چطور اهداف تان را تعیین کنید و به زندگی رویایی تان دست یابید!

Businesswoman on roof

اهداف به زندگی تان جهت می دهند.

هنگامی که یک هواپیما فرودگاه را ترک می کند، حتی پس از اینکه خلبان مختصات مقصد نهایی را وارد می کند، مسیر پرواز مدام باید چک شده و اصلاح شود تا هواپیما بروی مسیر درست باقی بماند. بخاطر وزش باد یا سایر شرایط جوی، هواپیما به طور طبیعی و مداوم از مسیر پرواز منحرف می شود. پس به عهده خلبان است که هواپیما را به مسیر درست بازگرداند. به همین خاطر است که دانستن مقصد نهایی بسیار مهم است. به همین صورت وقتی که شما تصمیم قطعی تان برای خلق زندگی رویایی تان را بگیرید، این بعهده شماست که علیرغم شرایط موجود، در مسیر هدف باقی بمانید.


بدون اهداف شما هیچ مقصدی ندارید و اگر ندانید که به کجا می روید، هیچ وقت نمی توانید به مقصد برسید.

ممکن است داستان فارغ التحصیلان هاروارد پس از اتمام تحصیلشان را شنیده باشید. ۱۴ درصد آنها برای خودشان اهداف مشخصی تعیین کرده بودند، که این گروه سه برابر مجموع سایر اعضا درآمد کسب کردند. اما آنهایی که اهداف شان را روی کاغذ آوردند ۱۰ برابر سایرین درآمد داشتند. این داستان مدتهاست که در اجتماعات رشد شخصی، دهان به دهان می گردد تا جایی که به یک افسانه شباهت یافته و البته مشخص شده که این داستان واقعا یک افسانه است اما به قدری محبوب بود که پروفسور گیل متیوز از دانشگاه دومینیکن تصمیم گرفت آن را به بوته آزمایش بگذارد.

نتایج تحقیقات او نشان داد که اگر شما یک توصیف دقیق از اهداف خود و برنامه لازم برای رسیدن به آن را تهیه کنید، موفقیت شما در رسیدن به آن اهداف ۵۰ درصد افزایش می یابد. در علم،‌ این تغییر شگرفی است و قطعا نکته ای را مشخص می کند که من ورای هر شکی آن را صحیح می دانم: تعیین اهداف مکتوب تمرکزمان را افزایش میدهد، به ما جهت می دهد؛ و احتمال اینکه زندگی رویایی مان را زندگی کنیم تا اینکه توسط خواسته های زودگذر محیطی به این ور و آن ور کشانده شویم را بسیار افزایش می دهد.    

reach-your-goals-copy

شما همین حالا این فرصت را دارید که هر چه دلتان می خواهد را در زندگی تان خلق کنید.

امروز که اهداف تان را مکتوب کنید چند اتفاق رخ می دهد:‌ وقتی که شما اهداف تان را با واژگان دقیق و واضح ثبت می کنید، نه تنها ساده تر به آنها دست می یابید بلکه اعتماد به نفستان هم افزایش می یابد. در واقع،‌ اگر شما هر روز سه تا از کارهایی که به خوبی انجام داده اید را همراه علتش ثبت کنید و این کار را برای یک هفته ادامه دهید، اعتماد به نفس و سلامت روانی تان به طرز شگفت آوری افزایش خواهد یافت. این تحقیق، روانشناسی مثبت را نشان می دهد و حتی مشخص می کند که احساساتی نظیر اضطراب و افسردگی هم می توانند کاهش یابند. همین موضوع در مورد نوشتن دفترچه قدردانی به مدت یکی دو هفته نیز صدق میکند.


ممکن است این مقاله را نیز بپسندید:”۱۰ نشانه اثبات اینکه در مسیر تحقق افسانه شخصی و هدف برتر خود قرار دارید!


هر چند که اگر شما در مورد احساسات و رخدادای منفی بنویسید در واقع شروع به آسیب زدن به مغزتان می کنید چرا که هر فکر منفی غریزه جستجوی لذت را مسدود می کند که هر انسان و هر پستانداری برای داشتن انگیزه در دنیا بدان نیاز دارد. تحقیقات جدید نشان می دهد که اگر من شما را در یک دستگاه اسکن مغزی قرار می دادم و برای کمتر از یک ثانیه واژه “نه” را به شما نشان می دادم، مغز شما موجی از مواد شیمیایی اعصاب مربوط به استرس را از خود رها می ساخت که با عملکرد احساسی شما مداخله می کرد.

اما درست از همان لحظه ای که بر هدفی متمرکز می شوید که به شما حس شادی و لذت میدهد، مراکز انگیزشی مغزتان شما را بسوی رسیدن بدان هدف به پیش می راند. در واقع، رفتن به دنبال اهداف و تجارب جدید به شما احساس خوبی می دهد چرا که این فعالیت ها با ناقل های عصبی لذت همچون دوپامین به مغزتان پاداش می دهند.


