آرامش بی قید و شرط چیست و چطور آن را تجربه کنیم؟

آرامش چیزی نیست که آن را به دست آورید. آرامش چیزی است که شما هستید. آرامش در عمق و عصاره ی این لحظه وجود دارد. هر چیزی در این لحظه از آرامش ساخته شده است”.

بنابراین می توانیم نتیجه بگیریم که شما دروازه ای به سوی آرامش هستید؛ شما، درست همان طور که در این لحظه هستید، دروازه ای به سوی آرامشید.

تنها مسئله ای که وجود دارد، رها کردن جستجوی پیوسته شما برای چیزی خارج از این لحظه است یا رها کردن احساس نیازی که “باید این لحظه را تغییر دهید”. دلیلش هم این است که بتوانید این لحظه را همان طور که هست بپذیرید؛ اینکه بتوانید در این لحظه وجود خودتان را احساس کنید.

تنها باید به خودتان اجازه دهید که همانطور که در این لحظه هستید باشید و راجع به این مسئله که در این لحظه چگونه هستید، روراست باشید و همواره روی همین مسئله باقی بمانید تا اجازه دهید آرامش خودش را آشکار کند.

ایگو یا نفس به شما ایده های خودش را راجع به اینکه بهتر است چگونه باشید تحمیل می کند یا اینکه این لحظه قرار است چه شکلی باشد یا چه چیزی برایتان بهتر و چه چیزی بدتر است، در نتیجه شما در چنین شرایطی توانایی تجربه و دیدن آنچه واقعا هست را ندارید و هرگز شکل و فرم حقیقی اشخاص، موقعیت ها، اجسام و… را مشاهده و تجربه نمی کنید، بلکه همه چیز را با دید خودتان و با قضاوت هایتان مشاهده می کنید نه آنگونه که واقعا هستند.

تلاش مداوم برای تغییر این لحظه و دستکاری کردن این لحظه شما را از این لحظه دور کرده و دقیقاً شما را در مقابل آنچه که واقعا هست قرار می دهد؛ درست در مقابل آرامش بی قید و شرطی که در جستجوی آنید.


مقاله مرتبط: “راز بودن در لحظه حال


این یک عادت مخرب است که به خودتان اجازه ندهید تا همانطور که هستید، باشید.

کسانی که مدام در حال قضاوت کردن هستند، معمولاً غمگین ترین افرادند. احساس نیازی که برای تغییر این لحظه می کنند و اینکه باید چطور باشد یا بهتر است به چه شکل باشد یا اینکه دیگران باید چطور باشند، تنها به خاطر احساس تنفر آنان از خودشان است.

همانطور که می‌بینید، در آخر، مسئله راجع به این نیست که به جایی برسید یا چیزی را بدست آورید. حقیقت آن است که صادق و روراست باشید و اجازه دهید هر آنچه که در این لحظه هست، به هر شکلی که هست، همانطور باشد.

تمامی تمارین معنوی دنیا، به این منظور طراحی نشده اند که شما را به جایی غیر از اینجا برسانند، بلکه آنها وجود دارند که به شما کمک کنند تا هرچه عمیق تر به درون آنچه که همینجا وجود دارد بروید.

چرا که آرامش همین لحظه است. آرامش شما هستید.

اگر در این لحظه و هم اکنون تنها هستید و به آن تنهایی اجازه دهید که باشد، همانطور که هست، آن گاه آرامش بی قید و شرط را درک کرده اید.


اینجا را نیز بخوانید: “صلح درون


اگر یک آدم بیشعور هستید و با خودتان روراست باشید راجع به این که شما یک بیشعورید و آن را بپذیرید، و به آن اجازه دهید تا همانطور که هست باشد، آن گاه آرامش بی قید و شرط را درک کرده اید.

همین که اجازه دهید جدایی و ثبات همه چیز، همان طور که هست باشد، همه آن ویژگی ها تحول یافته و تبدیل به یگانگی و آرامش می شوند.

شما مجبور نیستید هیچ چیزی را در این لحظه تغییر دهید؛ تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که سرعت خود را به اندازه کافی پایین آورده تا از آنچه که در همینجا و همین لحظه وجود دارد آگاه شوید.

آن زمان است که تجربه های بیرونی و تجربیات درونی تان، یکی و کاملا هماهنگ می شوند.

شخصاً به خودتان ثابت می شود که همه چیز و همه چیز آرامشی بی قید و شرط است.

و اینکه همه چیز یک آگاهی یکتا و یگانه است.

با عشق،

کیپ مازوی”(هنرمند و سازنده موسیقی های آرامش بخش و مراقبه گونه به مدت بیش از ۲۰ سال)

راه رسیدن به آرامش رها کردن واکنش به اتفاقات است
10درصد زندگی، اتفاقاتی است که برای من می افتد و 90درصد آن، واکنش های من به آن اتفاقات است

چطور هنگام آسیب دیدن نیز، آرامش بی قید و شرط را تجربه کنیم؟

“با نقش قربانی را بازی کردن، شما نمی توانید آرامش بی قید و شرط را که  خودتان هستید، تجربه کنید.

اگر باور داشته باشید که ناراحتی شما توسط عوامل یا شرایط بیرونی ایجاد شده است، شما به سادگی زندانی واکنش‌های خود شده اید.

وقتی کسی شما را احمق خطاب می کند باید این را بدانید که ناراحتی که در آن لحظه حس میکنید توسط آن شخص یا چیزی که شما را خطاب کرده است ایجاد نشده، بلکه آن واکنش شما بوده است که باعث آن ناراحتی شده.

