تحلیل روانشناختی از علل سگ آزاری اخیر مربی سگها (هشدار: حاوی فیلمی ناراحت کننده از این رفتار این مربی)

خیلی ها می پرسند چرا؟

با اینکه روح همه ی ما هنگام مواجهه با چنین اتفاقاتی آزرده می شود, لکن واقعیت قابل گریز نیست و باید به آن پرداخت.

عموماً ۲ تا ۳ درصد از افراد هر جامعه ای به صورت بالینی دچار سادیسم (دیگر آزاری) هستند, یعنی از آزار دیگران لذت می برند چرا که روح آنها بیمار است. بنا براین می شود حدس زد که درشهر تهران با حدود ۱۴ میلیون جمعیت، حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفراز چنین اشخاصی وجود دارند که رفتار آنها برای انسان های سالم قابل توجیه نیست. اما اگر به راستی این مربی دچار سادیسم نباشد چه؟ آن وقت چطور می توان رفتار او را توجیه کرد؟

احترام به حیات و مهر به موجودات زنده در ذات و سرشت ما به عنوان انسان به ودیعه نهاده شده است چرا که خود نیز جزئی از طبیعتیم اما وقتی کسی از مسیر طبیعی خارج می شود و اقدام به شکنجه و حتی قتل موجود زنده ای می کند چه چیزی محرک بوده است؟ همه ما چنین رفتارهایی را محکوم می کنیم اما به راستی کدام یک از ما به بررسی علت آن ها پرداخته ایم؟ چه می شود که روح انسانی آن هم روح یک زن که سرچشمه مهر و عطوفت است چنین قهرآمیز فوران می کند؟

ریشه در عقده ی حقارت است. تلنباری از احساسات منفی که راه بروز نیافته و روح فرد را فاسد کرده اند. در این حالت روان دست به تخلیه ی این احساسات منفی می زند. اما از آنجا که عقده ی حقارت با ترس از موجود قوی تری همراه است باید منبعی بیابد که ضعیف و زبان بسته باشد و در این مورد متاسفانه یکی از دوست داشتنی ترین موجودات و همراه وفادار انسان, یعنی سگ, قربانی شده است. اما به راستی متهم کیست؟ فقط خانم ملک شاهی یا جامعه ای که او را پرورده؟ به کلامش دقت کنید وقتی که به سگ می گوید: “تو باید بمیری تو مال اختیاریه جنوبی هستی و کلاس نداری. سگ های فرشته کلاس دارند.” آیا این همان حرفی نیست که خود او با تلخی بارها و بارها شنیده؟ آیا این همان تضاد خرد کننده ی اجتماعی نیست که حالا سرریز کرده است؟ از خودتان بپرسید مسئول چنین وضعیتی و چنین جامعه ای که مهر را می کشد, کیست؟

نوشته‌های مشابه

12 دیدگاه

  1. هر کس در هر جامعه ای و با هر تربیتی در نهایت مسئول رفتار خودشه. گرچه تاثیر جامعه مهم هست اما خود فرد است که در نهایت رفتار خودش را تعیین میکند. جامعه را چه کسانی میسازند؟ جامعه شی نیست که مثلا از سیاره ای دیگر ناگهان روی زمین بیفتد، جامعه را خود افراد میسازند .

  2. رایت به نظرم غیر از مواردی که اشاره کردین فرهنگ کلی مردم خیلی موثره.یعنی از مدل رفتار انسان های یک جامعه با حیوانات میشه فهمید که چقدر توسعه پیدا کردن،نمیخوام بگم جامعه ما خیلی عقب موندس ولی در کل خیلی با استانداردهای دنیای آزاد در رفتار با حیوانات فاصله داره شاید مسائل مذهبی هم بی تاثیر نباشه..شاید توی شهرهای بزرگ آروم آروم داره جا میافته اونم بین قشر متوسط به بالا

  3. نه جناب رایت من منکر تاثیر جامعه نیستم ولی جامعه نمیتونه یه شیوه فکر رو به زور به کسی تحمیل کنه و در اخر خود فرده که تصمیم میگیره.
    مثلا یه فردی برای جبران عدم اعتماد به نفس سعی میکنه از یه امتیازش استفاده کنه و اون امتیاز مثلا قد ۱۸۵ هست این فرد این شیوه فکر رو میپذیره و وقتی کنار افراد کوتاه تر از خودشه لذت میبره ولی مشکل اینجاس وقتی با یه فرد بلندتر از خودش برخود میکنه برعکس ضربه شدیدی میخوره این موضوع توی تمام مساعل هست و فکر نمیکنم جامعه اینقدر تاثیر داشته باشه که اونو مقصر بدونیم

  4. بدون هیچ شک وشبه ای جامعه مقصره..جامعه ای بیمار که از دوران کودکی افکار آلوده رو در اذهان تزریق میکنه ..جامعه ای که یک ریشه کاذب برای خودش انتخاب کرده..مسلما و صددرصد روز به روز در گنداب وسیاه دلی غرق میشه و مردمانش رو گردان از انسانیت..

  5. سپاس از توضیحات خوبتون
    واقعا وقتی اینو دیدم علاوه بر اینکه برای اون سگ واقعا ناراحت شدم ، برای خود این خانم هم ناراحت شدم که تا این حد عقده درش جمع شده. همه ی کسانی که به اختلافات طبقاتی دامن میزنن در این فجایع شریکن.

دیدگاهتان را بنویسید