درس هایی که در تنها سفر کردن می آموزید

travela lone

هرچند ممکن است بیشتر از یک‌بار گم شوید، ولی سفر کردن به‌تنهایی، راهی عالی برای پیدا کردن خود است. تجربه‌های جدید در هر گوشه‌ای خواهند بود. ممکن است همه‌چیز آن‌طور که باید جالب نباشد، ولی مطمئن باشید که هر چیز کوچکی برایتان بسیار پرمعناتر خواهد بود. پس از گذشت مدتی از سفرتان، با حس قدرت جدیدی، قدم برمی‌دارید. شما بعد از سفر، دیگر همان آدم قبل نخواهید بود
این‌ها درس‌هایی هستند که تک مسافران، به‌طور مشترک در ماجراجویی‌هایشان آموخته‌اند.

۱. تنها بودن می تواند خیلی سخت و کلافه کننده باشد

بالاخره، یکجایی، مثلاً وقتی در مکانی دور از خانه از هواپیما خارج می‌شوید، متوجه می‌شوید که کاملاً تنها هستید. ممکن است کمی مضطرب شوید و ناگهان فکر کنید که نکند تدارکاتی که دیدم کافی نباشد. یک چهره آشنا در اینجا می‌تواند شمارا دلگرم کند، ولی می‌دانید که ممکن نیست، پس نفس عمیقی بکشید و پا به این دنیای جدید بگذارید.

۲. ولی شما تنهایی را هم دوست خواهید داشت

نگران نباشید. کمی بعد متوجهم بشوید که کاملاً باید روی پای خودتان بایستید و این عالی است!
شما کاملاً آزادید که هر طور دوست دارید و بدون هماهنگی با کسی دیگر، برنامه‌ریزی کنید. هر روز فرصت دارید که خودتان را بیشتر شناخته و کارهایی که از آن‌ها لذت بیشتری می‌برید را پیدا کنید. حس بسیار خوبی است که کنترل سفر را، خودت به دست داشته باشید.

۳. یاد میگیرید که پیدا کردن یک دوست، چقدر می تواند خوب باشد

معمولاً در مسیرهای مختلف پیش می‌آید که مثلاً وقتی می‌خواهید راهی را از یک فرد بومی بپرسید او پیشنهاد می‌دهد تا شمارا به غذا فروشی موردعلاقه‌اش در اطراف ببرد، و تا به خود بیایید، می‌بینید که دارید از شهر خود حرف می‌زنید و می‌خندید و برای پیدا کردن اولین دوست، نفس راحتی می‌کشید.

۴. و همچنین مهربانی های کوچک…

این چیزی است که تا در شرایطش قرار نگیرید، متوجه نمی‌شوید.
وقتی که به خاطر گم کردن راه کلافه‌اید و کسی می‌ایستد تا در پیدا کردن راه کمکتان کند. یا وقتی خانواده‌ای که در شهر ملاقات کردید، شما را به غذایی خانگی در منزلشان دعوت می‌کنند: این مهربانی‌های کوچک وقتی در جای جدیدی هستید، خیلی بیشتر به چشمتان می‌آیند. این مهربانی‌ها، باور شما را به انسانیت بیشتر کرده و باعث می‌شوند که احساس راحتی بیشتری کنید.

۵. شما به مراحل جدیدی از آزاد اندیشی خواهید رسید

بدون اینکه تحت‌فشار کسی باشید، کاملاً آزادید که چیزهای جدید را کشف یا تجربه کنید.
مثلاً کارهایی که از انجام آن و اینکه در موردتان چه فکر کنند، می‌ترسیدید، یا کارهایی که همیشه دوست داشتید انجام دهید ولی وقتی برایش پیدا نمی‌کردید. هرچه هست، شما فرصت این را خواهید داشت تا برای خودتان، انتخاب کنید و از حس زنده‌بودن لذت ببرید. همین‌طور متوجه می‌شوید که با باورها و افکار متفاوتی میت وان زندگی کرد و محدودیتی وجود ندارد، بدین ترتیب شما فراتر از باورها و افکار و آداب‌ورسومی که آموخته‌اید قدم خواهید گذاشت.

۶. درک سطوح جدیدی از فروتنی و تواضع

فهمیدن اینکه گاهی اوقات به کمک نیاز دارید، یا بدرد آمدن قلبتان از دیدن چهره‌های خندانی که در بدترین شرایط و در فقر زندگی می‌کنند و یا فهمیدن اینکه سیاره‌ی ما چقدر بزرگ و متنوع است و مردم با افکار و باورهای گوناگونی در آن مشغول زندگی هستند، همه‌ی این‌ها در سفر، باعث می‌شوند که فروتنی را تجربه کنید.

۷. شما بالاخره خواهید فهمید که هستید، وقتی هیچ مشاهده کننده ای نباشد…

شما به سرعت متوجه می‌شوید که می‌توانید هرکسی بخواهید، باشید.
شاید هرگز نمی‌دانستید که وقتی هیچ کسی نظاره‌گرتان نباشد، واقعاً چه کاری می‌کردید یا نمی‌کردید.

۸. آنچه واقعا به آن احتیاج دارید را پیدا می کنید

وقتی سفر می‌کنید، می‌فهمید که روزانه به چه چیز احتیاج دارید و می‌توانید بدون آنچه کنید. شاید متعجب شوید که واقعاً چه احتیاج کمی برای زنده ماندن و حتی پیشرفت روزانه دارید.

