میکند تا به او کمک کند، هرچند به او گفته شده که هاول سال ها پیش قلبش را با یک دیو معامله کرده و اکنون موجودی خطرناک است. داستان عاشقانه ای که در این اثر میبینید با تمام داستان های عاشقانه ای که پیش از این دیده یا شنیده اید متفاوت است، عشقی ورای سن، زیبایی، زمان و تمام محدودیت هایی که میشناسیم و چیزهایی که در داستان های شاه و پری دیده ایم...
میتوان تضمین کرد که هیچکس از دیدن این اثر که برنده و نامزد چندین جایزه هنری است پشیمان نمیشود و کمتر کسی است که بتواند تنها یک بار به دیدن آن بنشیند و به دیگران معرفیش نکند. اگر تازه میخواهید وارد دنیای انیمیشن ها شوید، مطمئنا این اثر بهترین انتخاب برای شروع است.
۲. Spirited away-۲۰۰۱
شاید سخت باشد از میان دوستداران هنر انیمیشن کسی را یافت که انیمه ی شهر اشباح را ندیده و نستوده باشد ، معروفترین اثر استودیو جیبلی و برنده جایزه اسکار که به خودی خود انقلابی در زمینه ترکیب فلسفه و مسائل ماورایی معناگرا با هنر انیمیشن سازی بود.
افسانه چیهیرو، دختر کوچکی که برای نجات پدر و مادرش از طلسمی قدم به سرزمینی اسرار آمیز میگذارد و یکه و تنها در دنیایی مملو از ناشناخته ها ، خطر ها و سحر و جادو میشود .
افسانه ای که بسیاری از منتقدان آن را ” آلیس در سرزمین عجایب ” مشرق زمین میخوانند
میازاکی با هنری وصف ناشدنی به نمادپردازی پرداخته و از ترکیب مفاهیم انسانی و اخلاقی و قدرت خیال و الهام از هنر و اساطیر شرقی دنیایی را پدید آورده که هرگز فراموشش نخواهید کرد.
شهر اشباح نیز دقیقا مانند باقی آثار او در کنار دریایی از هنر و خلاقیت شگفت انگیز که به مخاطب هدیه میشود حامل پیام های تأمل برانگیز انسانی هستند که سخنان بسیار با بیننده دارند.از جمله مسائلی که به خوبی در این اثر به تصویر کشیده شده حرص و طمع انسان است که با نماد پردازی حیواناتی چون خوک و موجودات ماورایی عجیب الخلقه ی سیری ناپذیر به تصویر کشیده شده و نشان میدهد که چطور حرص و طمع انسان نه تنها دنیای بیرون فرد را بلکه ذات و روح او را تغییر میدهد، همانطور که در این اثر میبینیم که انسانهایی که با طمع غذایی را که متعلق به آنان نیست را میخورند و تبدیل به خوک میشوند اما نه فقط در جسم و ظاهر بلکه حتی روحشان نیز حیوانی شده و دیگر چیزی از حافظه و عاطفه و انسانی که روزی بودند را به یاد نمی آوردند . درست مانند یکی از موجودات ماورایی داستان که معصوم و آرام و گوشه گیر است که با وجود عجیب الخلقه بودنش هیچ ترسناک به نظر نمیرسد اما میبینیم که چطور برای جبران ناکامی هایی دست به زیاده خواهی و طماعی میزند و تبدیل به هیولایی میشود که خطری برای جان همگان است.با این وجود ، میازاکی که هرگز در آثارش به تاریکی مطلق اعتقادی ندارد نشان میدهد که ذات حقیقی انسانی و باریکه ی نور باطن همواره بر جای می ماند و درست مانند یین و یانگ و نقطه ی سفیدی که در اوج تاریکی میدرخشد و میتواند روزی دوباره سیاهی را پس زند….