فیلم های پیشنهادی راستمرد که باید حتما قبل از مردن ببینید! (قسمت دوم)

فیلم های پیشنهادی راستمرد که باید حتما قبل از مردن ببینید! (قسمت اول)

۱۱- (I am legend (2007

من افسانه هستم هم معنوی است و هم نیست و بسته به دید مخاطب دارد. در خوش ساخت بودن فیلم بحثی نیست. خط روایت زیبا و غافل گیر کننده، داستان بدیع و فیلم برداریI am legend بی نقص از نقاط قوتفیلم هستند. در این فیلم فقط یک انسان وجود دارد. بله درست شنیدید، یکی انسان که آخرین انسان بروی کره زمین است و موجوداتی که از دید انسانی وحشی و درنده‌خو هستند زمین را تصاحب کرده‌اند؛ اما با پیش رفتن داستان درمی‌یابیم که این آخرین انسان یک آدم معمولی نیست بلکه دقیقاً کسی است که مسبب این وضع است. او افسر ارتش آمریکاست که روی پادتن ویروسی کار می‌کرده که در حال منقرض کردن نسل بشر بوده و هرچند در ابتدا فکر می‌کرده که واکسن را یافته، بعداً معلوم شده که این واکنش باعث جهش ژنتیکی در انسان‌ها می‌شود و از آن‌ها چیزی دیگر می‌سازد. اگر فیلم تا همین‌جا پیش می‌رفت به فیلمی هیجان‌انگیز یا حادثه‌ای تبدیل می‌شد که نظیر آن در هالیوود بسیار است. غول‌ها و موجودات بی‌خردی که در هر گوشه می‌غرند و قهرمان داستان که به آن‌ها شلیک می‌کند و همه‌شان را می‌کشد. اما من افسانه هستم یک‌قدم فراتر می‌گذارد و اینجا همان نقطه تمایز آن با سایرین است. قهرمان داستان کم‌کم درمی‌یابد که ساکنین جدید موجودات بی‌عقل و خرد و احساساتی نیستند بلکه لایه‌های عمیق‌تری نیز در وجودشان نهفته است و این سرآغاز تحولی جدید برای اوست.


۱۲- (Knight of cups (2015

Knight of cupsتوضیح در مورد این فیلم دشوار است. داستان با روایتی کهن آغاز می‌شود شاهزاده‌ای که در جستجوی گنجی متعلق به پدرش از آسمان به زمین فرود می‌آید اما بعد توسط زنان فریب می‌خورد و به خوابی عمیق فرو می‌رود و پس از بیداری، چیزی از گذشته به یاد نمی‌آورد. بعدازاین روایت کوتاه ما شاهد زندگی نویسنده جوانی در لوس آنجلس و لاس‌وگاس هستیم که زندگی‌ای سرشار از بی‌بندوباری و خوش‌گذرانی است.

این فیلم از شیوه روایت‌های معمول فیلم‌ها یعنی یک خط داستان و دیالوگ‌های مشخص استفاده نمی‌کند. بلکه نحوه فیلم‌برداری بدون کات و دوربین روی دست است. انگار که مشاهده‌گر همیشه در حال شناور بودن در اطراف قهرمان داستان است و بخش‌هایی از زندگی او را ثبت می‌کند. همچنین خط روایت داستان مستقیم نیست و گهگاه با خاطرات قهرمان پس‌وپیش می‌شود. نکته جالب‌توجه دیگر داستان این است که فیلم بر اساس کارت‌های تاروت به بخش‌های مختلفی تقسیم‌شده و هر بخش با کارتی از کارت‌های تاروت آغاز می‌شود و موضوع آن بخش حول‌وحوش مفهوم آن کارت می‌گذرد. پس اگر با کارت‌های تاروت و معانی آن‌ها آشنایی دارید از دیدن این فیلم لذت دوچندانی خواهید برد. درنهایت فیلم فقط روایتگر بریده‌ای از داستانی است که شاهد آن است و سعی درنتیجه گیری، دادن درس اخلاقی یا رسیدن به نقطه پایانی ندارد و این خود بیننده است که باید تشخیص دهد این داستان برای او چه می‌تواند داشته باشد.