۹.  یاد می گیرید که چطور صادقانه به خودتان اعتماد کنید

غریزه و شهود شمابیش از یک‌بار امتحان پس می‌دهند و هنگامی‌که تنها سفر می‌کنید، گاهی این تنها چیزی است که باید به آن اعتماد و تکیه کنید.

همچنان که ادامه می‌دهید، شهودتان بهتر کار خواهد کرد. شما به احساس درونی‌تان بیشتر توجه کرده و آن را دنبال می‌کنید. هرروز، با دیدن همه‌ی چیزهایی که می‌توانید به‌تنهایی انجام دهید، اعتماد به نفستان به طرز فوق‌العاده‌ای بیشتر خواهد شد.

۱۰. متوجه می شوید که خیلی بیشتر از آنچه فکر می کردید، مبتکر و زرنگ هستید

خواه گم شدن پاسپورت باشد یا از دست دادن قطار و یا سوار اتوبوس اشتباهی شدن، هنگامی که سفر می کنید، شرایط پیش بینی نشده، در هر گوشه ای هست.
در سفر به تنهایی، شما خلاقاته ترین راه حل را برای مشکلاتی که اصلا انتظار نداشتید را پیدا می کنید.

۱۱. شما می فهمید  که چقدر سریع چیزهای جدید را یاد میگیرید

بخصوص چیزهای واقعاً مفید، مثل جمله‌های کاربردی در زبان‌های دیگر، یا کارهایی که در فرهنگی دیگر انجام می‌شود و…

۱۲. پی می برید که مسائل و دغدغه های مهمتری در این دنیای بزرگ وجود دارند

در هنگام تنهایی، زمان معمولاً منجر به تفکر و درون‌نگری بیشتری می‌شود.
دوری و فاصله زیاد از خانه و بودن در دنیایی جدید، به شما اجازه می‌دهد که با دید جدیدی به چیزهای اطراف بنگرید.

۱۳. یاد میگ یرید که چقدر قوی هستید

شما امتحان می‌شوید، وسوسه می‌شوید، تحت فشار قرار می‌گیرید، فریب می‌خورید، و در این راه همچنان مواظب همه‌چیز هستید.

شما شجاعت و اعتماد بنفسی در خود میابید که هیچوقت نمی دانستید.

۱۴. متوجه محدودیت های خود می شوید

مثلاً اینکه چقدر می‌توانید پیاده بروید، غذا بخورید و یا در یک شرایط بد، آرامشتان را حفظ کنید.
یاد می‌گیرید که چقدر برای کارهایی که می‌خواهید انجام دهید مایه بگذارید و چه زمانی آن را عملی می‌کنید.

۱۵. و اما مهم تر از همه اینکه …

متوجه می‌شوید که از پس همه چیز برمی‌آیید.
وقتی از سفر برگردید و به تمام کارهایی که انجام دادید، دیدید و تحمل کردید، فکر کنید و بدانید که از پس آن‌ها برآمدید؛ به خود افتخار خواهید کرد.
دانستن اینکه در دنیای به این بزرگی، به تنهایی از پس خود برآمدید، اعتمادبه‌نفستان را زیاد می‌کند و می‌دانید که اگر توانستید آن را انجام دهید پس می‌توانید از پس هر کاری برآیید.

نوشته ی DYANI

از وبسایت SOULSPOT

نوشته‌های مشابه

17 دیدگاه

  1. ممنون عین واقعیت بود و مهم تر این که قدردان لحظه لحظه های زندگی مون خواهیم بود! چرا که همونطوری که اشاره کردین در طول سفر متوجه محدودیت هایی میشیم که در سفر مواجهیم و پی می بریم که بیشتر باید در زندگی شکر گذار بود. من خیلی خیلی سفر کردم و از هر سفرم درس های بسیاری آموختم! اصلا به همین منظور سفر می رفتم. و لحظه هایی بود که حتی نیاز به خلوت داشتم ولی برام مقدور نبود در خلوت خودم باشم. اون موقع ها پی می بردم که چقدر بی توجهیم در زندگی و حتی چیزهای مهمی از دیدمون پنهون می مونن. و در آخر این که “بسیار سفر تا پخته شود خامی”

  2. ممنون خیلی جالب بود
    تک تک جملات را با تمام وجودم احساس می کردم چون چنین تجربه ای داشتم از تمام ترسها و نگرانی ها و احساس نا امنی ها عبور کردم و در انتها ی سفر دیگه اون آدم قبلی نبودم خیلی قوی تر و تواناتر

  3. سفر, تنها, به نا شناخته ها, برای عده ای ارزوست و برای اشخاصی یک ترس بزرگ. اگر در فکر این سفر هستید میخواهید تا همه زنجیرهای دیدنی و ناپیدا را از وجود خود بزدایید و اگر هم تصور این سفر سبب ترس شما می شود به شدت به اطرافیان و چیزهایی که دارید وابسته اید. ما همانطور که لخت بدنیا می آییم , تقریبا لخت از دنیا میرویم, وهمیشه مسئول رفتارهای خویش هستیم حتا اگر برای خانواده و دوستان و رفاه انان خلافی کرده باشیم باید تنهای تنها پاسخگو باشیم. بقول ان دوست محترم ” بسیار سفر باید تا پخته شود خامی …”. سفر با شیوه ای که گفته شد و می دانید شناخت خود, زندگی و دیگران را در پی دارد.

دیدگاهتان را بنویسید