زیباترین پیامی که در این اثر میبینیم به آرامی پخته شدن شخصیت اول داستان است ، همه چیز سریع اتفاق می افتد ، دختری که در اولین سکانس ها میبینیم کودکی وابسته است که از تغییر و حتی رها کردن دست مادرش میترسد وارد دنیایی مخوف و جدی میشود، جایی که شبیه هیچکدام از شهر های خیالی دوران کودکی نیست، خطر هست، تاریکی هست و حتی مرگ… کودکی که دیروز از هر خطری به مادر و پدر خود پناه میبرد امروز مسئولیت نجات آن ها را بر دوش میکشد .نکته ی بسیار تاثیر گذار و دل نشین دیگر این است که چیهیرو با وجود باری که به دوش میکشد سخاوتمندانه به معدود دوستانی که در این وادی دارد کمک میکند و میبخشد، همانطور که در دو سکانس جداگانه و زیبا میبینم که گرچه چیهیرو از جادویی که والدینش را در بند کرده میگرید اما تنها مشکل گشایی را که به سختی برای نجات آن ها به دست آورده را دو نیم میکند و هر نیم را بهیکی از دوستان در بندش میدهد. و در کل روند داستان شاهد آنیم که او در واقع از طریق کمک به دیگران به خود کمک میکند و از طریق بخشیدن ، از دست رفته های خود را باز پس میگیرد .هرقدر هم که بنویسم و ، باز هم نمیتوان دنیای رنگارنگ و فانتزی و گاهی سیاه و گاهی سفید و گاهی پر خطر و گاهی پر از احساس شهر اشباح را برای کسی توصیف کرد تا زمانی که خود به دیدن این انیمه ننشیند . پیشنهاد اکید ما این است که اگر هنوز این اثر را تماشا نکرده اید حتما آن را در برنامهی خود بگذارید !
۳. Your name-۲۰۱۶
هیچ تعجبی ندارد که انیمه ی ” نام تو ” ساخته ی ماکاتو شینکای ، در مدت زمان کمی عنوان پر فروش ترین انیمه تاریخ سینما را از آن خود کرد و در لیست ۲۵۰ فیلم برتر IMDB قرار گرفت .
روایتی عمیق و پر معنا از چندین مفهوم بحث برانگیز؛ زندگی های موازی ، سرنوشت ، تغییر دادن زمان گذشته ، همزمانی و …. همه در قالب سناریو ای مهیج و احساسی و گرافیکی خوش آب و رنگ و مناظر قابل لمس گرد هم آمده اند و شاهکاری را ساخته اند که به جرئت میتوان گفت تنها یک بار دیدن آن کم است.
” میتسوها ” دختری نوجوان است که در ایتوموری ، شهری حومه ای، در خانه مادربزرگش زندگی میکند ، زندگی در خانواده ای پر رسم و رسوم و شهری کوچک روز به روز برای او ملال آور تر میشود و آرزو میکند که در زندگی بعدی اش پسری در توکیو باشد.
درست در نقطه مقابل او پسری به نام تاکی را میبینیم که در توکیو ، پایتخت شلوغ و پر زرق و برق زندگی میکند و هر یک زندگی خود را دارند.
تا اینکه یک روز ، میتسوها در بدن تاکی و تاکی در بدن میتسوها بیدار میشود و متوجه میشوند که بدن هایشان با یکدیگر تعویض شده، هرچند تمام اطلاعات ذهنی و خاطرات و عواطف خودشان پا برجاست . این اتفاق از ان به بعد یک روز در میان میفتد و آن دو به زندگی هم در جسم خود و هم در جسم و خانه ی دیگری ادامه میدهند ؛ دوجنس مخالف ، دو شهر متفاوت ، دو زندگی متفاوت ؛ درست مانند یین و یانگ ، مانند نقطه ی سفید و سیاهی که با هم جا عوض میکنند .
حقیقت این است که در مورد این انیمه و اتفاقات ادامه داستان میتوان ساعت ها قلم فرسایی کرد، بسیار سخت است که توضیح دادن در موردش را همینجا از بیم آنکه مبادا داستان مهیج و احساسی آن برایتان لو برود را به پایان برسانم.