ممکن است این مقاله را نیز بپسندید: “ساختن ماندالا برای آشکار کردن هدف شما- ویدئوی نحوه ساخت ماندالا


پس از خودتان یک سوال ساده بپرسید: آیا این هدف چیزی است که واقعا می خواهم و برایش ارزش قائلم؟ اگر جوابتان نه است پس آن چیزی نیست که با تمام وجود می خواهید و مغزتان برای رسیدن به آن هدف خاص دست به اقدام نمی زند.

حتی در اهدافی که واقعا می خواهید هم هر شک و تردیدی که داشته باشید با مراکز انگیزه/جستجوی مغز تداخل می کند و خیلی زود اهداف همچون یک مجازات خواهد بود نه یک جایزه. اما تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که از شهودتان (خرد درونی خود) بپرسید آیا این هدف همان چیزی ست که واقعا می خواهید؟ اگر جواب مثبت است شما واقعا لذتی را احساس خواهد کرد که نورون های آزاد کننده دوپامین واقع در مغز دیرینه شما ایجاد می کنند. اگر جواب منفی باشد شما احساس خواهید کرد که ماهیچه های بدنتان منقبض می شوند.


ممکن است این را نیز بپسندید: “برای چه به این دنیا آمده ای؟ هدف تو از زندگی چیست؟!


به عبارت دیگر ناخودآگاهتان همیشه میداند چه چیزی بهتر است. ولی شما باید به آن صدای ظریف شهود اعتماد داشته باشید که چند دقیقه ریلکس کردن و مراقبه به شما کمک می کند آن صدا را بشنوید. 

با فعال کردن احساسات جستجوی لذت در مغزتان، خیلی زود می توانید یک ذهن مثبت برای خود بسازید که همه احساسات منفی همچون ترس، ناامیدی و شک را از بین می برد. هنگامی که یاد بگیرید چطور بر اهداف مثبتی که عمیقا برایشان ارزش قائلید متمرکز بمانید، تمام اطلاعات زائد و مزاحمی که به آنها نیاز ندارید را فیلتر می کنید. این اطلاعاتی ست که هر روز در هر لحظه سعی می کنند توجه شما را به خود معطوف کنند، همچون بیلبوردهای تبلیغاتی، تلویزیون؛ رادیو و اینترنت. آن وقت شما قادر خواهید بود که بر روی هدفتان قفل کنید و تبدیل به یک “ابر تولیدکننده” شوید.


ممکن است این را نیز بپسندید: “چطور میتونی به هدفی بزنی که نداری؟ برای خودت هدف بساز!


هم اکنون در اطرافتان فرصتهایی وجود دارند که شما را قادر می سازند بر هر چالشی که با آن مواجه اید غلبه کنید، اما ممکن است قادر نباشید آنها را ببینید. به محض اینکه به طور واضح و مشخص بدانید که می خواهید چه چیزی خلق کنید، مغزتان دست به عمل می زند و هنگامی که با چنین شور و اشتیاقی دست به عمل می زنید بقیه افراد هم به شما واکنش نشان می دهند و کمک می کنند که به اهدافتان دست یابید.

به این حالت هماهنگی عصبی گفته می شود چرا که هر دو نیمکره مغزتان به صورتی واحد دست به کار می شوند و شما مشاهده می کنید که افراد مناسب با ابزارهای مناسب برای تبدیل خواسته های شما به واقعیت سر راهتان قرار می گیرند.

img_20161006_153134

تمرین:

یکی از بهترین راهها برای خلق اهداف در زندگی این است که به زندگی نگاه کنید و از خود بپرسید: چه اتفاقی از لحاظ شخصی و حرفه ای لازم است برای من رخ دهد تا کاملا از زندگیم احساس رضایت کنم؟
چطور موفقیت را برای خودتان تعریف می کنید؟
چه اتفاقاتی با جزئیات لازم است در زندگیتان رخ دهد تا از نظر شما زندگی تان موفقیت آمیز باشد؟

اگر در تشخیص اینکه معنای موفقیت برای شما چیست مشکلی داشتید، آن وقت این سوال را از خود بپرسید:‌ عمیقترین و درونی ترین ارزش من در زندگی چیست؟
عمیقا به درون بنگرید و بر روی این سوال برای ۳،۴ یا ۵ دقیقه مراقبه کنید و به هر واژه ای که به ذهنتان خطور میکند اعتماد کنید. این تمرین را هرروزه تکرار کنید و در کمتر از ۷ روز یک ارزش ذاتی را خواهید یافت که به صورت شهودی می دانید منعکس کننده هدف شما در این زندگی است.


برگرفته از:

کتاب زندگی در مرکز هدف نوشته جان آساراف

نوشته‌های مشابه