انسداد معنوی چیست و چگونه باید از آن عبور کرد؟
هر کدام از ما انسان ها منحصر به فرد هستیم ولی با این حال از وجوه مشترکی نیز برخوردار می باشیم. یکی از جنبه های مشترک وجودی ما اینست که همه ی ما به نوعی موجوداتی روحانی و معنوی هستیم. تقریبا تمام ما با پدیده های انکار ناپذیر روحی در طول زندگیمان مواجه شده ایم.
اصطلاح ” انسداد معنوی ” ممکن است بنظرتان اصطلاح جدیدی برسد. اما در واقع بیانگر یک رویکرد قدیمی زندگی است. انسداد معنوی نوعی گره و سد درونی است و هنگامی روی می دهد که فردی بیش از حد در معنویت غرق شده باشد. در این حالت خرافات رشد می کنند. تعصب و عدم پذیرش اتفاق می افتد. و انسان از مسیر اصلی خود دور میشود. اگر شما هم در حال گذر از چنین دوره ای هستید و در آن دچار وقفه شده اید، باید بدانید که در حال طی ایام سختی هستید ولی خبر خوب این است که پس از مدت کوتاهی از این مرحله گذر خواهید کرد.
امروز و در این مقاله، چیزهایی را که از یک انسداد معنوی یاد گرفتم، با شما به اشتراک خواهم گذاشت.
مقاله مرتبط: پنج اشتباه رایج در مسیر سفر معنوی به دورن
پنج نکته ای که در طول انسداد های معنوی باید به خودتان یادآوری کنید.
۱-هیچ راه واحدی برای معنویت وجود ندارد.
همانطور که در ابتدا نیز ذکر کردم، همه ما در این جهان متفاوت هستیم. حتی ایده های ما در مورد معنویت نیز متفاوت است. جهان یک مدخل معنوی است. اما مسیرها فرق می کنند. هر کس باید مسیر خودش را طی کند. شما باید با بررسی طرز فکرها و متدهای مختلف، مسیر معنویت خودتان را کاوش کنید. اما نباید چشمتان را به کاری که دیگران انجام میدهند بدوزید. در راه معنوی استادان و افراد باتجربه می توانند به شما بسیار کمک کنند و بارها در تاریکی ها، راه را به شما نشان دهند. اما نهایتا معنویت یک مسیر شخصی ست. مسیری که برایتان مقرر شده را در پیش روی گیرید. بزرگترین راهنمای شما ندای درون شماست.
برای شرکت در دوره ارتباط با راهنمای درون از راه روشن بینی و روشن شنوایی کلیک کنید.
۲-شما نمی توانید هسته وجودیتان را با نابود کردن خودتان پیدا کنید.
اگر در راه معنویت در حرکتید، به خوبی می دانید که یکی از توصیه های اصلی این راه، تخریب ساختارهای کهنه و اعتقادات پوچ است. اما مواظب باشید از این اصل، برداشت اشتباه نکنید. در تعادل باقی بمانید. برخی از ما برای رسیدن به حقیقت، تصمیم به نابود کردن خودمان می گیریم. و بتدریج تمام آنچه که از ما وجود دارد را در جستجوی هسته وجودی مان تخریب می کنیم. برای یافتن حقیقتتان، نیازی به نابودی هویتتان نیست! من به ارزش ها، اصول اخلاقی و خوب و بد و خدا اعتقاد دارم اما باور نمی کنم که برای دستیابی به یک آگاهی برتر، باید به تخریب خودم بپردازیم. اگر ایگو انقدر بد است پس چرا به ما بخشیده شده است؟ اگر تمام منیت شما از بین برود، چگونه می خواهید عاشق شوید؟ شما محرک خودتان برای دستیابی به هدف بالاتر هستید.
۳-ما چشم اندازهایمان را از واقعیت بیش از حد جدی می گیریم.