۱۳- (Cloud atlas (2012

Cloud atlasکلاود اطلس یا اطلس ابر را می‌توان تکمیل‌کننده سبکی دانست که آلخاندرو گنزالس ایناریتو آن را با بابل جا انداخت و پل هاگیس در فیلم تصادف آن را به اوج خود رساند. این سبک فیلم‌ها به این صورت هستند که زندگی انسان‌های مختلف و به‌ظاهر بی‌ربط به هم را روایت می‌کنند و هر چه داستان پیش می‌رود بیننده متوجه ارتباط ظریف این دنیاهای متفاوت باهم می‌شود. مثلاً بابل عراق و آمریکا و ژاپن را به هم پیوند می‌زند و به ما نشان می‌دهد که همه ما جزئی از بدنه‌ای واحد هستیم و همه کارهایمان بروی هم تأثیر می‌گذارد. اطلس ابر اما کار شاق‌تری را پیش روی خود قرار می‌دهد و مفهوم تناسخ یا تکرار زندگی و باورهای معنوی را وارد چنین خط داستانی می‌کند و اشخاصی که در زندگی‌های گذشته باهم مواجه بوده‌اند را دوباره در آینده در مقابل هم قرار می‌دهد تا محکوم باشند که نقش‌های خود را دوباره و دوباره تکرار کنند.

اطلس ابر از آن فیلم‌هایی است که دیدن یک‌باره‌اش برای درک کاملش کفایت نمی‌کند و درعین‌حال درس‌های بسیاری برای بر ملأ کردن دارد. توصیه می‌کنیم این فیلم را حتماً ببینید و در مورد مفهومش عمیقاً بیندیشید.


۱۴- (V for vendetta (2005

V for vendettaاین فیلم یکی از معدود فیلم‌هایی ست که باعث به وجود آمدن تغییری شگرف در دنیای واقعی شد. داستان فیلم در مورد شخص ناشناسی به نام “وی” است که علیه حکومت تمامیت‌خواهی که حریم شخصی افراد را محترم نمی‌شمرد می‌جنگد. منبع الهام او نیز گای فاکس است که در ۱۶۰۵می‌خواست در اعتراض به ظلم موجود، مجلس انگلیس را منفجر کند اما موفق نشد.

به هر تقدیر آقای وی بسیار موفق‌تر از گای فاکس عمل می‌کند و موفق می‌شود حکومت خودکامه‌ای که انگار آینده‌های دور کشور انگلیس است را به زانو در آورد.

پس از این فیلم جنبش انانیموس Anonymous که در ابتدا برای مبارزه با کلیسای ساینتولوژی شکل گرفته بود، با استفاده از ماسک گای فاکس تشکیل شد که هدفش مبارزه با حکومت‌های فاسد و خودکامه و تجاوز به حریم خصوصی افراد است. ماسکی که آقای وی در این فیلم استفاده می‌کند معروف به همان ماسک گای فاکس، به عنوان نماد اصلی جنبش اِنانیموس قرار گرفته است. همچنین در اکثر شهرهای مهم دنیا اعضای اِنانیموس در ۵ نوامبر که یاد آور روز عملی شدن نقشه گای فاکس است در خیابان‌ها با همان ماسک معروف به تظاهرات می‌پردازند و بر علیه کمپانی‌های چند ملیتی و حکومت‌های فاسد و خودکامه شعارهایی سر می‌دهند.

هرچند همه این مفاهیم چیزهایی است که به عنوان یک شهروند دنیای مدرن باید با آنها آشنا باشید اما حتا اگر به این مفاهیم علاقه‌ای هم ندارید به خاطر داستان جذاب و کارگردانی قوی شما را دعوت به مشاهده این فیلم می‌کنیم. فیلمی که روح آن آزادی و مبارزه با ظلم و تسلیم نشدن در مقابل زورگویی است.


