چهار قانون لائو تزه برای زندگی

luu

قرن‌ها پیش، لائو تزه از چهار خصلت اساسی صحبت کرد و اینطور به ما آموخت که وقتی این چهار خصلت را در زندگی تمرین می‌کنیم، حقیقت جهان را در می‌یابیم. این استاد چینی گفت که زندگی کردن و بر اساس این آموزه‌ها و تمرین کردن آن‌ها، می‌تواند راه شما را به سوی خرد بالاتر و شادی بیشتر باز کند. همینطور شما را مجددا با منبع انرژی مرتبط می‌کند و شما را قادر می‌سازد تا از قدرت‌هایی که این منبع انرژی به شما می‌دهد استفاده کنید.

«وقتی بتوانید از طریق بالا رفتن آگاهی،  انرژیتان را به عالم بالا متصل کنید، حقایق لطیفِ والا برای شما روشن می‌شود.» لائو تزه

لائو تزه به معنای «استاد پیر» است. این چهار خصلت اساسی در کتاب تائو ته چینگ آورده شده است. تائو ته چینگ مجموعه‌ای از گفته‌هایی است که آموزه‌های اصلی تائو را توضیح می‌دهد و شامل ۸۱ متن کوتاه شاعرانه است که پر است از خرد درباب اجتماع و زندگی شخصی و هدفش ایجاد هماهنگی درونی از طریق دیدگاه و درک درست از حیات است. متن‌های تائو (که دائو نیز شناخته می‌شود و به معنای راه است) قرن هاست برای خوانندگانش گیج کننده است، چرا که متن‌هایش دارای یک تضاد عمدی و رازآلود است که جویندگان را به تفکر عمیق وا میدارد و باعث ایجاد برداشت‌ها و سوالات درونی متعددی می‌شود.

«تائویی که بتوان به زبان آورد، تائوی جاودان نیست. نامی که بتوان آن را گفت نام جاودان نیست. تائو هم نام دارد و هم بی‌نام است. آنقدر بی‌نام است که منشع همه چیز بوده است؛ آنقدر نام‌ها دارد که مادر ده هزار چیز است. رها از آرزوها می‌توان این راز را دید؛ با آرزومندی تنها جلوه‌ها دیده می‌شوند، و خود این راز درواقع راهی است به سوی همه‌ی ادراک‌ها.» وین دایر، کتاب افکارت را عوض کن تا زندگیت عوض شود: زندگی بر اساس خرد تائو

تائو ته چینگ متن پایه‌ی تائو است، علاوه بر این بر کنفسیوس‌گرایی و بودیسم هم اثرات زیادی گذاشته است و در دنیای ادبیات جزو پرترجمه‌ترین کارهاست. این متن قدرتمند تائو، به معنی جاده یا راه زندگی، نیروی جهان و حتی خود جهان را بازتاب می‌کند. در حالی که بسیاری تلاش می‌کنند تا اسرار آن را به شیوه‌ی ملموس ارائه کنند، یک نفر هست که خودش را در این متن فرو برد، و به معنای واقعی با خرد آن زندگی کرد، و عصاره‌ی آموزه‌های این اسرار باستانی را برای مخاطبان امروزی ارائه کرد.


فلسفه تائو و اصل هیچ کار نکردن (وو وی) و آبگونه بودن در این فلسفه (کلیپ تصویری)


در سال ۲۰۰۶، وین دایر تصمیم گرفت نتیجه‌ی ۶۵ سال مطالعه، تحقیق و مراقبه‌اش درباره‌ی پیام لائو تزه را بنویسد. دکتر دایر روی ۱۰ نسخه‌ی مختلف از این متن تحقیق کرد و نتیجه‌اش پرفروش ترین کتابش شد، یعنی کتاب افکارت را عوض کن تا زندگیت عوض شود: زندگی بر اساس خرد تائو.

دکتر دایر می‌گوید چهار خصلت اصلی که لائو تزه می‌گوید، نشان‌دهنده‌ی مطمئن ترین راه برای ترک عادت‌ها و بهانه‌ها و متصل شدن دوباره به طبیعت اصلیمان است. «هر چه زندگی شما بیشتر با این چهار خصلت در هماهنگی باشد، کمتر توسط ناسازگاری ایگو کنترل می‌شوید.

wayne-dyer

تائو ما را تشویق می‌کند تا با خودمان در تماس باشیم، به طور خاص با آن چیزی که در عمق وجودمان است، چرا که وقتی خود واقعیت را بشناسی، به صلح جاودان می‌رسی. لائو تزه علاقه داشت اجزای مختلف طبیعت را با خصلت‌های مختلف مقایسه کند. لائو تزه می‌گفت: «بهترین مردم مانند آب هستند، که به همه چیز خیر می‌رساند و نیازی به رقابت با آن‌ها ندارد. در پایین ترین مکان‌ها که دیگران حاضر نیستند باشند، آب باقی می‌ماند. به همین دلیل است که اینقدر به تائو شبیه است.» هر قسمت از طبیعت می‌تواند ما را به یاد کیفیتی بیاندازد که آن را ستایش می‌کنیم و باید بذر آن را در خودمان بکاریم – قدرت کوه‌ها، استواری درختان، شادی گل‌ها.

ما با یک لوح سفید به دنیا می‌آییم، با راهی به خصوص که مقابلمان است و توانایی‌ها و انتخاب‌های متعدد. برای بالا بردن سطح زندگیمان و مواجهه با چالش‌ها و هدایایی که زندگی به سمت ما هدایت می‌کند، داشتن یک قطب نما مفید است.

«تحقق پایداری و ثبات در زندگی، تحقق عمق طبیعت جهان است. این ثبات و پایداری وابسته به هیچ شرایط درونی یا بیرونی زودگذری نیست، بلکه بیان طبیعت روحانی غیر قابل تغییر انسان است. تنها راه رسیدن به مسیر جهانی، نگه داشتن همزمان خصلت‌های ثبات، پایداری و سادگی در زندگی روزمره است.» لائو تزه

این چهار خصلت، یا قوانین زندگی، می‌تواند چهارچوبی برای یک زندگی سرشار از صلح درونی و هدفمند ارائه کند.

۱. احترام به تمام موجودات زنده

JS41460236

این خصلت درواقع نمود داشتن عشق بی قید و شرط و توجه مثبت به تمام موجودات عالم است. شروع این خصلت، عشق و توجه به خود است و بعد از آن به طور طبیعی این احساس نسبت به دیگران نیز ایجاد می‌شود. این احترام برای تمام موجودات زنده است، نه فقط به بعضی شکل‌های حیات. مرکز این خصلت، درک ذاتی روحی از چگونگی کارکرد واقعی جهان است، این که همه‌ی ما جرقه‌هایی از یک آتش هستیم. وقتی ما با احترام به تمام موجودات زنده زندگی می‌کنیم، نیاز به کنترل و حکمرانی بر آن‌ها را کنار می‌گذاریم. به طور طبیعی به سمت گرامی داشتن و تحسین تمام شکل‌های حیات می‌رویم. این خصلت اول، کلید کاهش نفسانیت است.

«این علاقه را هر قدر که می‌توانید ابراز کنید، زیرا وقتی درونتان پر از محبت باشید، چیزی به جز محبت برای ارائه به بیرون ندارید. هر چه بیشتر دیگران را دوست داشته باشید، کمتر به الگوهای بهانه‌گیری قدیمی، به خصوص از نوع مقصر شناختن دیگران، نیاز پیدا می‌کنید.» وین دایر

۲. بی‌ریایی 

این خصلت شامل مهربانی و درستکاری می‌شود. از نظر من، شامل احساس رحمت و عشق به تمام موجودات زنده هم هست. وقتی بی‌ریا هستیم و با یکپارچگی درونی عمل می‌کنیم، به سمت صلح و آرامش درونی می‌رویم. با داشتن وجدانی آسوده، از مشکلات درونی رفتار دروغین که می‌تواند آرامش ذهنمان را بر هم بزند راحت می‌شویم. از بسیاری جهات این چهار ستون به قانون کارما مرتبط است. این خصلت، درواقع این است که خودتان باشید.

به گفته‌ی دایر، اگر این برای شما سخت است، به خودتان بگویید: «من دیگر نیازی به ریاکاری و دروغ ندارم. من این گونه هستم و اینطور احساس می‌کنم.»

۳. ملایمت

شاید بتوان این خصلت را در این جمله‌ی دالای لاما خلاصه کرد: «آیین من آسان است، آیین من مهربانی است.». ملایمت چتری است برای گذشت کردن، پذیرش و عشق. بسیار شبیه به عبارت یوگایی آهیمسا، یا بی خشونتی. وقتی حق به جانب بودن و برتر بودن را کنار می‌گذاریم، شروع به پذیرفتن خوود و دیگران می‌کنیم و بسیاری از مناقشات زندگیمان از میان می‌رود.

