|

مراقبه کاتارسیس برای تحول انرژی درونی

کاتارسیس یا برون ریزی و نحوه مراقبه آنرا برای ایجاد تحولات درونی در این مقاله میخوانید. مراقبه برون ریزی

«روش سرکوب، بیان نکردن است. روشی‌است که می‌گوید اگر شما خشمگین هستید آن را بروز ندهید. مانع آن شوید، نگذارید که بیرون بیاید. اما روش من دقیقا برعکس است. من می‌گویم اگر شما خشمگین هستید آن را ابراز کنید.» – یک عارف هندی

احساسات منفی قوی، اگر آزاد نشوند تا ابد در بدن شما به دام می افتند و باعث ناهماهنگی جسم، درد، عملکرد ناصحیح و سرانجام بیماری می‌شوند.

کاتارسیس یا برون ریزی یک ابزار قدرتمند برای دسترسی و رهاسازی احساسات سرکوب شده است؛ یک روش درمان، پاکسازی و خالص سازی که هم در سطح احساس و هم در سطح آگاهی اثر می‌گذارد.

ریشه‌ی این کلمه درواقع استعاره‌ای است در اشعاری توسط ارسطو که تاثیر یک تراژدی بر روی مخاطبین آن را توصیف می‌کرد. کاتارسیس در روان درمانی نیز استفاده می‌شود. فروید و بروئر کاتارسیس را به صورت واکنش شدید و غیر ارادی بدن (مانند گریه کردن) تعریف کردند.

بازسازی صحنه‌هایی از گذشته یک شخص یا رویاها و فانتزی‌هایش به او کمک می‌کند که کشمکش‌های ناخودآگاه را به خودآگاه بیاورد و در نهایت آن را آزاد کند تا تغییر مثبت ایجاد شود. (مورنو، سال ۱۹۴۶)

به گفته‌ی مورنو، کاتارسیس کمک می‌کند تا بخش‌های از هم گسیخته‌ی ذهن ناخودآگاه و خودآگاه دوباره با هم متحد شوند. بعضی از مثال‌های روزمره‌ی کاتارسیس شامل گریه، خنده، عصبانیت و قهر است.

وقتی این روش‌ها را در یک قالب نظام‌مند تمرین می‌کنیم، می‌توانیم فواید مختلفی کسب کنیم. بعضی از فواید مشهود آن شامل ارتباط عمیق تر با خویشتن، کنترل خشم، افزایش عزت نفس، احساس اقتدار و مدیریت رفتاری است.

خواص درمانی کاتارسیس در ادبیات، تئاتر، درمان، علوم معنوی، مراسم‌های آیینی، پزشکی و روانشناسی مورد بحث و استفاده قرار گرفته است.

ساز و کارهای کاتارسیس

در طی زندگی به ما، به خصوص به مردان، آموزش می‌دهند که احساسات واقعیمان را بروز ندهیم. یک عارف بزرگ هندی در کتابش می‌نویسد: «زن‌ها کمتر از مردها دیوانه هستند و اگر مردها هم بتوانند گریه کنند، آنگاه هیچ وقت دیوانه نمی‌شوند.»

کاتارسیس به بیانی استعاری، ماشه‌هایی را فشار می‌دهد که احساسات فروخورده‌ی درون بدن، ناخودآگاه و خودآگاه انسان را رها می‌کند. به طور مثال، وقتی عصبانی هستیم و احساس خشممان را نسبت به فردی که مسئول آن است بروز می‌دهیم، هنوز هم رد پایی از آن خشم در ذهنمان باقی می‌ماند و دانسته یا نادانسته حباب‌هایی از احساسات ایجاد می‌کند که روی هم جمع می‌شوند. این احساسات بالاخره خودشان را نشان می‌دهند، چه به صورت ابراز احساسات چه به صورت یک بیماری.

جانف، روانشناس آمریکایی می‌گوید: «اگر کودکان نتوانند در یک محیط امن با تجربیات دردناک مواجه شوند (به صورت گریه، بغض، ناله، جیغ و …)، آگاهی آن‌ها شکافته می‌شود، این درد در ناخودآگاهشان باقی می‌ماند و بعدها به صورت علایم اختلال عصبی و سایر اختلال‌ها در آینده ظاهر می‌شوند.»

فرآیند مراقبه‌ی پویا

یک عارف هندی نوعی از مراقبه‌ی پویا را بر اساس کاتارسیس طراحی کرد، راهی برای اینکه الگوهای قدیمی و رنگ باخته‌ای که در جسم و ذهن ما باعث می‌شوند خودمان را در گذشته حبس کنیم را بشکنیم و آزادی و صلح را پشت این دیوارها تجربه کنیم. او می‌گوید: «روش من ابراز همه‌ی چیزهای درون است. اگر مشکلات خاصی، مانند مشکلات اخلاقی، هست لآن ها را به دیگران ابراز نکنید. آن‌ها را در مقابل یک خلأ ابراز کنید. پس روش من با ابراز همه‌ی چیزهایی که سرکوب شده‌اند، آغاز می‌شود.»


آشنایی با مراقبه و مزایای علمی و عملی آن را بخوانید.


مراحل مختلف این مراقبه‌ی پویا به صورت زیر است:

گام اول: تنفس نامنظم

در یک فضای باز بایستید، چشمانتان را ببندید و شروع به تنفس نامنظم کنید. ما این کار را برای ۱۰ دقیقه انجام می‌دهیم. به هر ترتیبی که دلتان می‌خواهد تنفس کنید، اما مطمئن شوید که یک روش نظام مند و چهارچوب دار نیست. سریع، نیرومند، به همراه وقفه، به شدت آهسته، فقط به طور نامنظم تنفس کنید. دلیل تنفس نامنظم، این واقعیت است که وقتی ما به طور منظم نفس می‌کشیم، نمی‌توانیم خود سرکوب شده‌مان را بیدار کنیم. ما احتیاج به یک جور ضربه داریم، یک جور باد که کمی آشفتگی ایجاد کند.