نمادپردازی بسیار قوی فیلمنامه ، ستاره درخشان زیبایی که تبدیل به بلایی کشنده میشود ، روح هایی که از زمان هایی متفاوت با هم در ارتباطند ، و موضوع بسیار بحث برانگیز بازگشت به گذشته و تغییر دادن حال و آینده ، تنها بخشی از مفاهیم به کار رفته در این اثر هستند که صحبت درباره عمق معنیشان را ساعت ها میتوان ادامه داد. هرچند برای دست اول ماندن داستان صحبت درباره اش را همینجا خاتمه میدهیم و به شما توصیهمیکنیم به پیشنهاد ما اعتمادکنید و حتما برای دیدن این اثر وقت بگذارید.
۴. Princess Mononoke-۱۹۹۷
همه ی ما بارها فیلم ها و انیمیشن هایی را دیده ایم که قدرت عشق را به تصویر کشیده اند، اما اینجا از اثری حرف میزنیم که برای نخستین بار از چیزی متفاوت حرف میزند؛ قدرت نفرت!
شاهزاده مونونوکه، اولین انیمیشنی بود که به لیست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ Imdb راه یافت. یک انیمه فانتزی-حماسی فوق العاده و بسیار تأمل برانگیز، با دنیایی سیاه تر از آنچه در اکثر انیمیشین ها دیده ایم.
داستان در عصر آهن اتفاق میفتد، زمانی که انسانها به طبیعت و زادگاهشان زمین پشت کرده اند و ارزش آنها را به آهن و مصنوعات فروخته اند. انسان ها و حیوانات که پیشاز این در صلحو آرامش کنار هم بودند دشمن شده اند وتعادل همه چیز بر هم خورده. آشیتاکا پسر جوانی است که هنگام محافظت از مردم دهکده اش در مقابل هیولایی که از جنگل آمده و در اثر برخورد با او دچار نفرینی میشود که به زودی او را از پای درمیاورد. آنها میفهمند که هیولا، تا گرازی بوده که در اثر اصابت یک گلوله آهنی توسط انسان ها به این شکل درامده و از راهب بسیار دور به دهکده آنها آمده. آشیتاکا برای از بین بردن نفرینش راهی سفری میشود تا شهری که گلوله در آن ساخته شده را پیدا کند. او در این میان با “شاهزاده مونونوکه” آشنا میشود که شاهدخت جنگل است و بخاطر مخالفت با کارهای انسان ها، شرم دارد که خود را انسان بنامد و…
این اثر برای تمام کسانی که به طبیعت علاقه دارند، بسیار قابل لمس و درک است و در آن مفاهیم زیبایی مانند روح جنگل و ارواح طبیعت به زیبایی و شکل خلاقانه ای و به صورت نمادین به تصویر کشیده شده اند. اگر عاشق طبیعت و مادر زمین هستید و از نفرتی که انسان در زمین میکارد خسته اید شاید این اثر یک تلنگر عالی برای معرفی به دیگران باشد.
۵. Tales From the Earthsea – ۲۰۰۶
“حکایت دریای روی زمین” اثری دیگر از میان آثار هایائو مایازاکی، پیشرو ادغام معنویت، فلسفه و نماد پردازی با هنر انیمیشن سازی است.
هر چند “حکایت دریای روی زمین” هرگز به اندازه دیگر شاهکار های مایازاکی مورد توجه قرار نگرفت اما مانع از آن نشد که در لیست برترین های ما قرار گیرد
“آرن” قهرمان داستان پسر جوانی است که توسط سایه ی خودش تسخیر شده است! سایه آنقدر در وجودش رخنه میکند تا معصومیت کودکیش را می رباید و او را مرتکب جنایتی هولناک میکند که سبب فرار از زادگاهش میشود
او در صحرا ها خانه به دوش زندگی میکند و سایه ی تاریکی اش آنچنان او را در بر میگیرد که مهم ترین معنی این جهان برای هر جانداری یعنی “زندگی” را پوچ میابد و همچون جسمی بی جان در برابر مرگ از خود مقاومتی نشان نمیدهد.