«ملایمت به طور کلی نشان می‌دهد که شما دیگر خواسته‌ی نفسانی تسلط و کنترل بر دیگران را ندارید، این ملایمت به شما اجازه می‌دهد با جهان هماهنگ شوید. شما با جهان همکاری می‌کنید، درست مانند یک موج سوار که به جای تلاش برای مقابله با امواج، روی آن‌ها سوار می‌شود. ملایمت به معنی پذیرفتن زندگی است و پذیرفتن مردم همان گونه که هستند، به جای پافشاری بر اینکه شبیه به شما باشند. وقتی زندگی به این شیوه را تمرین می‌کنید، مقصر دانستن دیگران را کنار می‌گذارید و از صلح لذت می‌برید.» وین دایر

۴. حمایتگری

وقتی نسبت به خودمان حمایتگر باشیم، با کلمات مهرآمیز، اعمال محبت آمیز و توجه به خویش، به طور خود به خود نسبت به دیگران هم حمایتگر می‌شویم. این خصلت، پایه‌ی اصلی انسانیت است. ما به طور طبیعی موجودات اجتماعی هستیم و می‌خواهیم به دیگران کمک کنیم. وقتی به دیگران کمک می‌کنیم، خودمان هم شاد می‌شویم.

«بزرگترین لذت از طریق خدمت به دیگران است، این گونه عادت تمرکز بیش از حد روی خودتان را جایگزین می‌کنید. وقتی به حمایت از دیگران در زندگی روی می‌آورید، بدون انتظار گرفتن پاداش، کمتر به خواست خودتان فکر می‌کنید و راحتی و لذت را در بخشیدن و خدمت کردن پیدا می‌کنید.» وین دایر

بگذارید این چهارخصلت زندگیتان را معطر کند، و متوجه راحتی و شادی که به سویتان می‌آید باشید. این خصلت ها به شما کمک می‌کند الگوهای مخربی را که موجب شکست می‌شود و صلح و شادی درونتان را خراب می‌کند کنار بگذارید.

«این چهار خصلت اصلی نقشه‌ی راهی به سوی حقیقت ساده‌ی جهان است. احترام به تمام موجودات زنده، زندگی بی‌ریا، تمرین ملایمت و خدمت به دیگران، بازگشت به وضعیت انرژی است که از آن آمده‌اید.» دکتر وین دایر

منبع:
TheMindUnleashed.com


هم اکنون می توانید بسته آموزشی جامع تای چی یانگ  را از راستمرد تهیه کنید:

yang-tai-chi

نوشته‌های مشابه

13 دیدگاه

  1. با سلام و سپاس فراوان
    مطلب بسیار زیبای شما نشانگر این است که چقدر ساده می توان مثل یک انسان تفکر کرد و زندگی ارام و زیبایی داشت ولی عمل کردن به این چهار اصل زیبا چرا اینقدر مشکل است؟ متصورم اصل انسانیت را ما گم کرده ایم. رسانه های ارتباطی جهان همراه با جهالت درونی, زندگی ایده ال و ارمانی را به شکلی ترسیم می کنند که نفع مادی این جهانی انها و نیازهای کاذب ما فراهم شود. در نهایت همه با حسرت فراوان این زندگی و هدیه های گرانبهای ان را ترک می کنیم و در انتها “از کجا امده ایم و به کجا خواهیم رفت” (خیام بی بدیل) می شود سرمشق زندگی مان… پا در گذشته هستیم با غم ها و افسوس ها یا در اینده با ترس های متوهم… از دل خرافات می گریزیم و بدون نقشه راه زندگی, به عفونت دل شیطان راه می بریم…
    گاهی از نا اگاهی های خودم و اطرافیانم کلافه می شوم… ” این امدن و رفتن ما بهر چه بود” (حضرت خیام)…
    “هدیه معنای زندگی” در لفافی پیچیده است بنام نا اگاهی و جهل. این نادانی ربطی به سواد, وضعیت فرهنگی و مالی یا… ندارد باید پوشش هدیه را باز کنی و از این فرصت استفاده کنی… بی خردی میانبری به لذات کاذب زندگی نیست بلکه تله قدرتمندان زورمدار است. عمر در دامگه جهالت, به بیهودگی و بطالت خواهد گذشت… “هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم” با سپاس از دوست فهیم و گرامی که چنین مطلب زیبایی را به اشتراک گذاشتید.

دیدگاهتان را بنویسید