در این گام هیچ روشی برای تنفس وجود ندارد، لازم نیست تنفس یوگایی انجام دهید، ما می‌خواهیم این الگو را بشکنیم. این عارف هندی می‌گوید: «اگر شما عصبانی هستید، یک ریتم تنفسی متفاوت خواهید داشت. اگر شما عاشق هستید، یک ریتم تنفسی دیگر دارید. اگر غمگین هستید، ریتم تنفسی شما باز هم متفاوت خواهد شد. اگر آرام هستید یک نوع ریتم تنفسی دیگر خواهید داشت. اگر وضعیت ذهنی شما تغییر کند، تنفس شما نیز بلافاصله تغییر خواهد کرد. پس اگر تنفستان را عوض کنید، ذهنتان هم فورا تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.»

گام دوم: ابراز

در این گام، به مدت ۱۰ دقیقه احساساتتان را همانطوری که به ذهنتان می‌آید و به طور آزادانه ابراز کنید. نه اینکه به شخص دیگری آن را ابراز کنید، بلکه آن ها را در مقابل «هیچ‌» یا «خلأ» ابراز کنید. اجازه دهید احساساتتان به طبیعی‌ترین حالتی که ممکن است خارج شوند. اگر احساس می‌کنید می‌خواهید گریه کنید، با صدای بلند گریه کنید، اگر احساس می‌کنید خشم در شما قلیان می‌کند، فریاد بزنید و همه‌ی خشم و خشونت را خالی کنید.

به آرامی در طی چند هفته، همانطور که احساسات فروخورده و سرکوب شده را خارج می‌کنید، مشاهده می‌کنید که مشکلات و احساسات قدیمی تری بالا می‌آیند. عارف هندی می‌گوید: «فقط اینطور نیست که ذهنتان آن‌ها را ابراز کرده باشد. بدن شما آن‌ها را ابراز می‌کند. برای اولین بار، شما آگاه می‌شوید که بدنتان چیزهای سرکوب شده‌ی زیادی برای برون ریزی دارد.»

این گام دوم کمی زمان بر است و کمی طول می‌کشد تا به طور کامل عیان شود، اما به طور ایده‌آل در طی سه هفته می‌توانید انتظار داشته باشید که به آرامی آن را مشاهده کنید. وقتی در این هنر استاد شدید، احساس می‌کنید یک فضای خالی درون شما ایجاد شده و احساس آرامش خواهید کرد.

گام سوم:فعالسازی چاکرای دوم

در گام سوم، ما آوای «Hoo» را تکرار خواهیم کرد. اکنون برای ۱۰ دقیقه در این صدا غرق شوید و آن را مدام تکرار کنید. آواهای مختلف، اثرات متفاوتی در ما ایجاد می‌کنند و مراکز مختلفی از بدن را فعال می‌کنند. به عنوان مثال، LAM صدایی است که روی چاکرای ریشه اثر می‌گذارد، Hoo صدایی است که چاکرای دوم را فعال می‌کند، جایی که تمام خلاقیت‌ّها نهفته است.

انرژی جنسی چیزی است که همه‌ی ما از آن متولد شدیم، در رابطه‌ی زناشویی انرژی جنسی منجر به تولید مثل می‌شود. به طور مشابه، این انرژی وقتی به درون انسان متمرکز شود، باز هم چیزی خلق می‌کند، اما این بار به صورت تحول روحی و تولدی دوباره. بعد از چند هفته تمرین، قادر خواهید بود گرمایی را حس کنید که در سطون فقرات شما از چاکرای جنسی تا سر حرکت می‌کند. این نیرو همان کندالینی است.

این عارف هندی می‌گوید: «و وقتی انرژی آغاز به حرکت از طریق ستون فقرات به سمت سر می‌کند، شما نگاه متفاوتی به خودتان خواهید داشت، دیدگاهتان عوض می‌شود، یک بُعد دیگر. وقتی این انرژی به سر شما می‌رسد، می‌تواند از سر شما خارج شود. به طور معمول انرژی جنسی از چاکرای جنسی خارج می‌شود. این یک قطب از شماست. قطب مخالف آن، سر است. اگر انرژی جنسی از طریق سر آزاد شود، شما تحول می‌یابید و یک وجود دیگر می‌شوید.»

گام چهارم: ریلکسیشن و مراقبه

گام آخر ریلکسیشن و مراقبه است، جایی که شما می‌توانید دراز بکشید و مثل یک مُرده باشید. وقتی به این مرحله می‌رسید، شما از قبل خالی شده‌اید پس ریلکس شدن بسیار آسان خواهد بود. هیچ روشی برای آن لازم نیست. در این مُردگی، شاهد احساس سعادت واقعی خواهید بود. در این فرآیند، شما تمام نگرانی‌ها، دردها، افکار و تنش‌ها را رها کرده‌اید و چیزی که اکنون باقی می‌ماند یک نوع مراقبه‌ی خالص است، کاملا اصیل و بدون هیچ احساسی.

وقتی استرس و تنش جزیی از زندگی روزمره‌ی ما می‌شود، نیاز مبرمی به کاتارسیس داریم. وقتی احساسات فروخورده و کمبود استراحت در شما هست، مسالمت کافی نیست. وقتی کاتارسیس با مراقبه ترکیب می‌شود، احساسات به طور درست می‌تواند رها شود و این می‌تواند منجر به هماهنگی و تعادل احساسات شود.

منبع:

fractalenlightenment.com

 

نوشته‌های مشابه

37 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید