“مشک ختن” داستان صوفیانه بسیار زیبا

deer-06مشک ماده ایست خوشبو که از نافه ی آهوی نر گرفته می شود. در بهار، آهوی نر برای جذب آهوی ماده چنین بویی از خود متصاعد می کند.

داستان صوفیانه ی بسیار زیبایی وجود دارد که حال آهوی نری را توصیف می کند که مفتون این بوی خوش خود شده بود. او نمی دانست که سرچشمه این بوی فریبنده، خود اوست. آهو دیوانه وار سرچشمه بو را جستجو می کند، به هر جا سر می کشد، به این سو و آن سو می جهد و از هر کسی سوال می پرسد در حالی که بو همیشه همراه اوست. عاقبت آهو که از این بوی خوش دیوانه شده است، خود را به هلاکت می رساند بدون اینکه بفهمد مشک ختن در درون خودش بوده است. فقط لازم بود که می ایستاد و به خودش نگاه می کرد؛ نیاز به هیچ جستجویی نبود!

نوشته‌های مشابه

18 دیدگاه

  1. چه داستان مختصر زیبا و پر مفهومی بود. عالی بود امیدوارم که روزی همه انسانها به درون خودشان نگاهی بیندازند و همه چیز را در وجود و درونشان جستجو کنند تا به ارزش و لیاقت واقعی روح جاویدان و ذهن خودشان پی ببرند و ذات پاک لایتناهی خود را کشف کنند تا از این خواب غفلت و ناآگاهی بیرون بیایند و هدف اصلی و رسالت وجودی خودشان را در زندگی پیدا کنند. الهی آمین
    سالها دل طلب جام جم از ما می کرد. آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد.
    گوهری کز صدف کان و مکان بیرون است. طلب گمشدگان لب دریا می کرد.

  2. خوب در این صورت نمی تونست اون همه مدت از بوی مشک لذت ببره و به بهانه ی بوی خودش چه سفرها کرده – خیلی وقت ها مسئله هدف نیست ، مسیر نیست ، حرکته جریان یافتنه مرکز همیشه هست و نزدیک تر هم هست ولی باید محیطی رو برای پیداکردنش درنوردید.

  3. با سلام و تشکر
    چقدر زیبا و پر معنی بود،
    وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
    همه ما همین طور هستیم بجای ورود به دنیای درون و تغییر آن دنبال تغییر و جستجو در دنیای بیرون هستیم. به امید پیدا شدن گمشده درون????

  4. بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم هست
    در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

    سلام…. این موضوع رو که میگه کل جهان در درون تو وجود داره رو شاید خیلی شنیده باشیم. اما به شخصه این موضوع برای من جا نیفتاده که چطور میشه به این منبع بزرگ ( خودمون ) دست پیدا کنیم ؟!!

دیدگاهتان را بنویسید