در این میان او طی اتفاقی با کیمیاگری ملقب به “شاهین” همسفر میشود که برای مقابله با ساحره ای پلید که برای دستیابی به عمر جاودانه سعی دارد تعادل جهان را بر هم بزند و دروازه های مرگ و زندگی را یکی کند ، سفر میکند ….
موضوع کلی این انیمه صریح و بی پرده است : زندگی و مرگ!
شاهین برای آرن توضیح میدهد که کیمیاگری هنر ایجاد تعادل و پاسداری از آن است ، تعادلی که از ازل وجود داشته و بدون آن این دنیا از هم خواهد پاشید، بزرگترین تعادلی که باید حفظ شود ، چرخه ی زندگی و مرگ است : «هر چیزی که زیر خورشید و ستارگان میبینی وجودش را به تعادل مدیون است، باد و دریاها، زمین و نور ؛ اما حالا، انسان قدرت کنترل جهان را در دست گرفته ، انسان باید کاری را که برگ و درخت و باد بطور طبیعی انجام میدهند را یاد بگیرد : حفظ تعادل ! »
در سکانسی به یاد ماندنی از این انیمه شاهین در دیالوگی ماندگار خطاب به آرن، که در تضاد بین پوچ بودن زندگی برایش اما همزمان میل به جاودانگی که ساحره پلید در او بیدار کرده غوطه ور است میگوید : «هیچ انسانی یا هیچ جنبنده ای در جهان نمیتواند برای ابد زندگیش را نگه دارد. اما تنها انسان میداند که روزی خواهد مرد ؛ این، عطیه ی با ارزش ماست. زندگی مانند موجی روی دریاست، حاضری تمام دریا را نابود کنی تا موجی باقی بماند؟ »
اثر مفهوم زندگی را بیان میکند ، زندگی ای که هرگز معنایی ندارد زمانی که مرگ نباشد، همانطور که روشنایی بدون تاریکی و سفیدی بدون سیاهی معنایی ندارند . و همزمان حرص انسان را در میل به خروج از تعادل برای حفظ ابدی زندگی را به تصویر میکشد و زیرکانه نشان میدهد که چطور ترس از دست دادن، زندگی را چه یک روزه باشد و چه هزار ساله آنچنان پوچ میگرداند که مرز بین مفهوم مرگ و زندگی از میان می رود …..
همچنین عارفانه ترین مفهوم پرداخته شده در این اثر را میتوان این دانست که راز زندگی ابدی در گرو درک «وحدت وجود » است، اینکه چطور با برگرداندن نور به زندگی دیگران و به حرکت در آوردن این چرخه میتوان جاودانه زیست.
۶.Perfect Blue _۱۹۹۷
بی شک بسیاری از شما فیلم قوی سیاه “black swan” ساخته ی آرنوفسکی را دیده و یا حداقل نام آن را شنیدهاید ، بخصوص که این فیلم مشهور را پیش تر در لیست «پنجاه فیلم منتخب راستمرد» به شما معرفی کرده بودیم،
حال اگر بدانید که این اثر برنده ی اسکار با الهام و حتی اقتباس از یک انیمه ژاپنی ساخته شده، آیا میتوانید در برابر دیدنش مقاومت کنید؟
هرچند در ابتدا لازم است که نکاتی درباره این اثر گوشزد شود، اثری که به شما معرفی میکنم از بسیاری جهات به هیچ وجه شبیه بقیه انیمیشن هایی که تا به حال دیده اید نیست ، این اثر عنوان تاریک ترین انیمیشن تاریخ را گرفته و حامل صحنه های بی پرده ای از جنایت و خشونت است و خواهشمندیم پیش از تماشای آن به رده بندی سنی “بالای بیست سال” آن توجه کنید.
