راه های رسیدن به “بیداری روحی” چیست و نشانه های آن کدام است؟

آیا شما اکنون یک روح بیدار هستید؟ اگر چنین است، شما تنها نیستید. بیداری روحی روش نوین و متفاوتی از اندیشیدن به جهان آفرینش، زندگی، مرگ، رفتار و باورهای انسان ها و حتی سیستم های اجتماعی را به شما می بخشد.

Cameron-Gray-Art3

بیداری روحی در حقیقت چیست و چه معنایی دارد؟

ممکن است به این درک رسیده باشید که دنیا آنطور که بنظر می آید نیست. مرگ پایان زندگی نیست، تنها درآوردن کالبدی ست که برای هدفی به شما خدمت کرده است و پس از آن شما به سطح دیگری از وجود وارد می شوید. همچنین ممکن است فهمیده باشید که برای بشر چیزی فراتر از آنچه از سر گذرانده و نیز آنچه به سوی آن سوق داده می شود، وجود دارد. و اینکه انسان روحی ست که برای مدت زمانی، کالبدی فیزیکی اختیار کرده تا پس از کسب تجربیات و رشد و کمال لازم، به سرزمین های فراموش شده ای که از آن آمده برگردد.

شما ممکن است از این راه ها به بیداری روحی رسیده باشید:

  1. مطالعه ادیان و مکاتب و متون معنوی
  2. دانستن اینکه زندگی چیزی بیش از اینی ست که مقابل چشمان ماست، از سنین پایین (ایمان قلبی)
  3. فهمیدن اینکه حتی علم نیز وجود نیروهایی را که روی فیزیک ما تاثیر گذارند، تایید می کند و یا یافته های جدید فیزیک کوانتوم و رفتار عجیب ذرات اتم مانند حضور در دو مکان در یک زمان، وجود سیاهچاله ها و کرم چاله ها، وجود نور به شکل موج و ذره بطور همزمان و ابعاد دیگر در عالم هستی
  4. یادآوری زندگی های گذشته
  5. کسب توانایی های روحی و تجربه عوالم دیگر
  6. خواب آگاهی و پرواز روح (خارج شدن از جسم هنگام خواب)
  7. ملاقات با افرادی که قدرت ها و دانش روحی دارند مانند مدیوم ها، شفاگران، معلمین یا اساتید معنوی
  8. تجربه معجزات و حوادث خارق عادت در زندگی و آنچه دیگران محال می پندارند
  9. آشنایی با تئوری توطئه و شواهد آن. برای مثال، این واقعیت که توانایی های روحی و معنوی همه ما بنابر دلایلی منفعت طلبانه، توسط ابزارهایی همچون تشویق به خرید بیشتر کالاها و رواج مصرف گرایی سرکوب شده اند، بطوری که توجه و تمرکز ما بیشتر به مادیگرایی معطوف شده و سود نخبگان سرمایه دار و کنترل گر را افزایش دهیم.

هر آنچه موجب جرقه این بیداری درون شما شده و آتش آن را شعله ور کرده، شما را اکنون در مسیر جستجوگری و اکتشافات قرار داده است. شما هم اکنون تمایل به مطالعه و تحقیق بیشتر و صحبت با دوستان و افرادی دارید که شما را درک می کنند.

ascension

شما ممکن است احساس کنید:

  1. که مانند روح بالغی هستید که توسط روح های نابالغ و بی اعتنای دیگر احاطه شده اید.
  2. که فقط با افراد روشنیده می توانید ارتباط برقرار کنید.
  3. که دیگر نمی توانید جنگ، فقر، بدبختی و هر نوع بی عدالتی دیگری را تحمل کنید.
  4. که می خواهید کمک کنید تا درد و ناراحتی دیگران کاهش یابد.
  5. که تمایل زیادی به بخشیدن و دریافت کردن عشق دارید.
  6. که نیاز مبرم به مراقبه و آرامش ذهن و درون دارید.
  7. که نیاز به دانش و خرد بیشتر دارید.
  8. که می توانید دنیا را از بالا و متفاوت از دیگران ببینید.
  9. که تمایل زیادی برای گذران وقت با طبیعت، کودکان و حیوانات دارید.
  10. زمانی که محبت و خوبی می بینید یا درباره آن می شنوید، شادی عمیقی احساس می کنید.
  11. از اینکه دنیا اکنون به این شکل است، ناامید و غمگین هستید. از اینکه اغلب مردم در خواب بسر می برند، اذهان آنان توسط رسانه های جمعی منحرف شده است و پول، قدرت و طمع آنها را به دام انداخته است. از اینکه انسان ها راه هماهنگی با یکدیگر و محیط زیست خود را از دست داده اند و انسانیت و خود حقیقی شان را گم کرده اند و …
  12. بجای تبعیت از عرف جامعه، قوانین خاص خود را خلق می کنید و به هیچ وجه نمی توانید قوانین ناعادلانه را بپذیرید.
  13. بجای پیروی از آداب و رسوم قدیمی، از شم و شهود درونی خودتان پیروی می کنید.
  14. شما طوری رفتار می کنید که گویی در خلق دنیا سهیم بوده اید و همواره سعی می کنید که نظر مردم را نسبت به خداوند و دنیا مثبت کنید. و با افرادی که با فریب نظر مردم را منفی می کنند، احساس خصومت می کنید.
  15. درک می کنید که نظرات مختلف، صرفاَ عقاید دیگران هستند و تمایل خود را برای طرفداری یا مخالفت با آنان از دست می دهید.
  16. توجه شما از حوادث و هیاهوی بیرونی به حالات روحی و درونی خودتان معطوف می شود.