۱۵- (Matrix (1999,2003,2003

matrix 3matrix 2matrix 1

این سه‌گانه شاهکار برادران واچوفسکی ست که اغلب در آثار خود مفاهیم عمیق و تأمل‌برانگیزی را مطرح می‌کنند و به شیوه خود پیام‌های آگاهی‌بخش و بیدارباش را به دنیا می‌رسانند. این فیلم داستان یک هکر هست که از ارتباط با تروریست‌های تحت تعقیب، دانش زیادی در مورد ماهیت واقعی دنیا دریافت می‌کند که دنیایش را زیرورو می‌کند و در نهایت اورا در مقابل کنترل کنندگان بشریت قرار می‌دهد. نقش اصلی این فیلم که نئو نام دارد نمادی از منجی بشریت است که می‌کوشد انسان‌ها را از اسارت نجات دهد. ماتریکس مملو از نمادپردازی ست و نقدهای بسیاری بر آن رفته است که شرح آن در این مقاله نمی‌گنجد ولی مطالعه آنها برای درک بهتر مفاهیم والای این فیلم قویاً توصیه می‌شود.

ماتریکس را به جرئت می‌توان به تنهایی یکی از تأثیر گذارترین فیلم‌های تاریخ سینما دانست که حیطه تاثیرش از سینما فراتر رفته و به مرزهای ادبیات، فرهنگ عامه و حتا نگرش انسان‌ها به ماهیت دنیا نیز رسیده است.


۱۶- (Lucy (2014

lucyتفسیر جامع از لوسی بسیار دشوار است. عده‌ای دید کاملاً مادی گرایانه به آن دارند و فیلم را در ژانر علمی-تخیلی قرار می‌دهند اما عده‌ای دیگر پای موجودات ماورایی را در داستان دخیل می‌دانند و لوسی را مخفف لوسیفر می‌دانند که اسطوره قدیمی‌اش در دزدیدن آتش از خدایان و هدیه کردن آن به انسان‌ها برای رشد و پیشرفت معروف است.

داستان با این گفته معروف شروع می‌شود که انسان‌ها در شرایط عادی تنها ۷ درصد از ظرفیت مغز خود را استفاده می‌کنند، بعد این سؤال پیش می‌آید که اگر آن‌ها ۱۴ یا ۲۳ درصد از مغزشان را استفاده کنند چه اتفاقی می‌افتد؟ یا حتا اگر کسی به ۱۰۰ درصد ظرفیت مغزش برسد چه؟ اما فیلم شما را زیاد منتظر نمی‌گذارد و به این سؤال جواب می‌دهد. بانوی جوانی که قرار است با جاسازی مواد مخدر جدیدی در شکمش به قاچاقچیان کمک کند، ناخواسته کیسه این مواد در شکمش پاره می‌شود و موجب می‌گردد او مراحل تکامل و رشد را به‌سرعت طی کند و دراین‌بین به قدرت‌های ماورائی نیز دست می‌یابد و مسیر جدیدی را پیش رو می‌گیرد.

پس چه دیدگاه ماورایی در مورد زندگی دارید و چه طرفدار داستان‌های علمی-تخیلی یا آینده‌نگرانه هستید فیلم لوسی را فیلمی بسیار جذاب خواهید یافت که با تکیه بر یافته‌های علمی و تاریخچه تکاملی بشریت آینده‌ای را با استفاده از داستان لوسی پیش روی ما ترسیم می‌کند.