فیلمنامه و داستان بر اساس تئوری های پروفسور کارل گستاو یونگ، روانکاوی که بر روی مفهوم سایه و نیمه تاریک وجود کار میکرد نوشته شده ؛ داستان میمارین، خواننده جوانی که در اوج موفقیت در زندگی و کارش تصمیم میگیرد مسیرش را عوض کند و به قیمت از دست دادن تعداد بسیاری از دوستداران و موقعیتش به تنهایی وارد مسیر و حرفه ی بازیگری شود.
اما چیز ها طوری که در تصور او بود پیش نرفت ، تغییر مسیر و پشت سر گذاشتن هر آن چیزی که دوست می داشت منجر به رویارویی او با “سایه” اش شد، در زندگی هر کس بلاخره روزی با سایه اش مواجه خواهد شد ، اما اینکه چطور با آن رو به رو می شود نتیجه نهایی این ملاقات را مشخص خواهد کرد، می توان آن را شناخت و به عنوان بخشی از وجود پذیرفت و درک کرد و واکاوید و کامل تر شد یا از آن فرار کرد و در تاریکی این گریز بی نتیجه گم شد.
میمارین سایه اش را به شکل گذشته اش ملاقات کرد، شخصیت گذشته ی موفق و محبوب او با تمام ارزش ها و خط قرمز هایی که حفظ میکرد و از آنان نمیگذشت و حال اصرار داشت تا او را دوباره به همان دوران برگرداند، اما میمارین با گریختن از او هرچه بیشتر در راهی که انتخاب کرده جلو می رود و برای اثبات درستی راهی که انتخاب کرده به تمام طرفداران و دوستانی که اکنون از او نا امیدند و همچنین صدای درونش ، از زیر پا گذاشتن هیچ ارزش و سنتی و تن دادن به هر عمل ساختار شکنانه ای دریغ نمیکند ، و این روند آنچنان هنرمندانه و تاثیرگذار ساخته شده که بیننده باتلاقی از میل و حرص و ترس از کامل نبودن را که شخصیت اول داستان را آهسته در خود می بلعد را حس میکند.
فیلم همچنین حاوی سکانس های شیزوفرنیک و بسیار پیچیده و معمایی ای است که بیننده را مبهوت آن میکند که تمام این اتفاقات و جنایات به دست یکی از هواداران مجنون و جانی میمارین که او را بابت تغییر راهش مقصر میداند اتفاق میفتد ، یا خود میمارین و یا حتی سایه اش که برای او جنبه ای کاملا فیزیکی پیدا کرده و اکنون قدرت آسیب زدن به او و اطرافیانش را دارد……
اگر به روانشناسی یونگ و روانکاوی و معقوله ی سایه و نیمه تاریک وجود علاقه دارید و میخواهید انیمیشنی ببینید که ذهنتان را به چالش بکشد، Perfect blue بهترین گزینه برای شماست
۷.When Marnie was there-۲۰۱۴
“هنگامی که مارنی آنجا بود ” اثر تحسین شده ی دیگری از استودیو جیبلی به کارگردانی و نویسندگی هیروماسا یونهبایاشی است
“آنا” نقش اول داستان فرزند خوانده دوازده ساله ای است که از انزوا و اختلال اضطراب اجتماعی رنج میبرد ، مادرخوانده اش او را به شهری ییلاقی میفرستد تا مدتی را نزد یکی از اقوام استراحت کند
آنجا، در نیمه شبی با دختری اسرار آمیز به نام “مارنی” آشنا میشود که هویت او از همان ابتدا ذهن بیننده را به چالش میکشد ، رابطه ی آنا و مارنی اسرار آمیز به آرامی شکل میگرد و هر دو پرده از راز ها و غم های خود برمیدارند و سعی به کمک یکدیگر دارند.
انیمه جلو میرود تا رفته رفته هویت مارنی دخترک شبگرد را که بسیار غیر قابل پیش بینی و قابل تآمل است را برای بیننده آشکار میکند
این اثر هم از لحاظ روانشناسی و هم معنوی و عاطفی قابل توجه است
روند آرام درمان طبیعی روان آنا و التیام درد های سرکوب شده روح کوچکش ،
و همچنین رابطه ی مملو از عشق خالص و حمایتگرانه و در عین حال کودکانه بین دو دختر بچه که پیش از این کمتر به تصویر کشیده شده است این انیمه را اثری دل انگیز و به یاد ماندنی میکند
این اثر همچنین این پیام را یه همراه دارد که گاهی بزرگترین غم های ما که زندگی مان را تحت الشعاع قرار میدهند واقعا آنطور که به نظر میاید نیستند و ذهن ما با قضاوت زودهنگامش به آن ها قدرت تخریب را میدهد. این اثربرا مشکلات افسردگی، نا امیدی و هراس اجتماعی کاملا جنبه درمانی داشته و میتواند در فیلمدرمانی مورد استفاده قرار گیرد.
۸. Animatrix-۲۰۰۳
اگرشما هم جزو طرفداران بیشمار فیلم سه گانه ی ماتریکس به کارگردانی برادران واچوفسکی هستید و علاقه دارید که بیشتر درباره پیش زمینه و داستان های ماتریکس بدانید قطعا از مشاهده انیمیشن “انیماتریکس” لذت خواهید برد.
این اثر در واقع مجموعه ای از چند انیمیشن کوتاه و بسیار جذاب است که در کنار هم جمع شده اند و انیماتریکس را به وود آورده اند. این انیمه های کوتاه توسط کارگردانان مختلف در سراسر دنیا اما زیر نظر برادران واچوفسکی، سازنده های فیلم ماتریکس، ساخته شده اند. هدف کلی این انیمیشن ها پرداختن به زمانی است که هنوز ماتریکس به وجود نیامده و انسان ها به بردگی آن درنیامده اند، داستان هوش مصنوعی و درگیری هایی که منجر شد انسان ها و ماشین ها مقابل هم قرار بگیرند. ..
این فیلم همچنین شامل داستان هایی از انسان های متفاوتی است که در ماتریکس در حال فعالیتند و از روش هایی غیر معمول به روشنیدگی می رسند است.
در تمام این انیمه ها شاهد الهاماتی از فلسفه شرق مانند ذن و تائو هستیم و همچنین مفاهیمی مانند روشنیدگی و رهایی از زندان تن به زیباترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده اند و در کنار موضوع فلسفی و تأمل برانگیز آن به کارگیری تصاویر و جلوه های هنری زیبا این اثر را به یک شاهکار تبدیل کرده است.
در واقع میتوان گفت انیماتریکس به تمام موضوعات مهمی میپردازد که فیلم ماتریکس فرصت پرداختن به آن ها را نداشته…. بنابراین اگر شما هم از طرفداران ماتریکس و موضوعات فلسفی هستید به شما توصیه میکنم حتما این انیمیشن را ببینید و مطمئن باشید که این انیمیشن برای همیشه دید شما را تغییر خواهد داد. حتی به شما توصیه میکنیم این فیلمرا چندین بار ببینید! خصوصا که فیلم دارای لایه های معنایی و پیچیده بسیاری است که با هر بار دیدن نکات تازه ای کشف میکنید.
همراهان گرامی راستمرد! متاسفانه نویسنده این مقاله کارش را نیمه رها کرد و قسمت های بعدی مقالات را به ما تحویل نداد. بابت این موضوع از شما پوزش می خواهیم و اگر احیانا شما در زمینه انیمیشن های تخصص دارید میتوانید با بخش پشتیبانی ما تماس بگیرید و کمک کنید تا این سری کامل شود.
1 و 2 عالین
چرا نویسنده بدون دلیل لیستش رو کامل نکرد
آیا دلیل خاصی داشته ؟