مراقبه جمعی صلح راستمرد

Angel-Of-Peace-uriel

دوستان عزیز، برای روز سه شنبه ۱۵ فروردین ۹۶ (۴ آوریل۲۰۱۷) ساعت ۱۰ شب به وقت تهران مراقبه ای جمعی برای صلح خواهیم داشت. در اقصی نقاط دنیا راه پیمایی ها، مراسم ها و مراقبه هایی این چنینی برای برقراری صلح و دوستی برگزار شده یا در حال برگزاری ست. ما نیز به سهم خود تلاش خواهیم کرد تا با درخواست کمک از فرشته صلح و فرستادن انرژی برای زمین، نقش کوچکی را در حد توان مان ایفا کرده باشیم.

در زمان مقرر به حالت مراقبه بنشینید. بدن خود را با دَم از نوک پا منقبض کرده و انقباض را بالا بیاورید تا به عضلات سر و صورت برسید. تا جایی که می توانید نفس خود را نگهدارید و با بازدَم به آرامی انقباض را از بالا به پایین و در جهت عکس رها کنید. آرامش و رهایی را در بند بند وجودتان احساس کنید. سه بار این کار را انجام دهید تا بدنتان کاملا آرام و وانهاده شود. تا می توانید نفس های عمیق و آرام بگیرید و رها کنید. توجه خود را روی تنفس خود معطوف کنید تا ذهنتان نیز آرام گردد. هنگامی که کاملا ریلکس و آماده شدید، از فرشته صلح “اوریل Uriel” تقاضا کنید به نزد شما آمده و دعایتان را بشنود.

می توانید زیر لب زمزمه کنید: “ای فرشته بزرگوار، اوریل اعظم، فرشته صلح و دوستی، بنام پروردگار متعال، خالق همه جهان، از تو می خواهم صدایم را بشنوی و دعایم را پذیرا شوی. خواهان صلح و آرامش در تمام دنیا و میان همه ملت ها و مردم می باشم. از تو تقاضای کمک دارم تا ناآرامی و جنگ طلبی در دنیا بخصوص در منطقه خاورمیانه متوقف شود، تا ارزش حقیقی صلح و دوستی در دل صاحبان قدرت و ذهن تفرقه افکنان آشکار شود، تا زمین آرام گیرد، مردمان آسایش یابند و در کمال آرامش در مسیر رشد و شکوفایی گام بردارند…”

هم چنان که دعای خود را ادامه می دهید، زمین را در گویی نورانی و سفید رنگ مقابل خود تجسم کنید و از قلب خود با عشق و محبت برای آن انرژی بفرستید.

در آخر از فرشته اوریل و کلیه نیروهای نور تشکر کنید و از مراقبه خارج شوید.

                                                                                                         صلح در زمین پایدار باشد

نوشته‌های مشابه

13 دیدگاه

  1. به امید صلح و دوستی
    سپاس

    ———————

    نیایش

    دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد ، هر
    قطره شود خورشیدی
    باشد که به صد سوزن نور ، شب ما را بکند
    روزن روزن.
    ما بی تاب ، و نیایش بی رنگ .
    از مهرت لبخندی کن ، بنشان بر لب ما
    باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو.
    ما هسته پنهان تماشاییم.
    ز تجلی ابری کن ، بفرست ، که ببارد بر سر ما
    باشد که به شوری بشکافیم ، باشد که ببالیم و
    به خورشید تو پیوندیم.
    ما جنگل انبوه دگرگونی.
    از آتش همرنگی صد اخگر برگیر ، برهم تاب ، برهم پیچ :
    شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
    باشد که ز خاکستر ما ، در ما، جنگل یکرنگی بدر
    آرد سر.
    چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت.
    نم زن بر چهره ما
    باشد که شکوفا گردد زنبق چشم ، و شود سیراب
    از تابش تو ، و فرو افتد.
    بینایی ره گم کرد.
    یاری کن ، و گره زن نگه ما و خودت با هم
    باشد که تراود در ما ، همه تو.
    ما چنگیم: هر تار از ما دردی ، سودایی.
    زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
    باشد که تهی گردیم ، آکنده شویم از والا “نت”
    خاموشی.
    آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش.
    خود را در ما بفکن.
    باشد که فرا گیرد هستی ما را ، و دگر نقشی
    ننشیند در ما.
    هر سو مرز، هر سو نام.
    رشته کن از بی شکلی ، گذران از مروارید زمان و مکان
    باشد که بهم پیوندد همه چیز ، باشد که نماند
    مرز، که نماند نام.

    ای دور از دست ! پر تنهایی خسته است.
    گه گاه ، شوری بوزان
    باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش.

    سهراب سپهری

دیدگاهتان را بنویسید