با توجه به قوانین فیزیک کوانتوم، واقعیت هنگامی که نظاره یا اندازه گیری شود، تغییر می کند. این قانون قابل تعمیم است. برخی از ما وارد معنویت می شویم با این هدف که یک سیستم باور و اعتقادی جدید را جایگزین قبلی کنیم. بسختی بدنبال یک دیدگاه باورپذیر جستجو می کنیم و در نهایت آن دیدگاه را با تعصب دنبال می کنیم. از تمام دیدگاه های دیگر انتقاد می کنیم و راه واقعی را راه خودمان می پنداریم. فراموش نکنید شما یک مبلغ مذهبی نیستید! پذیرش خود را بالا ببرید. اگر معنویت را برای خود برگزیدید پس باید بدانید که تمام راه ها به یک مقصد ختم می شوند. تفاوت راه ها، آموزه ها و گفتارها دلیل بر نادرستی آنها نیستند. معنویت به شما بخشیده شده تا شما شاد و رها باشید و مسیر حقیقت را طی کنید. نه اینکه با تعصب بر باورهایتان آرامش مسیر را برهم بزنید.
۴-تمام راه حل ها لزوما در درون پیدا نمی شوند.
همیشه باید به یاد داشته باشید که معنویت کمک می کند تا با آشفتگی و کشمکش ها کنار بیایید. بسیاری از مشکلاتتان را حل کنید. روحتان را تغذیه کنید و سعادت را پیدا کنید. اما این کافی نیست. غرق در دنیای درون نشوید. معنویت باعث نمی شود که مشکلات از زندگی تان حذف شوند. سعادت در تعادل است. اگر دنیای بیرون آنقدر بد است پس چرا ما در دنیای مادی آفریده شده ایم؟ اگر شما نتوانید در دنیای بیرون انسان ارزشمندی میان مردم باشید، چگونه می توانید به سعادت درونی برسید؟ زندگی بیرونی خود را سر و سامان ببخشید و دستاوردهای ارزشمند کسب کنید.
۵-آیا شما رهنورد راه درون هستید؟ پس مجبور نیستید همه را راضی نگه دارید!
معنویت، سلامت و اعتماد به نفس را در زندگی شما به ارمغان می آورد. این به شما کمک می کند که احساساتتان را متعادل کنید. اما چنین چیزی بدین معنا نیست که در حال حاضر مسئولیت تان این است که همه را خرسند کنید. راه خود را بروید و خود را از انتقادات و نصیحت های دیگران برهانید. همه با شما موافق نیستند و این طبیعی است. بنابراین از انسداد دخالت های دیگران بگریزید.
امیدوارم این مقاله به شما کمک کند تا اگر رهروی راه درون هستید، خود را از تاریکی ها برهانید.
منبع: conscious reminder
ممنون
سلام و ممنونم از استاد بابت این مقاله.این سوالا همش تو ذهنم بود با این مقاله ی شما به آرامش رسیدم ممنون
با عرض سلام وادب وافر خدمت استادگرامی وعزیزم.راستش را بخواهید انسداد در مرحله اشراق به وجود آمده بود،وبرای من بسیار درد آور بود.وپاسخش را نمی دانستم،با این مقاله آرامش بخش و آگاه کننده کمی آگاهتر شدم.اما استاد عزیزم،مگر میشود کسی به مرحله اشراق وروشنیدگی برسد ودرباورها واعتقادات قدیمی بماند،اگر ممکن هست خواهش میکنم مثالی بزنید.مثلا برای بنده،این اتفاق که هراز گاهی گویا بطور عقب رفته و سرگیجه میگیرم،ودرخود فرو می روم،ودر کناری نشسته،به موضوعات مختلف در گذشته درمورد خودم وکسانی که با آنها در ارتباط هستم را مرور میکنم،وعلت را متوجه نمیشوم که این حالت چیست،وبرای چه هست؟برایم بسیار سخت است.می خواهم لطفا مرا آگاه کنید.بسیاربسیارسپاسگزارم.
خیلی جالب
مفید و جامع
زندگی در تعادل بهترین و سخت ترین شیوه زندگیست
بسیار بسیار مفید بود
واقعیت کامل را در این مقاله عنوان کردید.
متشکرم
ممنون
درود و سپاس
سپاس
ممنون
good
یک دنیاممنونم
خیلی خوب و تاثیرگذار یود.دورود برراستمرد
بسیارمفیدوتاثیرگذاربودسپاسگزارم