آیا وجود شر و بدی ضروری است؟!

شر و بدی

در این مقاله ، سادگورو در مورد اهمیت وجود شر و بدی توضیح میدهد . او مفهوم شر و بدی را نسبی میداند چون معتقد است کاری که شما بخاطر خوشبختی خود انجام میدهید ، به نحوی باعث رنجش دیگران خواهد شد.

سوال: آیا چیزی که ما از آن به عنوان شر و بدی درک کرده ایم، برای رشد ما لازم است ‌؟

سادگورو: تعبیر شما از شر و بدی چیست ؟

– قتل، نفرت ، جنگ ؛ چیزی است که من ازمفهوم شر و بدی درک کرده ام.

آیا  رخ دادن تمام اینها برای روشنیدگی لازم است؟

سادگورو: چیزی که شما  به آن برچسب شر و بدی میزنید ، در واقع بسته به این دارد که کدام طرفی باشید. میخواهم اینرا بفهمید که تنها شری که در این سیاره وجود دارد ، انسانهایی هستند که به دنبال خوشبختی اند.

بخاطر خوشبختی ، ما خیلی کارها میکنیم که از نظر خودمان خوب است و از نظر دیگری ، بد.

آن فردی که شما مجرم می نامید هم بدنبال خوشبختی است. فقط اینکه با شور بیشتری نسبت به شما بدنبال آن است که البته نتایج نا خوشایندی هم به بار می آورد.

شما ۳۰ روز کار کردید وبخاطر خوشبختی پول بدست آوردید ولی شوق آن مجرم انقدر زیاد بوده که ۳۰ روز برایش خیلی طولانی آمده و آنرا در ۱۰ دقیقه بدست آورده. چیزی که شما جرم نامیدید و برای او فقط  بخاطر خوشبخت شدن بوده .

وقتی بدنبال خوشبختی باشی ، به نحوی تمام مدت باعث رنجش دیگران خواهی شد.

برای اینکه ما در خانه گرم و نرم خود بنشینیم ، میدانی باعث رنج چندین کرم ، حشره و چه موجودات دیگری شدی ؟

پس اگر از کرم و حشرات بپرسی ، خواهند گفت که انسان شر و شیطان است.

فقط زندگی یک مورچه ؟!؟

ما تمام این کارها را جهت خوشبختی انجام میدهیم ولی نتایجش برای دیگران خوشایند نیست.

با خود فکر میکنیم که ” اوه این فقط یک حشره ی بی ارزش است” ولی خود حشره اینطور فکر نمیکند. برای حشره مهم ترین و با ارزشترین زندگی روی زمین ، زندگی خودش است. اگر مورچه ای را له کنید ، آیا تمام تلاشش را برای زنده ماندن نمیکند ؟ البته که برایش مهم است. نمیگوید ، اوه من فقط یک مورچه هستم ، پس جانم را بگیر.

موجودات دیگر نیز به اندازه تو به زندگی شان ارزش میدهند.

لحظه ای که بفکر خوشبختی خود هستی ، نمیدانی با دیگران چه میکنی و تنها کاری که میتوانی انجام دهی این است که تا یک حدی آسیب برسانی و نه بیشتر‌.

در عین حال تو نمیتوانی بطور کامل آسیب رسانی را متوقف کنی‌. در لحظه ای که دم و بازدم میکنی ، یک میلیون میکرو ارگانیزم میمیرند ، پس اگر از این دید نگاه کنیم ، وجود تو شر است .

ولی اگر تو از درون به خشنودی برسی، این آسیب ها را از یک حد و اندازه ای بیشتر نمیرسانی.

اصلاً بیا به انسان برچسب خوب یا شر نزنیم. مشکل اصلی این است که ما به خیلی چیزها که نمیدانیم، باورهای مختلفی داریم. اگر تو باور داشته باشی که چیزی درست است و دیگری به درستی چیزی دیگر باور داشته باشد، فکر میکنی هیچوقت این دعوا تمام میشود ؟

خشونت و جنگ همینطوری اتفاق نمی افتد. بلکه به دنبال خشنودی و خوشبختی کسی رخ میدهد.

اگر از ذات و درون خود خشنود باشی، دیگر کاری که لازم نباشد انجام نمیدهی و زیاده روی نمیکنی. زندگی ات را تا حد معقولی که نیاز باشد پیش میبری و کمتر باعث رنجش دیگران میشوی .


مطالعه بیشتر “from creation to creator” از سادگورو

مترجم: مهسا، همکار راستمرد

نوشته‌های مشابه

15 دیدگاه

  1. « اگر تو باور داشته باشی که چیزی درست است و دیگری به درستی چیزی دیگر باور داشته باشد، فکر میکنی هیچوقت این دعوا تمام میشود ؟ خشونت و جنگ همینطوری اتفاق نمی افتد. بلکه به دنبال خشنودی و خوشبختی کسی رخ میدهد. »

    واقعا اکثر آدم های جامعه چقدر تلاش می کنند چیزی که باور دارند, حق است و انسان هایی با سلایق و عقاید مختلف, چقدر برخلاف نشان دادن این حق پافشاری می کنند و نتیجه اش هم می شود جنگ بر سر عقاید و فقط عده ای اون بالا سر این جنگ ها کسب درآمد (کسب خوشبختی) می کنند ولی نسل ها سر این عقاید(گاها تحمیل شده) فدا می شوند.

    چه خوبه که سرمون تو کار خودمون باشه و تعریف خیر و شر و از همه مهمتر عقاید خودمونو داشته باشیم…

  2. اگه انسانها نسبت به هم با محبت برخورد کنند و بهم کمک کنند و دلی آکنده از عشق نسبت بهم داشته باشند هیچ کس درصدد بر نمیاد که بخواد برتر باشه،رئیس باشه،خودخواه و مغرور باشه.کسی نسبت بهم احساس برتری نمیکنه.اینجاست که جهان تبدیل به بهشت میشه.

دیدگاهتان را بنویسید