در نهایت این بیداری متعلق به شماست. زمانی که بیدار می شوید، به یک جنگجوی نور مبدل می گردید و از توانایی های خود آگاه می شوید. هر چه تمایل دارید بسازید و به اشتراک بگذارید و نور و آگاهی بپراکنید. این مسئولیت شما پس از بیداری ست!

نوشته‌های مشابه

55 دیدگاه

  1. سلام خیلی ممنونم از شما دوست عزیز که سعی در آگاه کردن بقیه دارین. واقعا بیداری روحی خیلی رنج آوره که چرا بقیه هم مثل ما آگاه نیستن و نمیفهمن که قضیه چیه و همش در بیشعوری و نفهمی خودشون به سر میبرن. خیلی دردناکه که میبینی انسان ها که اشرف مخلوقاتن رفتار های ناشایستی رو که در شان یک انسان نیست انجام میدن. من خودم خیلی وقته به بیداری روحی رسیدم و از رفتارهای دوستانم در مدرسه بسیار رنج میبرم و ناراحت و عصبانی میشم و متاسفانه اونها خیلی پرت تر و روحشون خواب تر از اون چیزی هست که فکرشو بشه کرد حتی خوب برخورد کردن با اینجور آدمها از نظر اونها یک کار احمقانه است. نمیدونم واقعا باید چیکار کنم خیلی دردآوره. ولی تنها چیزی که میدونم هیچ چیزی جز خوبی، مهربانی، شایسته زندگی کردن، احترام گذاشتن و سپاسگزار بودن و هزار تا کار خوب و شایسته دیگه ارزش نداره. ما انسانها از دنیایی اومدیم که خونه واقعی ما هست و همینطور جایی که بهش تعلق داریم و درنهایت هم به همونجا برمیگردیم ولی قبل از اومدن به این دنیا همه چیز رو فراموش کردیم. یک نشونه دیگه ام هست برای بیداری روحی اونم اینه که تا حالا شده با نگاه کردن به فضاها و سرزمین ها و دشت های سرسبز و نورانی و دریای آبی و زیبا و خورشید نورانی و درخت های سرسبز و آسمون آبی دلتون نرم بشه؟ یک حس آرامش عمیقی بگیرین؟ آروم بشین؟ انگار دلتون میخواد اونجا زندگی کنین و یک حس عجیبی نسبت به اون منظره ها دارید انگار که به اونجا تعلق دارید. خب ما انسانها در واقع به یک جایی مثل این منظره ها تعلق داریم. بهشتو میگم ما از بهشت اومدیم و متعلق به اونجاییم منظورم اینه که روح ما متعلق به اونجایه برای همینه که با دیدن این منظره ها آرامش میگیریم چون داریم در واقع به خونه ی واقعیمون نگاه میکنیم. شما وقتی به خونت فکر میکنی حس آرامش میگیری وقتی به اون منظره ها هم فکر میکنی یا میبینیشون حس آرامش نمیگیری؟ اگه حس آرامش میگیری پس تو روحت بیداره و دلتنگ خونه واقعیش شده. چون همه انسانها از بهشت اومدن این طبیعیه که با نگاه کردن به این مناظر حس آرامش بگیرن ولی کسایی که اینطوری نیستن روحشون یا خوابه هنوز یا مرده.
    ببخشید یکم طولانی شد و پرحرفی کردم. امیدوارم منظورمو فهمیده باشید. موفق باشید دوستان.

دیدگاهتان را بنویسید