من نمی‌گویم که شما نباید احساس ناراحتی کنید، اما زمانی که متوجه می شوید این واکنش منشا آن ناراحتی است نه خود آن اتفاق، تنها آن زمان است که می‌توانید هوشیار شوید.

اگر این را درک کنید که آن ناراحتی در واقع واکنش خودتان است، آنگاه ناراحتی یا خشم خود را سرزنش یا قضاوت نمی کنید و سپس واقعاً می توانید در آن لحظه احساس آرامش کنید و احساساتی که از آن ناراحتی برخاستند را به سادگی تماشا کنید و اجازه دهید که آرام آرام محو شوند.

در این عدم سرکوب، پذیرش و رهایی، آن ناراحتی دوباره تبدیل به آرامش می شود و همچنین آن بخش از نفستان که با آن ناراحتی یا خشم یکی شده بود نیز تبدیل به آرامش می گردد.

شما نیاز دارید که در چنین لحظاتی، کاملاً خود را رها و آسیب پذیر سازید که دیگر به طور خودکار و ناخود‌آگاه در چنین موقعیت هایی عکس العمل های عجولانه نشان ندهید که برگرفته از احساس دفاع از خود، سرزنش و قضاوت هستند و در واقع اجازه دهید تا تمامی آن احساسات خشم و ناراحتی حسادت و… کاملاً شما را در برگیرند(و شما صرفا آنها را تماشا کنید)


اینجا را هم بخوانید: “آرامش کجاست؟


چرا که مفهومی مطلق ورای ناراحتی ها وجود دارد، آن مفهوم مطلق همان آرامش بی قید و شرط است که ماهیت و جوهر وجودی تمامی ناراحتی ها میباشد.

اگر شما با آن بجنگید، اگر در مقابل آن مقاومت کنید، آنگاه شما برده ذهنتان هستید که همواره به دنبال بقا و دفاع از خودش است و شما را از آرامشی که ماهیت وجودی این لحظه است جدا می کند، آرامشی که ماهیت و عصاره وجودی هر لحظه از زندگی می باشد.

و سپس در این جدایی شما با انجام کارهای مختلف سعی می کنید که از این لحظه بگریزید و دوری کنید که به هیچ عنوان برایتان خوب نیست.

شما به فَست فود (غذای آماده) و الکل و روابط جنسی ناسالم و… روی می آورید که تمامی آنها در واقع شما را هر چه بیشتر و بیشتر دچار ناراحتی و شکست می کنند.


مقاله مرتبط:رهایی از گذشته


مقاومت و عدم پذیرش یک چرخه مخرب است؛ برای اینکه از ناراحتی که در این لحظه وجود دارد خودداری کنید و در مقابل آن مقاومت کنید، شما به دنبال لذت های موقتی می روید که در واقع بیشتر به شما آسیب می زنند و باعث میشوند شما به مرور زمان خود را کمتر و کمتر دوست بدارید و به خود عشق بورزید.

وقتی تمام کاری که نیاز است انجام دهید این است که اجازه دهید تا آن لحظه همان طور که هست باشد و به خودتان اجازه دهید که آنچه که هست را احساس کنید و آن را به طور کامل بپذیرید، آنگاه می توانید آن لحظه را دوباره به شکل حقیقی اش، یعنی آرامش بی قید و شرط تبدیل کنید.

این آرامش چیزی است که شما هستید، چیزی که زندگی همان است. تنها مسئله مهمی که وجود دارد این است که در مقابل شکلی که این آرامش هم اکنون و در این لحظه به طور موقت گرفته است مقاومت نکنید که ممکن است ناراحتی خشم، حسادت و… باشد؛ به طور کامل به آن اجازه دهید که همانطور که هست باشد.

زیرا در این رهایی کامل، شما خود آرامش هستید؛ هیچ امکان دیگری جز این وجود ندارد.


منبع: bliss-music.com

نوشته‌های مشابه

14 دیدگاه

  1. دقیقا مساله ای که من به شخصه باهاش درگیرم این هست که وقتی شخصی باهام به تندی صحبت میکنه حس میکنم روحم در هم میشکنه.
    دارم همه تلاش خودمو میکنم که اجازه بدم اون برخورد از جسم فیزیکی و روحی و من رد بشه و موندگار نشه

  2. خوب پس حدوحدود ما چی میشه؟ منظور اینه که هیج عکس العملی نشون ندیم یا هیچ واکنش هیجانی ؟مثلا وقتی اروم شدیم انتخاب کنیم کاری کنیم یا نکنیم مثلا بگیم خودتی احمق اما درارامش …:-l…. مشاهده گر باشیم یعنی همش سکوت کنیم و رو درونمون کار کنیم ؟ اگر کسی به حدو حذودما تجاوز کرد هیچ کاری نکنیم هیچ دفاعی ؟فقط مثل لبخند ژکوند در جای خود بایستیم ؟

  3. در واقع منظور شما اینه که حتی مهار عصبانیت هم به معنای رها بودن نیست
    آرامش یعنی اون عصبانیتمون رو هم بپذیریم حالا سوال من اینه چطور باید به اون مرحله برسیم که واکنشی نداشته باشیم
    اصلا ناراحت نشیم ☹️

    1. کافیه هربار که عصبانی میشید به اون آگاه باشید، اون احساس خشم رو مشاهده کنید(مثل اینکه خارج از بدنتون شناورید و دارید احساستتون رو نگاه میکنید). بعد مدتی پذیرشتون اینقدر بالا میره که اگر هم عصبانی شید برای فقط چند لحظست و خیلی راحت محو میشه

دیدگاهتان را بنویسید