۱۷- (The truman show (1998

The truman showاین فیلم شاید رؤیا یا کابوس بسیاری از اشخاص باشد. فروشنده بیمهٔ موفقی که درنهایت درمی‌یابد تمام دنیایی که در آن زندگی می‌کند دروغین و نمایشی است. همه‌جا دوربین کارگذاری شده و ۲۴ ساعته زندگی او به‌صورت زنده برای تمام مردم دنیا پخش می‌شود. همه‌چیز دکور است و نه‌تنها فروشنده دکه روزنامه‌فروشی، رئیس و دوستانش بلکه حتا همسرش نیز بازیگرند و دراین‌بین تنها عشق است که به او راه برون‌رفت از این زندان دروغین را می‌نمایاند.

بازی جیم کری در این فیلم بسیار خیره‌کننده است و در تمام داستان موجب می‌شود تا هرکسی در مورد زندگی‌اش به فکر فرورود. پس اگر این فیلم را ندیده‌اید حتماً به شما توصیه می‌کنیم آن را در لیست اولویت‌های خود قرار دهید.

 


۱۸- (Dark city (1998

Dark city (مردی زنی را به یاد می‌آورد که همسرش نبوده، زندگی که نداشته و خاطرات دوران کودکی که هیچ‌وقت آن‌ها را زندگی نکرده است. اما مشکل او چیست؟ اگر این خاطرات به او تعلق ندارند پس متعلق به چه کسی هستند؟ چه کسی آن‌ها را در سر او جاسازی کرده و هدفش چیست؟

شهر تاریک از آن فیلم‌هایی است که باید دید و در موردش تفکر کرد. به عقیده بسیاری این فیلم یکی از فیلم‌هایی بوده که بر ماتریکس و بسیاری از فیلم‌های معروف بعد از خود تأثیر بسزایی داشته.

فیلمی که به اعماق روح انسانی می‌رود و سعی می‌کند به این سؤال جواب دهد که آیا ما خاطراتمان هستیم یا چیزی بیشتر از ما یک انسان می‌سازد.

 


۱۹- (Brazil (1985

Brazilبرزیل بدون شک یکی از عجیب‌ترین فیلم‌هایی است که تابه‌حال دیده‌اید اما علیرغم عجیب بودنش به شما توصیه می‌کنیم تا به انتها آن را ببینید و حتا بیشتر از یک‌بار. داستان فیلم در کارمند دفتری است که سعی می‌کند یک خطای ساده اداری را برطرف کند اما در طی همین تلاش و وفاداری‌اش به سیستم است که تبدیل به دشمن درجه‌یک دولت شده و تحت تعقیب آن قرار می‌گیرد و همین موضوع به او بینش‌های بسیاری می‌دهد.

برزیل یکی از فیلم‌های کلاسیکی است که ماهیت دنیا و سیستم مدرن را به چالش می‌کشد و بینش عمیقی به بیننده می‌دهد. هرچند که مثل فیلم‌های جدید هالیوودی هر چه می‌خواهد بگوید را در ظرفی نقره‌ای حاضر و آماده به بیننده تقدیم نمی‌کند بلکه بیننده مجبور است برای رسیدن به مفهوم پشت فیلم تلاش کند و دقیقاً همین باعث رشد می‌شود. درست است؟


۲۰- (Modern Times (1936

modern timesزمانه مدرن یا عصر جدید، کمدی کلاسیک چارلی چاپلین است که حتماً قسمت‌هایی از آن را در تلویزیون یا جاهای دیگر دیده‌اید. به عقیده بسیاری، این فیلم پیامبرگونه و البته با زبانی طنز خطرات دنیای صنعتی که پیش روی ماست را نشان داده و حقیقتاً چارلی چاپلین در نمایش این دشواری‌ها استادانه عمل کرده است. او مخالف سرعت سرسام‌آور دنیای مدرن است. مخالف ماشینی شدن همه‌چیز و نگاه ابزاری به انسان‌هاست. در همین راستا یکی از معروف‌ترین صحنه‌های فیلم و شاید تاریخ سینما رقم می‌خورد که همان صحنه غذا دادن به چارلی توسط دستگاه تمام اتوماتیکی است که هدفش کاهش زمان غذا خوردن کارگران است و درنهایت منجر به فاجعه می‌شود. درصورتی‌که این فیلم را کامل ندیده‌اید توصیه می‌کنیم آن را نیز در لیست خود قرار دهید و اجازه ندهید که سیاه‌وسفید بودن یا صامت بودن فیلم شما بترساند. چراکه ایده‌های زیبای پشت فیلم و بازی چارلی چاپلین به‌قدری گیراست که تنها چند دقیقه پس از شروع فیلم فراموش می‌کنید که فیلم سیاه‌وسفید یا صامت است. این از شگفتی‌های اعجوبه‌های سینماست که کاری را با مخاطب می‌کنند که صنعت میلیارد دلاری هالیوود با تمام‌رنگ و لعاب و جلوه‌های ویژه پرهزینه‌اش از انجام آن عاجز است.

فیلم های پیشنهادی راستمرد که باید حتما قبل از مردن ببینید! (قسمت سوم)

نوشته‌های مشابه

12 دیدگاه

  1. اولین باری که با مفهوم زندگی های گذشته آشنا شدم با تماشای سریال فوق العاده زیبای The Legend of the Blue Sea بود !
    سریال بر اساس مجموعه داستان تاریخ کره در 16 قسمت ساخته شده .
    و در مورد دو نفر هست که 500 سال قبل در زمان چوسان عاشق هم بودن و بنا به اذیت و آزار و حرص و طمع اطرافیان به هم نمی رسن و با هم می میرن. و در سال 2016 مجددا هم دیگه رو ملاقات می کنن و نقش اول مرد این داستان با دیدن جفت روحیش شروع به دیدن خواب ها و رویا های تلخی میکنه که باعث میشه به یه روانکاو مراجعه کنه و از طریق هیپنوتیزم و هم چنین دیدن یک سری آثار تاریخی همه چیز زندگی گذشته ش رو به خاطر میاره و کم کم متوجه میشه که افراد دیگه ای که در زندگی قبلیش حضور داشتن الان هم هستن … و اون از تکرار تاریخ می ترسه اما چاره ای نداره که با چالش های این زندگی هم مواجه بشه !
    دیدن این سریال بسیار زیبا که در مورد کارما و تناسخ و و هیپنوتیزم هست رو به همه ی شماها پیشنهاد میدم !
    و باید بگم که وقتی که در حال تماشای این سریال هستید هرگز احساس خستگی نمی کنید چون در اون به خوبی از جنبه های طنز هم استفاده شده و سریال به هیچ عنوان یکنواخت نیست !

  2. فیلم های پیشنهادی همگی عالی هستند. بعضها را قبلا دیده بودم یا داشتم و تا انجا که امکان داشت بقیه را هم تهیه کردم ولی به عنوان یک تماشاچی نیمه حرفه ای که حتما در روز حداقل یک فیلم تماشا می کند متصورم جای بعضی فیلم ها در لیست انتخابی شما خالی است که مطمئنم در لیست های اتی, جبران می شود. با سپاس.

  3. ممنون ازاين معجون افلاطوني سينمايي…تا 70 درصد با انتخاباتون اشتراك نظر و زاويه ديد دارم..اون سي درصد هم در انتخاب بين خوب و خوبتره كه طبيعيه….بجزسه تا فيلم شهر تاريك ، برزيل و خنجر جام ها، بقيه ي انتخاباتون بجا و معرفت افزاست….چند تا فيلم تاثيرگذار و مخاطب خاص هم من پيشنهاد ميكنم شايد جايي در ليست هاي شما داشته باشه:
    مهر هفتم اثر اينگمار برگمان…….18 گرم اثر ايناريتو…..استاكر اثر تاركفسكي….رنگ انار اثر سرگئي پاراجانف….خون مقدس اثر آلساندرو خودوروفسكي….ملاقات با مردمان برجسته اثر پيتر بروك…بوداي كوچك اثر برناردو برتولوچي

دیدگاهتان را بنویسید